تبیان، دستیار زندگی
انسانی که خود را شناخت، کافی است که تا حدودی به خداوند متعال هم معرفت یابد. دراین مقایسه بین خود و او در می یابد که در برابر خداوند متعال قدری نداشته و چیزی نیست و از این رو است که هرگز ادّعایی نخواهد داشت. اگر کسی متوجّه شود که هر چه دارد از آن خداوند اس
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

حاج آقا: مجبوری این قدر گناه کنی؟


بعد از مراسم آن خانم بنده را مخاطب قرار داد که: «حاج آقا: مگر شما مجبورید این قدر گناه کنید؟ گناه هم اندازه ای دارد. کمتر گناه کنید! این قدر هم به درگاه او گریه و عذر خواهی نکند».

بندگی خدا

معرفت به او و خویش

انسانی که خود را شناخت، کافی است که تا حدودی به خداوند متعال هم معرفت یابد. دراین مقایسه بین خود و او در می یابد که در برابر خداوند متعال قدری نداشته و چیزی نیست و از این رو است که هرگز ادّعایی نخواهد داشت. اگر کسی متوجّه شود که هر چه دارد از آن خداوند است، بی شکّ اگر از دارائی خود در مسیر اطاعت خداوند بهره برد، هرگز این احساس را نخواهد داشت که از عهده بندگی او بر آمده است. چرا که همه هستی خود و حتّی عبادتش را از آن او می داند. مگر با کمک به چند فقیر و یا با چند رکعت نماز خواندن می شود قانع شد؟

واقعا این ماجرای بندگی برای خیلی ها حل نشده است به خود هر حقی می دهند و در کل خود و خواستههای نفسانی خود را محور و معیار سنجش می دانند .

گویند:فردی به پسرش گفته بود که این چه نمازی است که می خوانی؟ گفته بود: این قدر بی نماز در دنیا هست که نمی دانی؛ الآن فرشتگان بر سر همین دو رکعت نماز من دعوا دارند که چه کسی آن را بالا ببرد. البته این برآورد با دریافت قبلی برگرفته از نوع معرفت به خویش  او حاصل آمده است.

در قرآن کریم خداوند متعال می فرماید هیچ کس بار گناه دیگری را به دوش نمی کشد در آن دنیا دیگر مقایسه ای در کار نیست هر کس را با توانایی هایش می سنجد با نعمت هایی که در دست داشت و نحوه استفاده ای که از آن ها داشته است

همین مقایسه های نادرست است که ما را برای عمل ناچیزمان مغرور ساخته و از خدا طلبکار می شویم فکر میکنیم چون دیگرانی هستند که خیلی گناه کارند ما بندگان مخلص و مقرب خداییم .

در قرآن کریم خداوند متعال می فرماید هیچ کس بار گناه دیگری را به دوش نمی کشد در آن دنیا دیگر مقایسه ای در کار نیست هر کس را با توانایی هایش می سنجد با نعمت هایی که در دست داشت و نحوه استفاده ای که از آن ها داشته است .

حالا میبینی یکی هم زیباست ،هم سلامتی دارد ،هم مال و مقام در اینصورت مغرور شده به جای سپاس و ستایش خداوند متعال و انجام وظایف خود در قبال نعماتش طلبکار هم هست .

عزیزان هر روز این همه اعلامیه بر در و دیوار شهرمان می بینیم شاهد این همه تشییع جنازه هستیم چرا بر ما تأثیر ندارد ؟چرا باور نمی کنیم که دیر یا زود این سرنوشت من و شما هم هست؟چرا خود را با افراد خاطی مقایسه می کنیم مگر نمی دانیم که هر کس را در قبر خودش می گذارند و تنها می ماند و تنها باید پاسخگو باشد و تنها هم محشور می شود؟

چند سال پیش به حجّ مشرف شده بودم. کاروانی که بنده همراهی آن را به عهده داشتم، از آمریکا آمده بود. یکی از خانم های این کاروان، پوشش خوبی نداشت. در آنجا هم به خود نیامده بود که از این کارها دست بر دارد. در شب جمعه ای دعای کمیل خوانده شد، و هنگام دعا مردم حال خوبی پیدا کردند. بعد از مراسم آن خانم بنده را مخاطب قرار داد که: «حاج آقا: مگر شما مجبورید این قدر گناه کنید؟ گناه هم اندازه ای دارد. کمتر گناه کنید! این قدر هم به درگاه او گریه و عذر خواهی نکند». باور کنید من مانده بودم که به او چه بگویم!

عزیزان هر روز این همه اعلامیه بر در و دیوار شهرمان می بینیم شاهد این همه تشییع جنازه هستیم چرا بر ما تأثیر ندارد ؟چرا باور نمی کنیم که دیر یا زود این سرنوشت من و شما هم هست؟چرا خود را با افراد خاطی مقایسه می کنیم مگر نمی دانیم که هر کس را در قبر خودش می گذارند و تنها می ماند و تنها باید پاسخگو باشد و تنها هم محشور می شود؟

آثار معرفت به او

کسی که به او معرفت یافت، زندگیش با دیگران خیلی فرق دارد. وقتی کمی با خدا آشنا شویم، تازه متوجّه می شویم که بندگی ما در مقایسه با حضرات معصومین (علیهم السّلام) اصلاً بندگی نیست. ما نه تنها نتوانسته ایم در برابر او آن طور که شایسته و بایسته است، که به اندازه قدر معرفت خود نیز کم آورده ایم.

دیده ای خداوند متعال در کتاب ارجمند خویش فرمود: «وَمَا قَدَرُواْ اللّهَ حَقَّ قَدْرِهِ؛1 قدر و اندازه خداوند را آن گونه که هست کسی ندانسته و آن اندازه که باید قدرشناسی اش نکرده است.»

هیچ کس خداوند را آن گونه که ارزش دارد، سپاس گذاری نکرده و نمی تواند به درستی او را بها دهد! وقتی قدرش نشناختیم، چگونه می توانیم عبادتی سزاوار او داشته باشیم؟

«مَا عَبَدنَاکَ حَقَّ عِبادَتِکَ وَ ما عَرَفناکَ حَقَّ مَعرِفَتِکَ؛2 آن طور که حقّ عبادت توست، ما تو را عبادت نکرده و آن طور که حقّ شناخت توست، ما تو را نشناخته ایم.»

وقتی او را بشناسیم، متوجّه می شویم که همه چیز از آن اوست و آن گاه  که پی بردیم هر چه هست از آن اوست، پس تا حدودی قدرش شناخته ایم. وقتی او را شایسته عبادت دیدیم، به گونه ای بهتر بندگی اش خواهیم کرد. خدا کند که باورمان آید که وجود و دارائی ما در مقابل او هیچ است. پس چه می توان کرد؟ حداقل این که اعتراف به صفت خویش در برابر آن خالق متعال داشتند و بگوئیم : "لَّا إِلَهَ إِلَّا أَنتَ سُبْحَانَكَ إِنِّی كُنتُ مِنَ الظَّالِمِینَ"3 ؛ معبودی جز تو نیست، تو منزّه و پاکی، من البته از ظالمین هستم.

پی نوشت ها:

1.انعام، آیه 91

2.بحارالانوار، ج68، ص 23

3.انبیاء، آیه 87

فرآوری : محمدی

بخش اخلاق و عرفان اسلامی تبیان


منبع : پایگاه اطلاع رسانی حجت الاسلام دکتر مرتضی آقا تهرانی

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.