تبیان، دستیار زندگی
به نظر می رسد در حال جاضر، بسیاری از مردم دنیا به این نکته پی برده اند که تقریبا همه شبکه های تلویزیونی _ ماهواره ای و کابلی امریکا که در خارج از خاک امریکا، امکان پخش دارند، نیز مخاطبین بسیاری دارند.
عکس نویسنده
عکس نویسنده
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

خاندان سلطنتی رسانه در دست کیست؟


به نظر می رسد در حال جاضر، بسیاری از مردم دنیا به این نکته پی برده اند که تقریبا همه شبکه های تلویزیونی _ ماهواره ای و کابلی امریکا که در خارج از خاک امریکا، امکان پخش دارند، نیز مخاطبین بسیاری دارند.

این در حالی است که به غیر از شبکه های تلویزیونی و ماهواره ای، تولیدات عرصه سینما و انیمیشن آمریکایی هم از جایگاه ویژه ای در اغلب نقاط کره زمین، برخوردارند.

رسانه

شاید باور کردن و پذیرش این موضوع کمی سخت باشد اما این یک واقعیت مورد توجه است که اغلب این محصولات رسانه ای توسط یکی از شش غول رسانه ای اداره می شوند.

جالب است که بدانیم همه اخبار و اطلاعات و برنامه های سرگرمی مردم امریکا و قشر عظیمی از مردم جهان تنها از طریق این رسانه های انحصاری تأمین می شود. شتاب روزافزون و سرگیجه آور رسانه ها برای فتح بازارهای تازه، به تهاجمی مدرن برای آنچه می توانیم آن را  امپریالیسم رسانه ای در مستعمراتی با مرزهای شیشه ای بخوانیم، منتهی می شود، که حوزه نفوذ آن هر لحظه با گسترش تکنولوژی و علوم ارتباطات، افزایش می یابد.

به این ترتیب اوضاع اینگونه می شود که اکنون شاهد آن هستیم. جهانی که هر روز با امواج متعدد و تازه ای روبروست. جهانی که در آن اغلب ملتها و دولتها، با مرزهای شیشه ای خود را از سایرین جدا کرده اند. آنچه مسلم است اینکه رسانه های پیشرفته، زمینه ساز ارتباطاتی پیچیده و تو در تو شده است.

آری! این یک حقیقت است که امروز، رسانه های مدرن بجای کشورها و دولت ها به کنترل بازار می پردازند و با تسلط همه جانبه بر سلیقه های مردم، می توانند جهت گیری های بازار را به سود خود تغییر دهند.

امپریالیسم رسانه ای چیست؟

واژه امپریالیسم رسانه ای، واژه ای است که به دفعات آنرا شنیده ایم و سخن دربار آن بسیار است. آنچه مشخص است اینکه بدون شک،امپریالیسم رسانه ای را، باید شکل مدرنی از امپریالیسم قلمداد کرد که شاکله ها و بنیان های آن در دهه 1950، مشخصا در آلمان غربی و پشت دروازه های کمونیسم در بحبوحه جنگ سرد توسط ایالات متحده بنا شد.

هالیوود و تصویرسازی ستارگان سینمایی اش در سراسر جهان، رویاهای امریکایی، را نه تنها در امریکا، بلکه به همه مردم جهان تلقین می کند. الگوهای محصولات امریکایی در سراسر جهان قابل شناسایی هستند و کوکاکولا، مک دونالد، آیفون و نایک را فرهنگ امریکایی به تمامی جهان صادر کرده است

امریکا با راه اندازی آنتن های متعدد رادیویی و تلویزیونی در شهر برلین، در قلب میهن سرخ کمونیستی، رسوخ می کرد، بدون اینکه نیازی به مداخله نظامی داشته باشد و این پیشروی تا به آنجا ادامه یافت که پس از گذشت دو دهه، در اواخر دهه هفتاد میلادی، در مسکو نیز، شعبه هایی از مک دونالد و مرغ کنتاکی را می شد به راحتی پیدا کرد که مشتریان در آنجا با اشتیاق خاصی، به صرف غذا همراه با نوشیدنی هایی چون کوکاکولا مشغول بودند.

مقصود این نوشتار از بیان این نکات این است که مولفه ها و نهادهای اقتصادی در تمام طول تاریخ، از اصلی ترین موتورهای محرک برای بسترسازی ورود امپریالیسم در تمامی دوره های تاریخی بوده اند.

