تبیان، دستیار زندگی
نیازهای انسان ، روی رفتارشان اثر می گذارد و این اثر ، تنها روی همان رفتاری نیست که موجب ارضای آن نیاز می شود ، بلکه در ادراک ، یادگیری و تفکر انسان و در کل حیاتش نیز تأثیر می گذارد . در حقیقت مردم ، غالبا به تأثیر نیازها روی رفتارشان توجه نمی کنند...
عکس نویسنده
عکس نویسنده
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

قدرتی افسونگر برای زندگی


نیازهای انسان ،  روی رفتارشان اثر می گذارد و این اثر ، تنها روی همان رفتاری نیست که موجب ارضای آن نیاز می شود ، بلکه در ادراک ، یادگیری و تفکر انسان و در کل حیاتش نیز تأثیر می گذارد . در حقیقت مردم ، غالبا به تأثیر نیازها روی رفتارشان توجه نمی کنند.

 قدرتی افسونگر برای زندگی

همه ی افراد صرف نظر از سن ، جنسیت ، زمینه ی فرهنگی ، جهت و نوع کاری که در زندگی دارند ، نیازمند اعتماد به نفس هستند . اعتماد به نفس بر همه ی سطوح زندگی اثر می گذارد . در حقیقت بررسی های گوناگون روان شناسی حاکی از آن است که چنانچه نیاز به اعتماد نفس ارضا نشود ، نیازهای گسترده تر نظیر نیاز به آفریدن (خلاقیت) ، پیشرفت و درک استعداد بالقوه نیز محدود می ماند .

احساسات و طرز رفتار

شخصی که از اعتماد به نفس زیادی بهره مند است ، احساسات خوبی را که نسبت به خود و دیگران دارد و به طور کلی یک «احساس » مثبت را ارائه می دهد . دیگران به احساس مثبت او به راه های گوناگون پاسخ می دهند و او را می پذیرند . هنگامی که خود انگاره ی فرد مثبت و اعتماد به نفسش زیاد است ، احساس می کند که موجودی تواناست و با اطمینان فکر می کند ؛ از این رو می کوشد که رفتارش توأم با موفقیت باشد تا بعدها موجب افزایش احساس ارزشمندی شود.

پیشرفت تحصیلی

پژوهشگران بین اعتماد به نفس بالا و نمرات بالا در مدرسه ، ارتباطی را متذکر شده اند لیکن باید توجه داشت که آیا نمرات بالا ، اعتماد به نفس بالا را سبب شده است و یا اعتماد به نفس بالا موجب نمرات شده است !!

هر فرد ، فعالیت هایی را که با موفقیت انجام داده است و یا می تواند انجام دهد دوست دارد . تصور دانش آموزدرباره ی موفقیت یا شکست در یک تکلیف ، مبتنی بر تجاربی است که وی در ارتباط با آن تکالیف یا تکالیف مشابه ، از معلمان ، والدین ، هم سالان و هم چنین اشخاصی که به طریقی با تکالیف مورد نظر رابطه داشته اند ، کسب کرده است . اگر فرد معتقد باشد که در گذشته تکالیف مشابهی را با موفقیت انجام داده است ، احتمالا با تکالیف بعدی با نوعی عاطفه ی مثبت برخورد می کند و اگر اعتماد داشته باشد که در تکالیف مشابه گذشته با شکست مواجه شده است ، احتمالا با تکلیف های بعدی با نوعی عاطفه ی منفی روبه رو خواهد شد .

