تبیان، دستیار زندگی
«محال است کسی راه قناعت را پیشه نکند و به آن چه دارد راضی گردد! برعکس اگر کسی قناعت کند، مایحتاجش به او می رسد، هر چند زیاد باشد»
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

امان از احتیاج!!!

امان از احتیاج

آیه الله بهجت: محال است کسی راه قناعت را پیشه نکند و به آن چه دارد راضی گردد! برعکس اگر کسی قناعت کند، مایحتاجش به او می رسد، هر چند زیاد باشد.

کار و تلاش برای به دست آوردن روزی حلال بسیار پسندیده و مورد سفارش است و نباید سستی، تنبلی و کوتاهی همت و اراده را به حساب زهد و قناعت گذارد. اگر ما روزی حلال بدست نیاوریم، چگونه خواهیم توانست حقوق واجب شرعی را ادا کنیم و در درجه بعد از فضیلت انفاق، احسان، ایجاد گشایش برای خانواده و... بهره مند شویم؟ چه بسا در تأمین نیازهای ضروری خود گرفتار حرام خواری گردیم.

اما از سویی دیگر، ممکن است شخصی تلاش لازم را انجام داده، ولی خیلی چیزها را به دست نیاورده باشد. ممکن است گرفتار حرص و طمع شود و هر چه بدست بیاورد، بدان قانع نگردد و یا دائما خود را با کسانی که برخورداریهای مادی بیشتری دارند، مقایسه کند و هرگز نسبت به داشته های خود احساس رضایت نکند و نسبت به پروردگارش شاکر نباشد. وقتی نسبت به حد کفاف، قانع نباشد، طبیعی است که نمی تواند مازاد آن را در راه خیر مصرف کند. چه بسا نه تنها از انفاق و احسان محروم گردد بلکه حتی نسبت به حقوق واجبی چون خمس، زکات، خرجی خانواده، ادای حق الناس و... کوتاهی کند.

در امور آخرتی و کسب فضایل قناعت خوب نیست، اما نسبت به امور دنیایی، ما را سفارش به قناعت کرده اند. در روایتی از امیر المؤمنین علیه السلام می خوانیم:

مَنْ رَضِیَ مِنَ الدُّنْیَا بِمَا یُجْزِیهِ كَانَ أَیْسَرُ مَا فِیهَا یَكْفِیهِ وَ مَنْ لَمْ یَرْضَ مِنَ الدُّنْیَا بِمَا یُجْزِیهِ لَمْ یَكُنْ فِیهَا شَیْ‏ءٌ یَكْفِیهِ (1)؛ كسى كه از دنیا بدان چه او را كافى است بسنده كند كمتر چیز آن كفایتش نماید. و هر كس از دنیا بدان چه او را كفایت است قناعت نكند هیچ مقدار از آن او را بس نباشد. (2)

اینک در پرتو کلام بزرگان، با درسهای بزرگی درباره این فضیلت بزرگ یعنی «قناعت» آشنا می شویم.

مرحوم آیت‌الله العظمی بهجت می فرماید:

«محال است کسی راه قناعت را پیشه نکند و به آن چه دارد راضی گردد! برعکس اگر کسی قناعت کند، مایحتاجش به او می رسد، هر چند زیاد باشد» (3)

این کلام آیت الله بهجت، یادآور بیان زیبای حضرت صادق علیه السّلام است که فرمود:

مَنْ قَنِعَ بِمَا رَزَقَهُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ أُغْنِی (4)؛ هر كس به آن چه خداوند به او روزى كرده قناعت كند، بى‏نیاز مى‏شود (5)

همچنین آیت‌الله بهجت در کلامی پُر از درس، می فرماید:

«علماى ما، در مصرف قناعت مى كردند، و به دیگران رسیدگى مى كردند! اما ما راهى را رفتیم و مى رویم كه نه به خودمان پرداختیم، و نه به دیگران رسیدگى كردیم؛ بلكه در اثر قناعت نكردن و غَوْر در مادیّات و تجمّلات زندگى همیشه مقروض هستیم. قرض در حقیقت مغلول كردن نقدى است. خدا مى داند كه انسان چه قدر باید تلاش كند و از كجا بیاورد، تا قرضش را ادا نماید.» (6)

از مرحوم آیت بهجت سؤال شد: برای رفع مشکلات مادی همسر و فرزندان، یک طلبه چه باید بکند؟

ایشان در پاسخ فرمود: «تعلیم نمایید که قناعت نسبیّه وقتیّه، بر همه لازم است و کافی است.» (7)

امیر المؤمنین علیه السلام می فرمایند: طَلَبْتُ الْغِنَى فَمَا وَجَدْتُ إِلَّا بِالْقَنَاعَةِ عَلَیْكُمْ بِالْقَنَاعَةِ تَسْتَغْنُوا (8)؛ به دنبال بی نیازی شدم و  آن را جز در قناعت نیافتم، پس قناعت كنید تا بى‏نیاز شوید.

از مواعظ «آیت الله کوهستانی» به فرزندش، این است:

«پسر، خرجت به اندازه دخلت باشد؛ اگر خرجت بیش تر از دخلت باشد، آن وقت احتیاج پیدا می کنی؛ امان از احتیاج!» (9)

نکته دیگر این است که قناعت نسبت به دنیا، شامل بهره مندی هایی گوناگون است و اختصاص به پول ندارد. مثلا ممکن است کسی تلاش خود را برای پیدا کردن همسری صالحه و مناسب خود انجام داده، اما نسبت به لذت حلال جنسی و نگاه متلذذانه حلال قانع نباشد.

