رسوایی بزرگ وال استریت
اعتراضاتی که 17 سپتامبر گذشته در آمریکا و مقابل ساختمان وال استریت در این کشور آغاز شد، هم اکنون سراسر آمریکا را دربرگرفته و به شدت نظام سرمایهداری حاکم بر آن را تهدید میکند.
شناخت ریشههای این اعتراضات و جنبش نشات یافته از آن که به نظر میرسد، در آینده حرفهای بسیاری برای گفتن خواهد داشت، امری بسیار ضروری مینماید به همین دلیل این مطلب تلاش میکند، شناختی از وال استریت، دستهای در پشت پرده این نماد مالی عظیم بین المللی و آمریکایی و بحرانی که با درگیر شده را بررسی کند.
- ریشه کلمه والاستریت و ظهور آن
وال استریت واژه هلندی- آلمانی و نام خیابان بسیار معروفی در محله "منهتن" کلان شهر نیویورک در ایالات متحده آمریکا است که ساختمان اصلیترین بورسهای این کشور و بزرگترین مراکز اقتصادی آمریکا، از جمله بازار بورس نیویورک، بازار بورس نزدک، بازار بورس آمریکا، بازار بورس تجاری نیویورک و میز بازرگانی نیویورک نیز در این منطقه قرار دارند.
واژه "وال" احتمالا از نخستین مهاجران هلندی تباری که در این منطقه ساکن شدند، یعنی "والونها" نشات گرفته است. به هر روی مرور زمان موجب شد، واژه "وال استریت" بر بازارهای مالی ایالات متحده اطلاق شود و به مرور زمان، وال استریت به مکانی معروف شد که در آن افراد با نفوذ اقتصاد آمریکا تجمع کرده و حضور مییافتند.
البته روایتهای دیگری نیز درباره نام والاستریت بر سر زبانهاست، از جمله این که در سپتامبر 1653 ساکنان شهری که اکنون نیویورک نامیده میشود، خود را در معرض تهدید بومیان محلی و تهاجم ارتش "اولیور کرامول" میبینند، به همین دلیل برای حفاظت از خود یک دیوار بزرگ به طول حدود 800 متر در جزیره منهتن احداث میکنند. به مرور زمان و توسعه منهتن خیابانی در امتداد آن دیوار با همان نام کشیده میشود و بعدها این نام روی آن باقی ماند.
از اواخر قرن 17 میلادی تاجران و معاملهگران و بورسبازان، زیر یک درخت چنار در خیابان وال استریت گرد هم میآمدند و در آنجا به معامله و خرید و فروش میپرداختند.
مجسمه برنزی که به گاو وال استریت شهرت یافته، 3200 کیلوگرم وزن، 11 فوت ارتفاع و 16 فوت طول دارد و سازنده آن مجسمهسازی به نام "آرتور دی مودیکا" است
در سال 1792 این معامله گران با امضای "توافقنامه چنار" به فعالیت خود در آنجا رسمیت بخشیدند و به این ترتیب این تشکل سر منشاء تشکیل بازار سهام نیویورک شد.
در سال 1789 "جرج واشنگتن" در عمارت فدرال در خیابان والاستریت، به عنوان اولین رئیس جمهور آمریکا سوگند خورد. در این مکان همچنین واقعه تاریخی تصویب "لایحه حقوق" رخ داد و در قبرستان کلیسای ترینیتی نیز جسد "الکساندر همیلتون"، نخستین وزیر خزانهداری و معمار نظام مالی ایالات متحده دفن شد. همچنین کلیسایی تاریخی در تقاطع خیابان برادوی و والاستریت در دانتاون منهتن قرار دارد.
از اوایل قرن نوزده به تدریج ساکنان بومی خیابان وال استریت جای خود را به تجار و معاملهگران دادند و به این ترتیب والاستریت به مرکز پولی آمریکا تبدیل شد؛ مرکزی که منافع فعالان آن به لحاظ تاریخی همواره در تقابل و تعارض با منافع دولت آمریکا بوده است.
جنگهای داخلی آمریکا در توسعه اقتصادی شهر نیویورک نقش مهمی ایفا کردند و بالطبع والاستریت نیز از این منفعت بیبهره نماند. تشکیل شرکتهای انحصاری "جی.پی. مورگان" و "جان راکفلر" هم در همین دوره رخ داد.
- تاسیس روزنامه "وال استریت ژورنال"
روزنامه مشهور اقتصادی "وال استریت ژورنال"، نام خود را از "خیابان وال استریت" گرفت تا در سال 1889 جایگزین "بولتن گزارش معاملات سهام" شود که تا آن زمان منتشر میشد. والاستریت ژورنال از سال 1896 انتشار فهرست قیمت سهام شرکتهای مهم را آغاز کرد که یک قرن بعد به میانگین قیمت 30 سهام مهم جهان تبدیل شد.
