تبیان، دستیار زندگی
نفاق، یك مرض روحى و منافق بیمار است، منافقان پندپذیر و نصیحت خواه نیستند، منافق یك دروغگوست، او چند چهره بودن خود را مردم‏دارى و اصلاح طلبى مى‏داند، و همچنین با ستایش نابجا از خود، در صدد تحمیق مردم و توجیه خلافكارى‏هاى خویش است، منافقان دچار فقدان شعور و
عکس نویسنده
عکس نویسنده
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

ویژگی منافقان را بشناسید !


نفاق، یك مرض روحى و منافق بیمار است، منافقان پندپذیر و نصیحت خواه نیستند، منافق یك دروغگوست، او چند چهره بودن خود را مردم‏دارى و اصلاح طلبى مى‏داند، و همچنین با ستایش نابجا از خود، در صدد تحمیق مردم و توجیه خلافكارى‏هاى خویش است، منافقان دچار فقدان شعور واقعى مى‏شوند، اندیشه و فهم نمى‏كنند، دچار حیرت و سرگردانى مى‏شوند،  به سبب دروغهایى كه مى‏بافند در كفر پایدار مى‏شوند  و هدایت نمى‏یابند، همچنین چون اعتقاد قلبى ندارند، وحشت و اضطراب و عذابى دردناك دارند.


منافق

منافق بیمار است!!

فِی قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ فَزادَهُمُ اللَّهُ مَرَضاً وَ لَهُمْ عَذابٌ أَلِیمٌ بِما كانُوا یَكْذِبُونَ (بقره 10)

در دلهاى منافقان، بیمارى است پس خداوند بیمارى آنان را بیافزاید. و براى ایشان عذابى دردناك است، به سزاى آنكه دروغ مى‏گویند.

نفاق در واقع یك نوع بیمارى است، انسان سالم یك چهره بیشتر ندارد، هماهنگى كامل در میان روح و جسم او حكمفرما است، چرا كه ظاهر و باطن و روح و جسم همه مكمل یكدیگرند اگر مؤمن است، تمام وجود او فریاد ایمان مى‏كشد و اگر منحرف شود باز هم ظاهر و باطن او نشان دهنده انحراف است، این دوگانگى جسم و روح درد تازه و بیمارى اضافى است، این یك نوع تضاد و ناهماهنگى و از هم گسستگى است كه حاكم بر وجود انسان مى‏شود.

البته بیمارى، گاهى مربوط به جسم است، نظیر آیه‏ى 185 سوره بقره «وَ مَنْ كانَ مَرِیضاً» كه درباره احكام روزه بیماران مى‏باشد. و گاهى مربوط به روح، نظیر این آیه«فِی قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ» كه درباره بیمارى نفاق مى‏باشد.

داستان منافق، به لاشه و مردارى بد بو مى‏ماند كه در مخزن آبى افتاده باشد. هر چه آب در آن بیشتر وارد شود، فسادش بیشتر شده و بوى نامطبوع و آلودگى آن افزایش مى‏یابد. نفاق، همچون مردارى است كه اگر در روح و دل انسان باقى بماند، هر آیه و حكمى كه از طرف خداوند نازل شود، به جاى تسلیم شدن در برابر آن، دست به تظاهر و ریاكارى مى‏زند و یك گام بر نفاق خود مى‏افزاید. این روح مریض، تمام افكار و اعمال او را، ریاكارانه و منافقانه مى‏كند و این نوعى افزایش بیمارى است. «فَزادَهُمُ اللَّهُ مَرَضاً» شاید جمله‏ى «فَزادَهُمُ اللَّهُ مَرَضاً» نفرین باشد. نظیر «قاتَلَهُمُ اللَّهُ» یعنى اكنون كه در دل بیمارى دارند، خدا بیمارى آنان را اضافه كند.

قرآن در چند آیه اخیر به ویژگیهاى منافقان اشاره مى‏كند كه نخستین آنها داعیه اصلاح‏طلبى است در حالى كه مفسد واقعى همانها هستند:" هنگامى كه به آنها گفته شود در روى زمین فساد نكنید مى‏گویند ما فقط اصلاح كننده‏ایم"! ما برنامه‏اى جز اصلاح در تمام زندگى خود نداشته و نداریم!

پیام‏های آیه:

1ـ  نفاق، یك مرض روحى و منافق بیمار است. همانطور كه بیمار، نه سالم است و نه مرده، منافق هم نه مؤمن است و نه كافر. «فِی قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ»

2ـ اصلِ انسان، دل و روح اوست. «فَزادَهُمُ اللَّهُ» (حقّ این بود كه بگوید«فزادها اللَّه مرضاً» یعنى در دل آنان مرض بود، خداوند مرض دلها را زیاد نمود. ولى فرمود: مرض خود آنان را زیاد نمود. پس قلب انسان، به منزله تمام انسان است. زیرا اگر روح و قلب منحرف شود، آثارش در سخن و عمل هویداست.) (تفسیر راهنما)

3ـ نفاق، رشد سرطانى دارد. «فَزادَهُمُ اللَّهُ مَرَضاً» (در قرآن، آیاتى را مى‏خوانیم كه در آن اوصاف پسندیده‏اى همچون: علم، هدایت و ایمان، قابل افزایش معرّفى شده است. همانند: «زِدْنِی عِلْماً» طه، 114 و«زادَتْهُمْ إِیماناً» انفال، 2 و «زادَهُمْ هُدىً» محمد، 17. همچنین برخى از امراض و اوصاف ناپسند مانند: رجس، نفرت، ترس و خسارت نیز قابل ازدیاد دانسته شده‏اند. همانند: «فَزادَتْهُمْ رِجْساً» توبه، 125 و «زادَهُمْ نُفُوراً» فرقان، 60 و «ما زادُوكُمْ إِلَّا خَبالًا» توبه، 47 و «وَ لا یَزِیدُ الظَّالِمِینَ إِلَّا خَساراً» اسراء، 82. با توجّه به آیات مذكور، معلوم مى‏شود كه سنّت خداوند، آزادى دادن به هر دو گروه خیر و شر است. «كُلًّا نُمِدُّ هؤُلاءِ وَ هَؤُلاءِ» اسراء، 20)