«علماى ما، در مصرف قناعت مى كردند، و به دیگران رسیدگى مى كردند! اما ما راهى را رفتیم و مى رویم كه نه به خودمان پرداختیم، و نه به دیگران رسیدگى كردیم؛ بلكه در اثر قناعت نكردن و غَوْر در مادیّات و تجمّلات زندگى همیشه مقروض هستیم. قرض در حقیقت مغلول كردن نقدى است. خدا مى داند كه انسان چه قدر باید تلاش كند و از كجا بیاورد، تا قرضش را ادا نماید.»

عارف معاصر، جناب حاج محمد رضا الطافی نشاط، می فرماید:

«انسانی که میل به حقیقت پیدا کرد، عشق به حقیقت پیدا کرد، قانع می شود و قناعت می کند؛ چشمش قناعت می کند و آنچه نباید ببیند، نمی بیند.  زبانش قناعت می کند و حرف نادرست نمی زند. گوشش قناعت می کند و هر چیزی نمی شنود. دست و پایش قناعت می کند و هر جایی نمی رود و فقط جایی می رود که خدا اجازه داده و به همین چیزهایی که خدا اجازه داده، قناعت می کند.» (10)

رعایت اصل قناعت، برای طلبه ها و روحانیان که بیشتر در معرض ابتلا هستند، اهمیت خاصی پیدا می کند. عارف واصل مرحوم آیت الله بهاء الدینی در توصیه هایی به ایشان می فرماید:

«آقایان نباید نزد روحانی و غیر روحانی سر خم کنند و برای مال دنیا شأن خود و روحانیت را زایل کنند. باید تا ممکن است قناعت پیشه باشند. بزرگان و علمای سلف هیچ کدام به مجرد وارد شدن به درس سطح، خانه شخصی نداشتند؛ که طلبه مبتدی امروز، اشتهای داشتن آن را دارد و برای تهیه آن به هر کس رو می زند.

... باید توجه داشته باشیم که از نشانه های تکامل و عوامل رشد شخصیت ما «مناعت طبع» است؛ یعنی از هر کس پول قبول نکنیم و در هر جا که معرکه ای به پاست وارد نشویم.» (11)

در جایی دیگر می فرماید:

در رأس علما و بزرگانی که رنج بسیار و اذیت فراوانی دید، مرحوم حاج شیخ عبدالکریم حائری یزدی بود. فرزند ایشان؛ مرحوم حاج شیخ مرتضی حائری تعریف می کرد:

«پدرم چون از وجوهات مصرف نمی کرد، روزهایی بود که ما هیچ چیزی در خانه نداشتیم و کمترین پولی برای خرید غذا نبود. 5 تا 6 ماه خرج ما را حضرت می دادند. خیلی از شبها غذا نداشتیم اما بی غذا هم نمی شدیم!» (12)

آیت الله بهاء الدینی، در خاطره ای از دوران تحصیل می گوید:

«شبها تا نیمه شب می دیدیم که طلبه ها کنار چراغهای لامپهای نفتی مشغول مطالعه هستند و روحیه، خیلی روحیه سرشاری بود.

این وضع پیش از حکومت و قدرت پهلوی بود. اما او که سرکار آمد، همه را، حتی خود حاج شیخ را، به زحمت انداخت. طلبه های گذشته نسبت به امروزی ها، قانعتر بودند. گاهی می شد چهار تا طلبه با یک دیزی آبگوشت سر می کردند.

این را عرض کنم که حرکت انسانی و الهی در حوزه و در مسیر انبیا با چلوکباب آماده، نمی سازد. کسی که همه چیزش آماده باشد، پیشرفت نمی کند. تکامل در نتیجه فشار است. اگر پیشروی می خواهید باید سختی بکشید.» (13)

این نوشتار را با کلامی از حضرت رسول صلی الله علیه و آله و سلم، به پایان می بریم:

قَالَ (صلوات الله علیه و آله) لِبَعْضِ أَصْحَابِهِ كُنْ وَرِعاً تَكُنْ أَعْبَدَ النَّاسِ وَ كُنْ قَنِعاً تَكُنْ أَشْكَرَ النَّاس‏ (14)؛ آن حضرت به بعضى از اصحابش فرموده: با ورع باش كه عابدترین مردم باشى؛ قانع باش كه سپاسگزارترین خلق باشى‏ (15)

الحمد لله رب العالمین

تهیه و فرآوری: حامد رهنما - گروه حوزه علمیه تبیان


منابع:

پی نوشت ها:

(1)    الكافی، ج2، ص140، باب القناعة؛ تحف العقول عن آل الرسول، ص207

(2)    تحف العقول - ترجمه جعفرى، ص189

(3)    در محضر بهجت:1/40

(4)    بحار الأنوار، ج66، باب 38، ص399

(5)    ایمان و كفر- ترجمه الإیمان و الكفر بحار الانوار، ج‏1، ص528

(6)    پایگاه اطلاع رسانی آیت الله بهجت

(7)    همان

(8)    مستدرك‏الوسائل، ج11، باب6: باب استحباب التخلق بمكارم الأخلاق، ص192؛ بحار الأنوار، ج66، باب 38، ص399

(9)    کتاب بر قله پارسایی

(10)کتاب در راه بندگی

(11)سایت صالحین

(12)همان

(13)همان

(14)إرشاد القلوب إلى الصواب، ج‏1، باب34: فی القناعة و مصلحتها، ص118

(15)ارشاد القلوب- ترجمه رضایى، ج‏1، ص283