تبیان، دستیار زندگی
من نیلوفر هستم. اسم دوست من میناست. خانه ی ما نزدیک خانه ی دوستم میناست. مامان من و مینا با هم دوستند. من و مینا بعضی وقت ها به خانه ی هم می رویم و با هم بازی می کنیم.
عکس نویسنده
عکس نویسنده
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

لجبازی مینا کوچولو

لجبازی مینا کوچولو
من نیلوفر هستم. اسم دوست من میناست. خانه ی ما نزدیک خانه ی دوستم میناست. مامان من و مینا باهم دوستند. من و مینا بعضی وقت ها به خانه ی هم می رویم و با هم بازی می کنیم.

اما بعضی وقت ها  به زور اسباب بازی هایم را از من می گیرد و اگرهم بهش ندهم، داد می زند و گریه می کند.

تازه یک روز که تولدم بود، مامانم بیشتر دوستانم رو دعوت کرد، مینا هم بود. وقتی دوستانم کادوها را به من دادند، مینا رفت پیش مامانش و گریه کرد و گفت منم یه عالمه کادو می خوام و مامان مینا خیلی از کارش ناراحت شد.

یک بار هم که من و مینا با مامانامون داشتیم می رفتیم پارک، توی راه مینا یک توپ خوشگل دید و به مادرش گفت: اینو برام بخر.

لجبازی مینا کوچولو

مامان مینا گفت: تو که توپ داری! مینا یک دفعه داد زد که این رنگیشو ندارم. از همینا می خوام. یالله برام بخر! همه ی ما از کار مینا نارحت شدیم و خجالت کشیدیم.

به نظر شما کار مینا درسته؟ آیا شما کوچولوها دوست دارید جای مینا باشید؟

من که فکر نمی کنم. چون شما بچه ها همه خوب و مودب هستید و هیچ وقت نمی خواهید ماماناتون رو ناراحت کنید.

نعمیه درویشی

بخش کودک و نوجوان تبیان


مطالب مرتبط:

به حق خودم می رسم

زود آروم می شم

از تنهایی در میام

بازیگوشی سارا

حالم خیلی خوبه!

نباید از چیزی بترسم

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.