چه بگویم که اشک ما از چیست؟ چه بگویم چه دیدهایم حسین!
ما در حسینیه به خداوند میرسیم
آن بادهای خوش است که نذر سبو شود | آن غصهای خوش است که آه گلو شود |
اصلا به یک دو قطره نباید بسنده کرد | آن چشمه، چشمه است که یک روز "جو" شود |
وقتی دلم شکست، گرو میگذارمش | خوب است آبروی جگر "آب رو" شود |
عشاق راه دربهدر نالهی هماند | مستانه ناله کن که دلی زیر و رو شود |
ما در حسینیه به خداوند میرسیم | ذکر "حسین" جلوه کند، ذکر "هو" شود |
روزی اگر بناست که قربانیام کنند | این کار بهتر است به ابروی او شود |
باید که سجده کرد خدا یا حسین را؟ | فردا که با خدای خودش روبهررو شود |
آقایی کریم اجازه نمیدهد | تا اینکه دست ما به صف حشر رو شود |
این گریه برای تو عین طهارت است | عابد چرا معطّل آب وضو شود |
هرکس که سر به زیر تو شد، سربلند شد | بیآبرو کنار تو باآبرو شود |
شاعر: علیاکبر لطیفیان
صدای دسته زنجیرزن صدای دسته زنجیرزن، غمی در من و شعله میکشد اکنون جهنمی در من شب است و از همه سو خیمه میزند اندوه که تا بنا شود از نو محرّمی در من شبیه تکیه دلم بیقرار میلرزد و شعله میکشد آواز مبهمی در من صدای شعلهورِ یک سوار میپیچد و سایهروشنِ تبدارِ آدمی در من شب است و از در و دیوار تکیه میبارد سکوت ممتدِ اندوهِ مبهمی در من شاعر: مریم سقلاطونی تا به نامت رسیدهایم، حسین زندگی چیز دیگری شده است، تا به نامت رسیدهایم حسین! عشق، سوغاتِ کربلاست اگر مزهاش را چشیدهایم حسین! هر دلی را به دلبری دادند، هر سری را به سَروَری دادند ما که هر وقت گفتهایم خدا، از خدایت شنیدهایم: حسین از خدایت شنیدهایم که گفت: نقشها ما کشیدهایم اما «اَحسنُ الخالِقین» از آن روزیم که تو را آفریدهایم حسین! زینت شانههای پیغمبر! تا شنیدیم ساعت آخر دل چگونه بریدی از اکبر، دل از عالم بریدهایم حسین! این عَلَمها و این علامتها اینچنین بیدلیل خم نشدند همه ما شریک غمهای خواهری قد خمیدهایم حسین! تن بیدستمانده سقا دیدهای، وای از دلت آقا! در عوض ما کنار هر آبی، عکس دستی کشیدهایم حسین! بین شرم نگاه عباس و آن دل نازک شما چه گذشت؟ از حرم تا حرم نفهمیدیم ما که هر چه دویدهایم حسین! روضههای مدینه میخوانیم اول کربلا و میدانیم از دعاهای مادرت بوده که به اینجا رسیدهایم حسین! شاعری با نگاه پاییزی، به دو چشم بهاریاَم خندید چه بگویم که اشک ما از چیست؟ چه بگویم چه دیدهایم حسین! شاعر: قاسم صرافانباشگاه كاربران تبیان ـ ارسالی از: miri_1364