تبیان، دستیار زندگی
عنصر «غیرمترقبه» با تولد حضرت مریم(سلام الله علیها) در داستان زن عمران(سلام الله علیها) اتفاق می‌افتد، هر چند که او با تولد نوزاد دختر، موضوع نذر را از یاد می‌برد، اما این فراموشی توأم با یک نوع آگاهی عبادی است که شخصیت استوار زن عمران را نشان می‌دهد.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

عنصری که داستان آل عمران را دگرگون کرد !


عنصر «غیرمترقبه» با تولد حضرت مریم(سلام الله علیها) در داستان زن عمران(سلام الله علیها) اتفاق می‌افتد، هر چند که او با تولد نوزاد دختر، موضوع نذر را از یاد می‌برد، اما این فراموشی توأم با یک نوع آگاهی عبادی است که شخصیت استوار زن عمران را نشان می‌دهد.


حضرت مریم

در سوره «آل عمران»، داستان زنی عابد و مطیع به تصویر کشیده می‌شود که خداوند متعال نوید ولادت مولودی پسر را به آنان داده بود، اما به یکباره با تولد نوزاد دختر، عنصر «غیر مترقبه» وارد داستان می‌شود، قرآن مجید این چنین ماجرا را بازگو می‌کند:

«إِذْ قَالَتِ امْرَأَةُ عِمْرَانَ رَبِّ إِنِّی نَذَرْتُ لَکَ مَا فِی بَطْنِی مُحَرَّرًا فَتَقَبَّلْ مِنِّی إِنَّکَ أَنتَ السَّمِیعُ الْعَلِیمُ»؛ و چون زن عمران گفت: پروردگارا! این کودک را که در شکم من است آزاد از قیود، نذر تو کردم، از من پذیر که تو شنوا و دانایی.

«فَلَمَّا وَضَعَتْهَا قَالَتْ رَبِّ إِنِّی وَضَعْتُهَا أُنثَی وَاللّهُ أَعْلَمُ به ما وَضَعَتْ وَلَیْسَ الذَّکَرُ کَالأُنثَی وَإِنِّی سَمَّیْتُهَا مَرْیَمَ وِإِنِّی أُعِیذُهَا بِکَ وَذُرِّیَّتَهَا مِنَ الشَّیْطَانِ الرَّجِیمَِ، تقبل‌ها رب‌ها بِقَبُولٍ حَسَن»؛ و چون بار خود نهاد گفت: پروردگارا! من بار خویش را دختر نهادم و خدا نیک‌تر داند چه نهادم که پسر چون دختر نیست، من او را مریم می‌نامم و او را با فرزندانش از شر شیطان رجیم به تو می‌سپارم، پروردگارش به پذیرش نیک پذیرفت. ( آل‌عمران 38 ـ 35)

مادر حضرت مریم علیهاالسلام، زنی به نام «حنة» و منسوب به آل عمران بوده است، آل عمران جماعتی بودند که قرآن کریم به برگزیدن ایشان و نیز آدم، نوح و آل ابراهیم اشاره کرده است، زن عمران تشنه یک فرزند ذکور بود که خالصانه بتواند، در مسجد خدمت کند، اما به ناگاه یک فرزند دختر آورد و از آنجایی که دختر نیز شایستگی پذیرفتن بار مسئولیت رسالت را ندارد، یعنی نمی‌تواند، نبی یا رسول باشد، زن عمران در برابر این رویداد ناگهانی و غیرمنتظره چه واکنشی از خود نشان خواهد داد؟

در اصطلاح معمول داستان پردازی، عنصر «غیرمترقبه» یکی از ابزارهای هنری به حساب می‌آید که موجب برانگیختن خواننده یا شنونده و یا بیننده می‌شود، وقتی به داستان زن عمران نگاهی بیاندازیم، در می‌یابیم که این رویداد ناگهانی سبب شده است تا زن عمران به کلی موضوع نذر کردن را از یاد ببرد، چرا که می‌بیند، فرزندش دختر است و نه پسر، اما این فراموش توأم با یک نوع آگاهی عبادی بود که شخصیت استوار او را مانند یک فرد عادی به شخصیتی متزلزل تبدیل نکرد، بلکه شخصیت او همچنان ثابت و استوار باقی ماند و به همان سخنش که گفت « من بار خویش را دختر نهادم» بسنده کرد، این سخن، آن گونه که روشن است به معانی زیادی اشاره دارد که پیرامون انجام نذر و انصراف از آن دور می‌زند.

