تبیان، دستیار زندگی
مجموعه تلویزیونی «وضعیت سفید» در کنار همه نقاط قوت و ضعفی که دارد توانسته یک بار مهم را با موفقیت بر دوش بکشد؛ بازسازی مقطع بحرانی تاریخ معاصر کشور که در ذهن همه آنانکه این دوره را زیسته‌اند، نقشی برجسته بسته است.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

گفتم بدوم همه فاصله‌ها را


مجموعه تلویزیونی «وضعیت سفید» در کنار همه نقاط قوت و ضعفی که دارد توانسته یک بار مهم را با موفقیت بر دوش بکشد؛ بازسازی مقطع بحرانی تاریخ معاصر کشور که در ذهن همه آنانکه این دوره را زیسته‌اند، نقشی برجسته بسته است.


«وضعیت سفید»

همراهی زوج حمید نعمت‌الله و هادی مقدم‌دوست پس از تجربه‌های موفقی چون «بوتیک»، «بی‌پولی» و ... این بار هم به نتیجه‌ای قابل قبول رسیده است. نتیجه‌ای که با وامداری به شرایط اجتماعی زمانی نه چندان دور، می‌تواند حساس و ریسک‌پذیر باشد. اغلب بزرگسالان، جوانان، نوجوانان و کودکانی که جنگ شهرها و موشک باران دهه شصت را حس کرده باشند، وقتی از آن دوره یاد می‌کنند بیش از رعب و وحشت مرگبار آن، نقبی نوستالژیک به روابط احیا شده جمع خانواده و دوست و فامیل و آشنا در آن شرایط می‌زنند که در تناقضی غریب با شرایط مرگ و زندگی حاکم بوده است.

ویژگی اولیه مجموعه «وضعیت سفید» تکیه بر این وجه منحصر به فرد است که جنس این شرایط را همچون دفاع مقدس ما از سایر جنگ‌ها و حملات جدا کرده و تلاش می‌کند با نگاهی سرخوشانه نقبی به روابط و مناسبات برخاسته از این شرایط بزند. این ویژگی مهم با دراماتیزه شدن پیوندی لطیف با یک عشق نوجوانانه همراه با همه تب و تاب‌های شناسنامه‌دار آن -البته در دهه شصت- پیدا کرده و اینجاست که می‌توان بر بستری از روابط تو در توی خانواده‌ای فروپاشیده و درگیر بحران مرگ و زندگی، شکل گرفتن این عشق را به مثابه نوری که در تاریکی راه خود را باز می‌کند، پذیرفت و با آن ارتباط برقرار کرد.

مجموعه «وضعیت سفید» با داشتن دستمایه‌های مستعدی که در وجه اول از ذهن نویسنده و کارگردانش نشأت گرفته، روی صفحات کاغذ پرورانده شده و سپس به تصویر درآمده، می‌توانست با نگاه جزئی‌نگر حاکم چنین نکاتی را که احتمالاً سازندگانش قائل به آن هستند رفع کرده و تبدیل به مجموعه‌ای تمام و کمال شود.

شاید از همین جهت باشد که کاراکتر امیر تبدیل به قهرمانی می‌شود با کوله‌باری از نقاط ضعف و اشتباه که در جستجوی راهی برای رسیدن به معشوق، مسیر بلوغ را نه از تونل تحول معنوی اغراق‌شده بلکه اتفاقاً با اشتباه و آزمون و خطایی که خاص این سن است طی می‌کند و اصل (هدف وسیله را توجیه می‌کند) به شکلی دلپذیر به ما می‌باوراند. در کنار این وجوه «وضعیت سفید» از مظاهر رویکرد مدرن به روابط و مناسبات انسانی- خانوادگی است که از خلال نمایش این رفتارها و عادات نوعی تصویر غیر مستقیم از پیشینه و پنهان افراد در ذهن مخاطب شکل می‌گیرد. ویژگی که به گونه‌ای در فیلم‌های «یه حبه قند» و «سعادت‌آباد» هم وجود داشت البته با نگاه‌های مختلف. همین ویژگی سریالی بودن است که انتظارها از «وضعیت سفید» را بالا می‌برد که با داشتن زمان بیشتر، تصویر روشن‌تری از آدم‌ها و روابط‌شان بخصوص با این تعدد به مخاطب بدهد. اما این یکی از نکاتی است که در مجموعه دچار شدت و ضعف شده و رفت و آمد شخصیت‌ها، حضور و غیبت آن‌ها و ... گاه تابع منطق و دلیل قابل قبولی جز پیشبرد درام و ایجاد یک موقعیت نمایشی جدید نیست.

«وضعیت سفید»

به علاوه اینکه خط داستانی یا همان نخ تسبیحی که قرار است به حضور این مهره‌ها در کنار هم نظم دهد، دچار افت و خیزهایی در پرداخت می‌شود که گاه بار داستانی در قسمتی به شدت افت می‌کند و گاه حضور شخصیت‌های فرعی جدید همراه با خطوط داستانی متعدد، داستان اصلی را به حاشیه می‌برد. مجموعه «وضعیت سفید» با داشتن دستمایه‌های مستعدی که در وجه اول از ذهن نویسنده و کارگردانش نشأت گرفته، روی صفحات کاغذ پرورانده شده و سپس به تصویر درآمده، می‌توانست با نگاه جزئی‌نگر حاکم چنین نکاتی را که احتمالاً سازندگانش قائل به آن هستند رفع کرده و تبدیل به مجموعه‌ای تمام و کمال شود. هرچند در شکل حاضر هم می‌توان با حال و هوای حسی و دلی بر این وجوه چشم بست و با اتمسفری همراه شد که آدم‌های آن دوره را به زعم خودشان تبدیل به انسان‌های بهتری کرد. آدم‌هایی که امروز متوجه این فاصله گرفتن از خویشتنِ خویش هستند.

بخش سینما و تلویزیون تبیان


منبع:خبرآنلاین / سحر عصر آزاد