تعادل در اعتماد به نفس ، در صورتی که سایر شرایط موجود باشد ، باعث می شود که کودک در صدد به فعل در آوردن استعدادهای بالقوه ی خود و از آن جمله ، خلاقیت باشد

آفرینندگی و خلاقیت

لازمه ی آفرینش ، خطر جویی و سازماندهی منابع به شیوه های منحصر به فرد است ، اتکاء به نفس و احساس کفایت ، فرد را قادر به خطر جویی می کند . نوجوانی که از اعتماد به نفس برخوردار است ، معمولا در بسیاری از کارهایش خلاقیت نشان می دهد . سپس به سبب خلاقیت منحصر به فرد و بارز خود ، مورد تأیید قرار می گیرد و این تأیید ، باعث افزایش اعتماد به نفس زیادش می شود . نوجوانانی که اعتماد به نفس کمی دارند ، می ترسند مرتکب اشتباهی شوند که موجب عدم تأییدشان شود، معمولا به حد افراط محتاطند و از دست زدن به آزمایش و آفرینش می پرهیزند.

تعادل در اعتماد به نفس ، در صورتی که سایر شرایط موجود باشد ، باعث می شود که کودک در صدد به فعل در آوردن استعدادهای بالقوه ی خود و از آن جمله ، خلاقیت باشد . زمانی که درجه ی اعتماد و پذیرش خود در او کاهش یابد ، یأس و ناامیدی ناشی از آن ، در جریان به فعلیت رسیدن قوای خلاقه ، اختلال و آشفتگی ایجاد می کند.

این قدرت افسونگر برای زندگی
یادگیری

پژوهشی که در مورد اعتماد به نفس ، و عملکرد تحصیلی صورت گرفته است ، نشان می دهد که یک رابطه ی دو سویه ی قوی بین اعتماد به نفس و توانایی یادگیری وجود دارد . اعتماد به نفس ، باعث پیشبرد یادگیری می شود . نوجوانی که از اعتماد به نفس بالا برخوردار است ، بهتر از فردی که احساس بی کفایتی می کند ، یاد می گیرد و با اشتیاق و اطمینان از عهده ی یادگیری تکالیف جدید برمی آید و عملکرد وی موفقیت آمیز خواهد بود ، چون اندیشه و احساس مقدم برعمل است و از قبل با انتظارات مثبت احاطه شده است . بنابراین عملکرد موفق ، احساسات مثبتش را تقویت می کند و با هر پیشرفت موفق ، خود را با کفایت تر از پیش می داند . ولی شخصی که باور دارد بی کفایت است و نمی تواند چیزی یادبگیرد در آموختن هر تکلیف جدید ، احساس درمانگی و ترس می کند.

روابط فرد

بچه هایی که از اعتماد به نفس زیاد برخوردارند ، معمولا روابط « میان فردی »بهتری دارند و اغلب به عنوان رهبر انتخاب می شوند . این بچه ها ، احساس می کنند که مورد پذیرش دیگران هستند و در روابطشان با دیگران عامل تأثیر گذار می باشند . کسی که احساس خوبی نسبت به خویشتن دارد ، برای شناخته شدن ، انگیزه پیدا کردن و راهنمایی شدن ، در حد افراط به دیگران وابسته نخواهد شد . از این رو برای همکاری و ایجاد روابط سالم دو جانبه در موقعیت بهتری قرار دارد .

"نوجوانی" ، دوره ای است که طی آن نیاز به اشتراک و جمع شدن با هم سالان به اوج خود می رسد . نوجوان تا اندازه ای نظر خود را در مورد خویشتن و نیز حس اعتماد به نفس خود را براساس واکنش های هم سالانش نسبت به خود شکل خواهد داد . اگر او دوستان زیادی داشته باشد و حس کند که متعلق به گروه های هم سالش است ، بیش تر احساس ارزشمند بودن می کند . ولی اگر در این دوره منزوی باشد و در روابطش عضوی غیر موثر به حساب آید ، تمایل خواهد داشت که خود را به گونه ای منفی ارزیابی کند . نوجوان نیاز دارد که در روابط خود مورد تأیید و احترام قرار گیرد . او صرفا به میزانی که قبل از این دوره در خانواده و مدرسه مورد تأیید و احترام قرارگرفته است می تواند دیگران را تأیید کند و به آنها احترام بگذارد.

