حیله گری نشانه نفاق است !
منافق، همانند موش صحرایى است كه براى لانهاش دو راه فرار قرار مىدهد، یكى از آن دو را باز مىگذارد و از آن رفت و آمد مىكند و دیگرى را بسته نگه مىدارد. هر گاه احساس خطر كند راه بسته را باز كرده و مىگریزد. نام سوراخ مخفى موش «نافقاء» است كه كلمه منافق نیز از همین واژه گرفته شده است. (قاموس و مفردات)
ویژگیهای منافقان در قرآن
وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ یَقُولُ آمَنَّا بِاللَّهِ وَ بِالْیَوْمِ الْآخِرِ وَ ما هُمْ بِمُؤْمِنِینَ (بقره 8)
و گروهى از مردم كسانى هستند كه مىگویند: به خدا و روز قیامت ایمان آوردهایم، در حالى كه مؤمن نیستند.
اسلام در یك مقطع خاص تاریخى خود با گروهى روبرو شد كه نه اخلاص و شهامت براى ایمان آوردن داشتند و نه قدرت و جرأت بر مخالفت صریح.
این گروه كه قرآن از آنها به عنوان " منافقین" یاد مىكند و ما در فارسى از آنها تعبیر به " دورو" یا " دو چهره" مىكنیم در صفوف مسلمانان واقعى نفوذ كرده بودند، و خطر بزرگى براى اسلام و مسلمین محسوب مىشدند، و از آنجا كه ظاهر اسلامى داشتند، غالباً شناخت آنها مشكل بود، ولى قرآن نشانههاى دقیق و زندهاى براى آنها بیان مىكند كه خط باطنى آنها را مشخص مىسازد و الگویى در این زمینه بدست مسلمانان براى همه قرون و اعصار مىدهد.
در آغاز این سوره، براى معرّفى مؤمنان چهار آیه و براى شناسایى كفّار دو آیه آمده است. در این آیه و آیات بعد ، گروه سومى را معرّفى مىكند كه منافق هستند. اینان نه ایمان گروه اوّل را دارند و نه جرأت و جسارت گروه دوم را در ابراز كفر. منافق، همانند موش صحرایى است كه براى لانهاش دو راه فرار قرار مىدهد، یكى از آن دو را باز مىگذارد و از آن رفت و آمد مىكند و دیگرى را بسته نگه مىدارد. هر گاه احساس خطر كند با سر خود راه بسته را باز كرده و مىگریزد. نام سوراخ مخفى موش «نافقاء» است كه كلمه منافق نیز از همین واژه گرفته شده است. (قاموس و مفردات)
نفاق، داراى معناى گستردهاى است كه هر كس زبان و عملش هماهنگ نباشد، سهمى از نفاق دارد. در حدیث مىخوانیم:
اگر به امانت خیانت كردیم و در گفتار دروغ گفتیم و به وعدههاى خود عمل نكردیم، منافق هستیم گرچه اهل نماز و روزه باشیم. (سفینة البحار، ج 2، ص 605)
نفاق، نوعى دروغِ عملى و اعتقادى است و ریاكارى نیز نوعى نفاق است. (تفسیر نمونه)
پیامهای آیه:
1ـ ایمان، یك مسئله قلبى است و به اظهارات انسان بستگى ندارد. «ما هُمْ بِمُؤْمِنِینَ»
2ـ اساس ایمان، ایمان به مبدأ و معاد است. «آمَنَّا بِاللَّهِ وَ بِالْیَوْمِ الْآخِرِ»
3ـ خداوند از درون انسان، آگاه است. «وَ ما هُمْ بِمُؤْمِنِینَ»
حیلهگرى، نشانهى نفاق است
یُخادِعُونَ اللَّهَ وَ الَّذِینَ آمَنُوا وَ ما یَخْدَعُونَ إِلاَّ أَنْفُسَهُمْ وَ ما یَشْعُرُونَ (بقره 9)
(منافقان به پندار خود) با خداوند و مؤمنان نیرنگ مىكنند در حالى كه جز خودشان را فریب نمىدهند، امّا نمىفهمند!
منافقان عملشان را یك نوع زرنگى و به اصطلاح تاكتیك جالب، حساب مىكنند و طبق این آیه با این عمل مىخواهند خدا و مؤمنان را بفریبند در حالى كه تنها خودشان را فریب مىدهند اما نمىفهمند" (وَ ما یَخْدَعُونَ إِلَّا أَنْفُسَهُمْ وَ ما یَشْعُرُونَ).
آنها با انحراف از راه صحیح و صراط مستقیم، عمرى را در بیراهه مىگذرانند تمام نیروها و امكانات خود را بر باد مىدهند و جز ناكامى و شكست و بدنامى و عذاب الهى بهرهاى نمىگیرند.