- اوج گرفتن وال استریت و تبدیل آن به مقر ثروتمندترین تجار آمریکایی
در قرن 20 که دوره اوج گرفتن وال استریت بشمار میآید، ساختمان شماره 23 این خیابان - ساختمان مرکزی بانک جی.پی. مورگان – به مرکز بازارهای مالی آمریکا و حتی جهان تبدیل شد.
با اوج گرفتن وال استریت در قرن 20 رویاروییهای آن با دولتهایی که در آمریکا برسر کار میآمدند، هم شدت گرفت و فرهنگ تجاری وال استریت گسترش یافت که ساخت برجهای بزرگ یکی از نمادهای آن به شمار میرفت.
در حالی وال استریت به مقر ثروتمندترین تجار آمریکایی تبدیل شد که محله همجوار آن "بولینگ گرین" که "حیات خلوت والاستریت" نامیده شده بود، منطقهای بسیار فقیرنشین بود و ساکنان آن بدترین شرایط زندگی را در نیویورک دارند؛ این تناقض آشکار نمادی عیان از بیتوجهی نظام سرمایهداری به کاهش نابرابریهای اقتصادی و اجتماعی است.
وال استریت در سال 1929 به شدت دچار رکود و به مرداب اقتصادی آمریکا تبدیل شد. این وضعیت تا دهه 1940 ادامه داشت و توجه به وال استریت و بازار مالی به ویژه به علت مقررات سخت تصویب شده توسط دولت آمریکا به شدت افت پیدا کرد. این مقررات به تدریج تا دهه 1960 کاهش پیدا کرد تا وال استریت دوباره تحت تاثیر رونق اقتصاد آمریکا رونق بگیرد.
اوایل دهه 1970 جنگ ویتنام اگرچه وال استریت را وارد رکود کوتاه مدت کرد، اما از سال 1973 که دولت آمریکا پروسه اصلاح مقررات بازارهای مالی کشور را کلید زد و به دنبال آن از سال 1975 که امکان مبادلات الکترونیکی سهام مهیا شد، قیمت سهام پایین آمده و این امکان برای اقشار بیشتری از مردم آمریکا فراهم شد که وارد بازار سهام شوند.
- مجسمهای که نماد پیشرفت و موفقیت مالی است
مجسمه برنزی که به گاو وال استریت شهرت یافته، 3200 کیلوگرم وزن، 11 فوت ارتفاع و 16 فوت طول دارد و سازنده آن مجسمهسازی به نام "آرتور دی مودیکا" است.
این مجسمه در بولینگ گرینپارک در نزدیکی والاستریت قرار دارد و با عضلات تنومند و سر پائین خود که نشانه آمادگی برای حمله است، گفته میشود نماد موفقیت مالی است، اما به اعتقاد بسیاری این گاو سمبل باطن خشن و بیرحم معاملات مالی آمریکا است.
در سال 1995 "مایکل اشتاین هارت"، با هزینه شخصی و با مبلغی معادل 400 میلیون دلار عضو یک کنسرسیوم شد. این کنسرسیوم اقدام به خریداری بانک "هاپوآلیم" و بانک "ماریتایم" کرد، از جمله طرحهای بزرگ هارت طرح "حق تولد" نام داشت
از میان حوزههای اقتصادی که یهودیان و صهیونیستها برای حضور و فعالیت در آن توجه نشان دادند، وال استریت جایگاه ویژهای دارد، چون وال استریت نه تنها دستی در اقتصاد و شبکههای اقتصادی پیچیده دارد، بلکه بر هالیوود و رسانههای جمعی نیز حاکم است.
- نفوذ یهود در وال استریت چگونه حاصل شد
از قرن 1800 جمعی از خانوادههای بانکدار آلمانی یهودی تبار که به آمریکا مهاجرت کرده بودند، تلاش کردند، اقتصاد آمریکا را در قبضه بگیرند و این ایده نسل اندر نسل در میان این خانوادهها رسوخ کرد تا به نسل کنونی این یهودیان رسید و بالطبع نفوذ در وال استریت از این قاعده مستثنی نبود، به همین دلیل وال استریت خیلی زود به جولانگاه یهودیانی چون "سنفورد آی. ویل"، رئیس "آمریکن اکسپرس"؛ "جان گاتفروند، رئیس شرکت "سولومون"، یکی از بزرگترین شرکتهای خرید و فروش اوراق بهادار در غرب؛ "فلیکس روهاتین"، ادغام کننده بسیاری از شرکتهای آمریکا؛ "سنفورد سی. برناشتاین" صاحب شرکتی به همین نام و به ارزش 3.5 میلیارد دلار، با دارایی 90 میلیارد دلار تبدیل شد.