داستان زن عمران با جمله زیر از سخنان خدا پایان می‌یابد: «فَتَقَبَّلَهَا رب‌ها بِقَبُولٍ حَسَنٍ»؛ پروردگارش آن دختر را به نیکی از او پذیرفت. وقتی که مقبولیت این نذر را از سوی پروردگار به دعایی که مریم و فرزندانش از آسیب انحراف‌ها محفوظ بمانند، اضافه کنیم آنگاه به اهمیت محتوای داستان مزبور پی می‌بریم

بنابراین، واکنش زن عمران در برابر آن رویداد ناگهانی مطابق با اندیشه‌ها استوار است که با شخصیت عبادی وی تناسب دارد، به شخصیتی که تمام کارها را به خداوند واگذاشته و به قضا و قدر آن راضی و خشنود است، این عنصر ناگهانی یعنی ولادت دختر نیز به سایر شخصیت‌ها، رویدادها و موقعیت‌های داستان اثر می‌گذارد، تا آنجا که محاسبات زن عمران و دیگر شخصیت‌ها و نیز پیامدهای آن را بر هم می‌زند و همچنین زمینه‌ساز حوادث ناگهانی می‌شود که به مراتب هیجان‌انگیزتر است.

البته خواننده و یا شنونده طبیعتاً شیفته شناخت رمز موجود در عنصر ناگهانی مزبور است، چرا که حادثه ناگهانی یک لذت هنری را برای او تحقق می‌بخشد و سبب می‌شود که برای پیگیری رویدادهای داستان، هیجان و اهتمام بیشتری از خود نشان دهد، ناگفته نماند که پیش از پیگیری رویدادها، شایسته است، به سرانجام وضعیتی که داستان زن عمران به آن خاتمه می‌یابد، تأملی داشته باشیم، همان شخصیت زنی که به وظایف عبادی خود سخت پایبند است و با گذاشتن نام مریم برای دخترش به این وضعیت پایان می‌دهد، واژه مریم به زبان ایشان در آن روزگار به معنی زنی عابد و خدمتگزار بوده است، آن گاه این وضعیت را با دعای زیر به پایان می‌آورد «من او را با فرزندانش از شر شیطان رجیم، به توی می‌سپارم.»

روشن است که این نام‌گذاری و این دعا سجیه شخصیت زن عمران را آشکار می‌سازد و آن آگاهی عبادی آن زن نسبت به نقش انسان بر روی زمین، چنان که این آگاهی در حوادث نذر، نام‌گذاری، دعا و نیز در تقدیم کردن آن مولود به متولیان مسجد، آشکار گشت، البته این کار، تنها به نام‌گذاری نذر و دعا خلاصه نمی‌شود، بلکه این امور نشان دهنده مفاهیمی است که در ساختار روانی زن عمران جای گرفته بود.

داستان زن عمران با جمله زیر از سخنان خدا پایان می‌یابد:

«فَتَقَبَّلَهَا رب‌ها بِقَبُولٍ حَسَنٍ»؛ پروردگارش آن دختر را به نیکی از او پذیرفت.

وقتی که مقبولیت این نذر را از سوی پروردگار به دعایی که مریم و فرزندانش از آسیب انحراف‌ها محفوظ بمانند، اضافه کنیم آنگاه به اهمیت محتوای داستان مزبور پی می‌بریم.

بخش قرآن تبیان


منبع :خبرگزاری فارس