«شعور» از ریشهى «شَعر» به معناى مو مىباشد. كسى كه داراى فهم دقیق و موشكافانه باشد، اهل درك و شعور است. بنابر این منافق گمان مىكند كه دیگران را فریب مىدهد، زیرا درك درست ندارد.
«ما یَشْعُرُونَ» مراد از حیله و مكر منافقان با خدا، یا خدعه و نیرنگ آنان با احكام خدا و دین الهى است كه آن را مورد تمسخر و بازیچه قرار مىدهند و یا به معناى فریبكارى نسبت به پیامبر خداست. یعنى همانگونه كه اطاعت و بیعت با رسول خدا، اطاعت و بیعت با خداست («مَنْ یُطِعِ الرَّسُولَ فَقَدْ أَطاعَ اللَّهَ» هر كس از رسول پیروى كند، قطعاً از خدا پیروى كرده است. نساء، 80. «إِنَّ الَّذِینَ یُبایِعُونَكَ إِنَّما یُبایِعُونَ اللَّهَ» كسانى كه با تو بیعت كنند، همانا با خدا بیعت نمودهاند. فتح، 1)، خدعه با رسول خدا به منزله خدعه با خدا مىباشد كه روشن است اینگونه فریبكارى و نیرنگ بازى با دین، خدعه و نیرنگ نسبت به خود است. چنان كه اگر پزشك، دستور مصرفِ دارویى را بدهد و بیمار به دروغ بگوید كه آنها را مصرف كردهام، به گمان خودش پزشك را فریب داده و در حقیقت خود را فریب داده است و فریب پزشك، فریب خود اوست.
برخورد اسلام با منافق، همانند برخورد منافق با اسلام است. او در ظاهر اسلام مىآورد، اسلام نیز او را در ظاهر مسلمان مىشناسد. او در دل ایمان ندارد و كافر است، خداوند نیز در قیامت او را با كافران محشور مىكند.
در روایتى از پیامبر اكرم صلى اللَّه علیه و آله مىخوانیم: ریاكارى، خدعه با خداوند است. (تفسیر نور الثقلین)
قرآن، بازتاب كار نیك و بد انسان را براى خود او مىداند. چنان كه در این آیه مىفرماید: خدعه با دین، خدعه با خود است نه خدا.
و در جاى دیگر مىفرماید: «إِنْ أَحْسَنْتُمْ أَحْسَنْتُمْ لِأَنْفُسِكُمْ وَ إِنْ أَسَأْتُمْ فَلَها» (اسراء، 7)
اگر نیكى كنید، به خود نیكى كردهاید و اگر بدى كنید، باز هم به خود.
و یا در جاى دیگر مىفرماید:«وَ لا یَحِیقُ الْمَكْرُ السَّیِّئُ إِلَّا بِأَهْلِهِ» (فاطر، 43)
نیرنگ بد، جز سازندهاش را فرا نگیرد.
پیامهای این آیه:
1ـ حیلهگرى، نشانهى نفاق است. «یُخادِعُونَ اللَّهَ»
2ـ منافق، همواره در فكر ضربه زدن است. «یُخادِعُونَ» (كلمه «خدعه» به معناى پنهان كردن امرى و اظهار نمودن امر دیگر، به منظور ضربه زدن است.) (تفسیر راهنما)
3ـ آثار نیرنگ، به صاحب نیرنگ بر مىگردد. «وَ ما یَخْدَعُونَ إِلَّا أَنْفُسَهُمْ»
4ـ منافق، بىشعور است و نمىفهمد كه طرف حساب او خداوندى است كه همهى اسرار درون او را مىداند («یَعْلَمُ خائِنَةَ الْأَعْیُنِ وَ ما تُخْفِی الصُّدُورُ» غافر، 19) و در قیامت نیز از كار او پرده برمىدارد. ( «یَوْمَ تُبْلَى السَّرائِرُ» طارق، 9) «وَ ما یَشْعُرُونَ» (جمله «و ما یشعرون» را دو گونه مىتوان معنا نمود: یكى آنكه شعور ندارند كه خدا اسرارشان را مىداند و دیگرى اینكه شعور ندارند كه در حقیقت به خود ضربه مىزنند)
5ـ خدعه و حیله، نشانهى عقل و شعور نیست. (در روایات مىخوانیم: عقل واقعى آن است كه توسط آن، انسان خداوند را بندگى نماید) «یُخادِعُونَ» ، «ما یَشْعُرُونَ» آمنه اسفندیاری
منابع:
1- تفسیر نورج1
2- تفسیر نمونه ج1
3- سفینة البحار، ج 2
4- تفسیر نور الثقلین
5- تفسیر راهنما