دختران معمولا از موفقیت های خود انتظارات کمتری دارند و علت آن را نقیصه های شخصی از قبیل محدودیت مهارت و هوش می دانند . برعکس پسران علل شکست را عدم تلاش و کوشش کافی و یا عوامل خارجی می دانند

جنسیت و اعتماد به نفس

در سال های اخیر روان شناسان ، انسان شناسان و جامعه شناسان به طور فزاینده ای به بررسی تفاوت نقش های جنسی در درون فرهنگ معاصر علاقه مند شده اند . پسرها و دخترها از دوران نوزادی در فرهنگ های متفاوتی پرورش می یابند و توسط والدین ، بزرگ سالان و هم بازی های خود به شیوه های مختلف ، آموزش های متفاوتی دریافت می کنند . اما شیوه های تربیتی دیگری نیز وجود دارد که به دخترها و پسرها یاد می دهد در گفتار ، کردار ، لباس پوشیدن ، بازی و سایر ابعاد رفتاری چه انتظاری از آنان می رود.

نقش های جنسی ممکن است نه تنها ویژگی های شخصیتی ، بلکه استعداد افراد را نیز تحت تأثیر قرار دهد . خلاصه این که عوامل فرهنگی در اختلاف نقش های جنسی و تفاوت های جنسی مربوط به رفتار نقش مهمی ایفا می نمایند . به علاوه حتی وقتی که تفاوت های فیزیکی بر تفاوت های جنسی در رفتار کمک می کند ، این امر معمولا به صورت غیر مستقیم و پیچیده ای تحت تأثیر عوامل فرهنگی قرار می گیرد . در چنین مواردی ، کاربردهای اجتماعی ، تفاوت های فیزیکی ، به جای تفاوت های جنسی زیست شناختی به رشد شخصیت های مختلف و متفاوت در زن و مرد منجر می شود.

 قدرتی افسونگر برای زندگی

دختران معمولا از موفقیت های خود انتظارات کمتری دارند و علت آن را نقیصه های شخصی از قبیل محدودیت مهارت و هوش می دانند . برعکس پسران علل شکست را عدم تلاش و کوشش کافی و یا عوامل خارجی می دانند . علاوه برآن دختران موفقیت های خود را به عوامل متغیری چون تلاش یا کمک دیگران وابسته می دانند تا ویژگی های دایمی از قبیل هوش و استعدادهای طبیعی . به طور کلی دختران در شکست های احتمالی به عدم قبول مسئولیت نسبت به آنها تمایل بیش تری دارند. البته این امر هم چنان که گفته شد تحت تأثیر عوامل فرهنگی قرار دارد و ممکن است در تمام جوامع به همین صورت نباشد.

تحقیقات نشان می دهد پسرانی که از وضعیت جسمانی خود اطمینان دارند ،از حس اعتماد به نفس بیش تری برخوردار هستند و نسبت به دختران کم تر حالت انفعالی داشته و کم تر متکی به دیگران هستند .

پسران با توجه به موفقیت های شغلی و تحصیلی نسبت به دختران در مورد خود احساس بهتری دارند و در مقابل مسایل پیش بینی نشده از اعتماد به نفس بیش تری برخوردارند.

دختران و پسرانی که دوره نوجوانی را با هویت های « شکل نیافته » پشت سر می گذارند ، از تقابل با مسائل زندگی ترس داشته و سعی در اجتناب از برخورد با مشکلات دارند و با برنامه ریزی های اندک برای آینده و غرق شدن در رویاها به عنوان وسیله ای برای تقویت اعتماد به نفس در خود استفاده می کنند.

سرور حاجی سعید

بخش خانواده ایرانی تبیان


مطالب مرتبط :

چگونگی ایجاد اعتماد به نفس در کودکان

به خودت تکیه کن

پرواز را به خاطر بسپار

چانه تان را بالا بگیرید

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.