بنابراین می توان گفت که مولفه های اقتصادی در موازات اهداف امپریالیسم رسانه ای، می توانند ایفا کننده نقشی موثر باشند.

اگر در نحوه اعمال روش های مختلفی که در جهت سیاست های جهانی سازی در دو دهه آخر قرن 20، صورت گرفت، توجهی کوتاه داشته باشید، متوجه خواهید شد که در این زمان کمپانی های انحصاری سرمایه داری، تمایل بسیاری به یافتن بازاراهای تازه و تولید بیشتر داشته اند. گرایش هایی که تلاش می کنند تا یک فرهنگ عمومی جهانی برای یکسان سازی مشتریان خود به وجود آورند. با توجه به اینکه بازار جهانی رسانه ها در اغلب اوقات با استقبال گسترده ای روبرو شده است، چندان بعید نیست که آنرا بزرگترین منبع جلب مشتری بنامیم.

شاید برای بسیاری از مردم پذیرش این امر سخت باشد که رسانه های سلطه جو، نگرش های ما را آنچنان که بازار اقتضا می کند شکل می دهند، ولی واقعیت چنین است!

رسانه

امپریالیسم رسانه ای در گستره جهانی

به نظر می رسد که همه انواع رسانه ها، از تلویزیون و سینما گرفته تا موسیقی و مطبوعات، تحت کنترل چند انحصار اصلی در سطح جهان هستند. این موضوع توسط بسیاری از نظریه پردازان و محققان عرصه رسانه، مورد تائید قرار گرفته است. از جمله این افراد پروفسور نورمن سالومن، محقق و پژوهشگر امریکایی است که در کتاب خود که درسال 2001 با عنوان «شما همیشه دروغ گفته اید» منتشر کرد، به معرفی شش غول رسانه ای پرداخت. این شش غول عبارتند از:

دیزنی، مالک (A.B.C) شبکه تلویزیونی و ماهواره ای سراسر امریکا است. بزرگ ترین شرکت رسانه ای منحصرا سرگرم کننده امریکا و جهان است.  شش کمپانی ضبط موسیقی، هفتاد و پنج درصد از انحصار محصولات موسیقی در جهان را در دست دارند. هفت کمپانی عمده تولید فیلم در امریکا کنترل بیشتر تولیدات سینمایی و انحصار پخش آنها را در جهان در دست دارند.

اگر در نحوه اعمال روش های مختلفی که در جهت سیاست های جهانی سازی در دو دهه آخر قرن 20، صورت گرفت، توجهی کوتاه داشته باشید، متوجه خواهید شد که در این زمان کمپانی های انحصاری سرمایه داری، تمایل بسیاری به یافتن بازاراهای تازه و تولید بیشتر داشته اند

اِی او ال American On Line _ AOL))، بزرگترین عرضه کننده خدمات و اخبار اینترنتی در امریکا است که توسط متخصصین ایرانی طراحی و راه اندازی شده و در ادغام با تایم وارنر در سال 2000 به بزرگترین شرکت رسانه ای جهان تبدیل شد.

وایاکام، دومین شرکت بزرگ رسانه ای امریکاست که مالک شبکه های تلویزیونی متعددی چون شبکه سراسری CBS امریکا است. از دیگر دارایی های تاثیرگذار و بزرگ این شرکت می توان به شبکه تلویزیونی (MTV) اشاره کرد که توسط ماهواره های متعدد در سراسر جهان قابل مشاهده است و بخش بزرگی از صدور ارزشهای امریکایی را در سراسر جهان بر عهده دارد.

رسانه

وایاکام، در عرصه صنعت سرگرم سازی و محصولات خاص کودکان و نوجوانان پس از کمپانی دیزنی مقام دوم را در دنیا در اختیار دارد.

نیوز کورپوریشن، سومین شرکت رسانه ای بزرگ امریکا که علاوه بر ایالات متحده در بسیاری از کشورهای جهان از جمله انگلیس، استرالیا، کانادا، هند، هنگ کنگ، چین و ایتالیا نیز سرمایه گذاری های کلانی کرده و در هر جای دنیا صاحب شبکه های رادیویی و تلویزیونی متعددی است.