به این ترتیب یهود در دهه 60 به موفقترین و قدرتمندترین گروه اقتصادی آمریکا تبدیل شدند و توانستند با استفاده از تکنیکهای نوین سرمایهگذاری و بانکداری به ادغام شرکتها بپردازند و در صنعت بیمه این امکان را بوجود آوردند که فرصتهای شغلی با درآمد بالا ایجاد کنند، مانند تحلیلگری بیمه، مدیریت مالی، سهام، اوراق قرضه و واسطهگری بازرگانی و به همین دلیل است که هم اکنون شاهد حضور و فعالیت میلیونرهای یهودی متنفذ بسیاری در وال استریت هستیم.
- ارادت یهودیان وال استریت به اسرائیل
یهودیانی که هم اکنون در وال استریت مشغول فعالیت هستند، به شدت نسبت بر همبستگی یهود با یکدیگر و تداوم نفوذ اقتصادی خود در وال استریت حساسیت و تاکید دارند و حمایت از اسرائیل و وفاداری به آن در این میان جایگاه ویژهای در اعتقادات و دیدگاههای آنها دارد.
"استفان آیزاکس"، نویسنده آمریکایی در کتاب خود در سال 1974 چنین مینویسد: "گوستاو لوی یکی از مدیران گلدمن ساکس، یکی از شرکتهای یهودی فعال در وال استریت است. بسیاری وی را که یک یهودی است، متنفذترین شخص حال حاضر وال استریت میدانند. وی میتواند شرکتی را درهم بشکند و یا به اوج برساند. او به تنهایی مدیریت میلیاردها دلار را در دست دارد و نسبت به مسئله یهود به شدت حساس است".
آیزاکس در ادامه مینویسد: "لوی در جنگ شش روزه اعراب و اسرائیل، دیوانهوار برای اسرائیل پول میفرستاد. وی قادر بود به تنهایی هزینه کل جنگ را بپردازد".
- مایکل اشتاین هارت و حق تولد یهود
اما در سال 1995 "مایکل اشتاین هارت"، یکی از سرمایهداران یهودی وال استریت شرکت خود با نام شرکای اشتاین هارت را تعطیل کرد. دلیل این اقدام هارت به گفتهاش تصمیم وی برای وقف باقیمانده عمر خود در راه آرمانش بود که در تفوق و برتری یهودیان و اسرائیل در جهان خلاصه میشد.
وی با هزینه شخصی و با مبلغی معادل 400 میلیون دلار عضو یک کنسرسیوم شد. این کنسرسیوم اقدام به خریداری بانک "هاپوآلیم" و بانک "ماریتایم" کرد، از جمله طرحهای بزرگ هارت طرح "حق تولد" نام داشت.
بر اساس طرح حق تولد کودکان یهودی آمریکا به طور رایگان به اسرائیل برده میشدند تا در آنجا با ریشههای فرهنگ یهودی و صهیونیستی خود آشنا شوند. وی این کار را در سنینی که شخصیت کودک در حال رشد بود، انجام میداد. پس از آن هارت ساختمانی در منهتن خریداری کرد تا در آن جا به بازسازی هویت یهودیان بپردازد.
تا سال 1999 پروژه "حق تولد" هزینهای بالغ بر 210 میلیون دلار برای هارت هزینه دربرداشت و با توجه به آن سالیانه 50000 یهودی به اسرائیل برده شدند تا با اعتقادات و انگارههای صهیونیسم آشنا شوند.
- حرص و طمع بیپایان مهمترین وجه مشخصه وال استریت
از نکات دیگر قابل توجه درباره وال استریت "طمعورزی" و "حرص" فعالان در آن است. رئیس کمیسیون سهام نیویورک در سال 1986 "طمع فعالان در وال استریت را بدون حد و مرز خواند" و " ساموئل کلاگزبان"، روان پزشک نیویورکی معتقد است، کلیه مشاوران و وکلای فعال در وال استریت "بیمار" هستند.
وی میگوید: "برای آنها تجارت نقش خدا را بازی میکند، بانکهای سرمایهگذاری، معادن طلای عصر حاضر هستند. ادغامهای گوناگون و بیحد و حصر با استفاده از تاکتیکهای متنوع، سودهای کلانی را نصیب این وکلا و بانکداران سرمایهگذار کرده است، اما همانطور که در اقتصاد همه میدانند سودهایی که در بلند مدت تنها نصیب یک سری افراد خاص و محدود بشود، در نهایت به ضرر سیستم اقتصادی کشور خواهد بود".