4ـ زمینه‏هاى عزّت و سقوط را، خود انسان در خود به وجود مى‏آورد. «لَهُمْ عَذابٌ أَلِیمٌ بِما كانُوا یَكْذِبُونَ»

5ـ دروغگویى، از روشهاى متداول منافقان است. «كانُوا یَكْذِبُونَ»

قرآن حکیم

منافقان داعیه اصلاح طلبی دارند!!

وَ إِذا قِیلَ لَهُمْ لا تُفْسِدُوا فِی الْأَرْضِ قالُوا إِنَّما نَحْنُ مُصْلِحُونَ (بقره 11)

هر گاه به آنان (منافقان) گفته شود در زمین فساد نكنید، مى‏گویند: همانا ما اصلاحگریم.

قرآن در چند آیه اخیر به ویژگیهاى منافقان اشاره مى‏كند كه نخستین آنها داعیه اصلاح‏طلبى است در حالى كه مفسد واقعى همانها هستند:" هنگامى كه به آنها گفته شود در روى زمین فساد نكنید مى‏گویند ما فقط اصلاح كننده‏ایم"! ما برنامه‏اى جز اصلاح در تمام زندگى خود نداشته و نداریم!

پیام‏های آیه:

1ـ گرچه منافقان پندپذیر و نصیحت خواه نیستند، ولى بهتر است با آنها سخن گفت و نهى از منكر كرد. «قِیلَ لَهُمْ»

2ـ نفاق، عامل فساد است. «لا تُفْسِدُوا فِی الْأَرْضِ»

3ـ منافق چند چهره بودن خود را مردم‏دارى و اصلاح طلبى مى‏داند.«إِنَّما نَحْنُ مُصْلِحُونَ»

منافق، فقط خود را اصلاح‏طلب معرّفى مى‏كند. «إِنَّما نَحْنُ مُصْلِحُونَ» (ممكن است كسى در حدّ اعلاى بیمارى روحى باشد، ولى خیال كند كه سالم است.)

5ـ منافق با ستایش نابجا از خود، در صدد تحمیق مردم و توجیه خلافكارى‏هاى خویش است. «إِنَّما نَحْنُ مُصْلِحُونَ»

اصلِ انسان، دل و روح اوست. «فَزادَهُمُ اللَّهُ»،حقّ این بود كه بگوید «فزادها اللَّه مرضاً» یعنى در دل آنان مرض بود، خداوند مرض دلها را زیاد نمود. ولى فرمود: مرض خود آنان را زیاد نمود. پس قلب انسان، به منزله تمام انسان است. زیرا اگر روح و قلب منحرف شود، آثارش در سخن و عمل هویداست

منافقان دائماً در حال فساد!!

أَلا إِنَّهُمْ هُمُ الْمُفْسِدُونَ وَ لكِنْ لا یَشْعُرُونَ (بقره 12)

آگاه باشید! همانا آنان خود اهل فسادند، ولى نمى‏فهمند.

در یك بررسى اجمالى از آیات قرآن در مى‏یابیم كه نفاق، آثار و عوارض سویى در روح، روان، رفتار و كردار شخص منافق ایجاد مى‏كند كه او را در دنیا و قیامت گرفتار مى‏سازد. قرآن در وصف آنها مى‏فرماید:

1ـ دچار فقدان شعور واقعى مى‏شوند. ( «لا یَشْعُرُونَ» بقره، 12«هُمُ السُّفَهاءُ» بقره، 13) 2ـ اندیشه و فهم نمى‏كنند. («لا یَفْقَهُونَ» توبه، 87«لا یَعْلَمُونَ» بقره، 13)

3ـ دچار حیرت و سرگردانى مى‏شوند. («یَعْمَهُونَ» بقره، 15،«لا یُبْصِرُونَ» بقره، 17)

به سبب دروغهایى كه مى‏بافند («بِما كانُوا یَكْذِبُونَ» بقره، 10) در كفر پایدار مى‏شوند («بِما كانُوا یَكْفُرُونَ» انعام، 70) و هدایت نمى‏یابند. ( «ما كانُوا مُهْتَدِینَ» بقره، 16)

5ـ چون اعتقاد قلبى ندارند، وحشت و اضطراب ( «حَذَرَ الْمَوْتِ» بقره، 19) و عذابى دردناك دارند. ( «وَ لَهُمْ عَذابٌ أَلِیمٌ» بقره، 10)

پیام‏های آیه:

1ـ مسلمانان باید به ترفند و شعارهاى به ظاهر زیباى منافقان، آگاه شوند. «أَلا»

2ـ بلندپروازى و خیال‏پردازى مغرورانه‏ى منافق، باید شكسته شود. «إِنَّهُمْ هُمُ الْمُفْسِدُونَ»

3ـ منافقان دائماً در حال فساد هستند.«الْمُفْسِدُونَ»

زرنگى اگر در مسیر حقّ نباشد، بى‏شعورى است. «لا یَشْعُرُونَ»

آمنه اسفندیاری

بخش قرآن تبیان


منابع:

1-  تفسیر نور ج1

2-  تفسیر نمونه ج1

3-  تفسیر راهنما