نیوز کورپوریشن یا نیوزکورپ متعلق به غول ثروتمند رسانه ای جهان (روبرت مرداک) است که متأثر از اندیشه های فوق العاده راست گرایانه (سرمایه داری امریکایی) است. این فرد همان کسی است که شبکه هایی همچون فارسی وان و زمزمه را راه اندازی کرد.

برتلزمان، از بزرگ ترین شرکت های رسانه ای که سرمایه گذاران آن امریکایی _ اروپایی هستند و حوزه نفوذ آن در اروپا بسیار قابل توجه است و سود دهی بسیاری دارد، کمپانی برتلزمان است. خواهران معروف RTL که مجموعه ای از شبکه های رادیو و تلویزیونی و استودیوهای فیلم سازی هستند، متعلق به این غول رسانه ای اروپای _ امریکایی می باشند.

جنرال الکتریک، از قدیمی ترین شرکت های بزرگ امریکای است که سابقه آن حتی به پیش از اختراع رادیو و تلویزیون می رسد. این شرکت مالک شبکه های NBC و CNBC است.

هرچند به نظر می رسد در حال حاضر شرکت ها و کمپانی های دیگری هم به این دایره اضافه شده اند اما رد پای اغلب انها به همین شش غول می رسد.

کلام پایانی

نکات مذکور مبنی بر این نکته اند که بطور کلی تنها چند کمپانی معدود، جریان اصلی رسانه ها را در دست دارند. تا زمانی که این انحصار غیر طبیعی بر رسانه ها وجود دارد همه محصولات آنها و حتی اطلاع رسانی و اخبار آنها، تا حد زیادی مورد ابهام و سوال است، زیرا به طور قطع و یقین می توان گفت هدف اصلی این نهادها، بیشتر در راستای سلطه جویی اقتصادی و البته فرهنگی است. چه بسا که بعد فرهنگی در سالهای اخیر پررنگ تر و حساس تر از سایر ابعاد به نظر می رسد.

آری! این یک حقیقت است که امروز، رسانه های مدرن بجای کشورها و دولت ها به کنترل بازار می پردازند و با تسلط همه جانبه بر سلیقه های مردم، می توانند جهت گیری های بازار را به سود خود تغییر دهند

بدون شک این غول های رسانه ای امریکایی، اگر بخواهند تولیدات خود را صرفا برای مردم آمریکا مصرف کنند، می بایست تنها به 400میلیون نفر اکتفا کنند. بنابراین عجیب نیست که این غول های امپریالیسم رسانه ای بر اساس کهن الگوهای امپریالیستی، هر روز در فکر توسعه قلمرو خود در سایر نقاط جهان و به دنبال دسترسی به فن آوری های برتر برای انتقال امواج رادیویی و تلویزیونی خود باشند تا از این طریق بتوانند سلطه ای همه جانبه بر سرتاسر دنیا داشته باشند.

هالیوود و تصویرسازی ستارگان سینمایی اش در سراسر جهان، رویاهای امریکایی، را نه تنها در امریکا، بلکه به همه مردم جهان تلقین می کند. الگوهای محصولات امریکایی در سراسر جهان قابل شناسایی هستند و کوکاکولا، مک دونالد، آیفون و نایک را فرهنگ امریکایی به تمامی جهان صادر کرده است.

اما آنچه قابل توجه به نظر می رسد، نفوذ همه جانبه موج فراگیر امپریالیسم رسانه ای در ابعاد نژادی و ملی است. این موج در اولین خیزش خود حوزه کشورهای عربی و امریکای شمالی را را در نوردید و اکنون در رابطه با چهره ایرانیان و مسلمانان، فعالیت های بسیاری را آغاز کرده است.

این نکته واضح است، همانطور که جهانی شدن می تواند به معنای تنوع و درک فرهنگ های دیگری هم باشد، می تواند به معنای ترویج همگونی یا تسلط یک فرهنگ خاص (در قالب های سیاسی، اجتماعی و اقتصادی) هم باشد و با انحصار منابع گسترده این ابررسانه ها برای کنترل رسانه های جهانی، بدیهی است که هر روز شاهد گسترش حوزه نفوذ و محدوده مستعمراتی از این قبیل، در جهان هستیم، مستعمراتی که مرزهای آن ناپیدا و شیشه ای هستند اما همین مرزها ناپیدا، در بسیاری از موارد همچون شیشه ای برنده بر پیکره فرهنگ و تفکر یک ملت و جامعه، عمل می کنند.

فاطمه ناظم زاده

بخش ارتباطات تبیان