ریچ با اسرائیل روابط بسیار عمیقی داشت و در مذاکراتی که برای بازگرداندن سربازان به گروگان گرفته شده اسرائیلی صورت گرفت، شرکت داشت. نفوذ این فرد تاحدی بود که "بیل کلینتون" در سال 2001 و به هنگام ترک کاخ سفید تمام جرائم ریچ را مورد بخشش قرار داد
- رسوایی بزرگ وال استریت و به هراس افتادن یهود
در سال 1986 دستگیری "دنیس لوین"، دلالی که در شرکت "درکسل بورنهام لمپارت" فعالیت میکرد، به اتهام سوء استفاده از اطلاعات محرمانه شرکتهای وال استریت بزرگترین افشاگری تاریخ وال استریت را رقم زد، افشاگری که بیش از هر چیز رسوایی بسیار بزرگی مینمود و نگرانیهایی جدی را در بین جامعه یهودی آمریکا موجب شد.
پس از لوین نوبت به فردی به نام "مارتین سیگل" بود که دستگیر شود، تا او تیز هرچه بیشتر به حضور پر رنگ و باورنکردنی یهودیان در وال استریت و آن رسوایی تاکید کند. جنایتکاران ثروتمند این رسوایی بزرگ اکثرا یهودی بودند و یکی از بزرگترین متهمانی که در طول رسیدگی به این رسوایی دستگیر شد، " مایکل میلکن"، سوپر میلیاردر یهودی بود که در آمریکا به "شاه کثیف اوراق قرضه" معروف شده بود، چون به اخاذی و فریبکاری در زمینه بیمه متهم شده بود.
در دهه 1980 نام یک تاجر یهودی آمریکایی دیگر اهل والاستریت نیز بر سر زبانها افتاد، این فرد "مارک ریچ" نام داشت. او سرمایهداری ظالم، تاجری کینهتوز و درعین حال فروشندهای فریبنده بود. از او غالبا تحت عنوان فاسدترین مرد در میان کاپیتالیستها نام برده میشد. اما مهمترین ویژگی ریچ مرموز بودن وی و داشتن روابطی خاص با سرویسهای اطلاعاتی بود.
ریچ با اسرائیل روابط بسیار عمیقی داشت و در مذاکراتی که برای بازگرداندن سربازان به گروگان گرفته شده اسرائیلی صورت گرفت، شرکت داشت. نفوذ این فرد تاحدی بود که "بیل کلینتون" در سال 2001 و به هنگام ترک کاخ سفید تمام جرائم ریچ را مورد بخشش قرار داد. این اقدام اعتراض بسیاری را در آن زمان برانگیخت اما برخی از مقامات اسرائیل اقدام کلینتون را ستودند.
جنبش "وال استریت را اشغال کنید "، متاثر از اوضاع نامساعد کنونی آمریکا روز 17 سپتامبر گذشته در آمریکا متولد شد و به سرعت در میان گروههای سیاسی و اجتماعی جا باز کرده است. فعالان این جنبش روز 17 سپتامبر با تجمع مقابل ساختمان بورس اوراق بهادار نیویورک در خیایان وال استریت اعلام کردند تا زمانی که به خواستههایشان رسیدگی نشود ، به تجمع خود پایان نخواهند داد.
- خواستههای جنبش
خواستههایی که در بیمه تامین اجتماعی و پایان بخشیدن به جنگهای آمریکا در جهان و ایجاد شغل برای جوانان خلاصه میشود، اما آنچه موجب تجمع معترضان آمریکایی مقابل وال استریت شده، این است که این معترضان اعتقاد دارند، مدیران مالی در وال استریت لانه کرده و عامل همه این مشکلات هستند.
محور قرار گرفتن وال استریت به عنوان مرکز فرماندهی نظام سرمایه داری و صاحبان ثروت و قدرت در امریکا به عنوان محل تجمع اعتراض کنندگان، گسترش دامنه اعتراضها به اکثر مناطق آمریکا، تأکید مردم بر اصل الگو گیری از قیامهای مردمی کشورهای عربی و اسلامی، تبدیل اعتراضهای مردمی به مقابله با نظام سرمایهداری با تاکید بر اصل 99 درصد فقیر در برابر یک درصد ثروتمند از جمله ویژگیهای این جنبش است.
قبس زعفرانی بخش سیاست تبیان