حل یک معادله مبهم بین ظلم و عدل
امام علی ـ علیه السّلام ـ می فرماید: «و الله لو وجدته قد تزوج به النساء و ملك به الاماء لرددته فان فی العدل سعة و من ضاق علیه العدل فالجور علیه اضیق»( خطبة 15 نهج البلاغه) چگونه ظلم بر افرادی كه عدل بر آنان دشوار است، دشوارتر خواهد بود و حال آن كه در حكومت ظلم دست آنان برای رسیدن به اهدافشان بازتر است؟ اگر ممكن است روایاتی در این زمینه بیان كنید.

پاسخ :
یكی از اوصاف حضرت علی ـ علیه السّلام ـ عدالت خواهی و ظلم ستیزی ایشان است و به حدّی این صفت در آن حضرت برجسته است كه گفتهاند: «قتل فی محرابه لشدة عدله» [1] در محرابش به خاطر شدّت عدالتش كشته شد؛ و در این باره سخنان نغز بسیاری دارند[2] و خطبهای كه در سؤال مطرح شده یكی از آنهاست.
نگاهی به خطبه: آن چه را كه مرحوم سیّد رضی ـ رحمة الله علیه ـ در خطبه 15 نهج البلاغه آورده است بخش گلچین شده از خطبهای است كه طبق نقل ابن عباس، علی ـ علیه السّلام ـ در روز دوم خلافت ظاهریشان در مورد بازپس گیری زمینها و اموال متعلق به بیت المال كه در زمان عثمان تاراج شده بود، بیان فرمودند:[3] و در آن به غارتگران این گونه هشدار دادند:«بدانید هر قطعهای از زمین را كه عثمان بخشیده و هر مالی از مال الله (بیت المال) كه به ناحق داده است باید به بیت المال برگردد، زیرا هیچ چیزی، حق قدیم و ثابت را باطل نمیكند ...»[4] و بعد طبق آن چه در نهج البلاغه آمده، در متن سؤال هم ذكر شده است فرمودند: «و الله لو وجدته قد تزوج به النساء و ملك به الاماء لرددته فان فی العمل سعة و من ضاق علیه العدل فالجور علیه اضیق» ؛ به خدا سوگند، بیت المال تاراج شده را هر كجا بیابم به صاحبان آن بازمیگردانم، گرچه با آن ازدواج كرده، یا كنیزانی خریده باشند، زیرا عدالت گشایش برای عموم است، و آن كسی كه عدالت بر او گران آید، تحمّل ستم برای او سختتر است.[5]
به نظر میرسد سؤالی كه درباره این خطبه مطرح شده است، ناشی از معنایی است كه برای قسمت آخر آن یعنی «فان فی العدل سعة و من ضاق علیه العدل فالجور علیه اضیق» تصور شده است، زیرا این سؤال بر این فرض مبتنی است كه معنی قسمت آخر خطبه این باشد كه «كسانی كه عدل بر آنان دشوار است، ظلم كردن توسط آنان دشوارتر خواهد بود» و حال آن كه منظور حضرت این نیست، بلكه به نظر مترجمان و شارحان معروف نهج البلاغه، مقصود از عبارت «و من ضاق علیه العدل فالجور علیه اضیق» این است كه كسی كه تحمّل عدل بر او دشوار است، به طریق اولی تحمّل ظلم و ستم بر او سختتر خواهد بود.[6] چنان كه شهید مطهری ـ رحمة الله علیه ـ در توضیح فراز مورد بحث میفرماید: عدالت بیش از هر چیز دیگر، گنجایش دارد كه همه را راضی كند، یگانه ظرفیتی كه میتواند همه را در خود جمع كند و زمینه رضایت عموم واقع گردد عدالت است، اگر كسی در اثر انحراف طبیعت و در اثر حرص و آز، به حقّ خود و حدّ خود قانع نباشد و قناعتِ به حق، بر او فشار بیاورد، جور و ظلم به او بیشتر فشار خواهد آورد.[7]
آیت الله مكارم در توضیح عبارت مورد بحث مینویسد: (علی ـ علیه السّلام ـ) سرانجام به كسانی كه دستهایشان به این اموال (اموال حرامی كه در زمان عثمان به چنگ آوردهاند) آلوده است و تصور میكنند این تصمیم امام ـ علیه السّلام ـ (در بازپس گیری آن اموال) به زیان آنهاست، اندرز میدهد كه این كار به نفع خود آنها میباشد، زیرا اگر كسی عدالت بر او تنگتر است. چرا كه عدالت، اموال حلال او را به او میدهد و تنها اموال نامشروعش را میگیرد، ولی اگر (افراد) تن به عدالت ندهند و رسم ظلم و جور زنده كنند، تمام اموالشان به خطر میافتد، هم حلالشان و هم حرامشان ...[8]
توجّه به مقصود حضرت علی ـ علیه السّلام ـ مانع از به وجود آمدن سؤال فوق میگردد و جایی برای ذكر احادیثی در تأیید آن برداشت وجود نخواهد داشت و اصلاً روایتی در این مورد وجود ندارد. امّا برای آن كه درخواست پرسشگر عزیز بیپاسخ نماند چند روایت كه به نحوی با موضوع خطبه مورد بحث مرتبط باشد ذكر میگردد:
1. وقتی عدّهای از دوستان علی ـ علیه السّلام ـ به حضرت پیشنهاد كردند كه به خاطر جذب بزرگان قریش و ... دست از تقسیم مساوی بیت المال بردارد و به اشراف اموال بیشتری عطا كند؛ حضرت در پاسخ فرمودند:«آیا به من دستور میدهید برای پیروزی خود، از جور ستم دربارة امّت اسلامی كه بر آنها ولایت دارم استفاده كنم؟ به خدا سوگند تا عمر دارم و شب و روز برقرار است و ستارگان از پی هم طلوع و غروب میكنند، هرگز چنین كاری نخواهم كرد! اگر این اموال از خودم بود به گونهای مساوی در میان مردم تقسیم میكردم تا چه رسد كه جزو اموال خداست ...»[9]
2. باز حضرت علی ـ علیه السّلام ـ میفرمایند: من عامل رعیته بالظلم ازال الله ملكه و عجل بواره و هلكه (هلاكه)[10] هركس (فرمانروایی) كه با رعیت (زیردستان) خود با ظلم رفتار كند، خداوند ملكش (فرمانرواییش) را زایل كند و نابودی و هلاكتش را سریع گرداند.
3. امام علی ـ علیه السّلام ـ میفرمایند: «الرعیة لا یصلحها الا العدل» [11] (حال و وضع) رعیت (مردم) را چیزی جز عدل اصلاح نمیكند.
4. و نیز آن حضرت فرمود: «فی الجور هلاك الرعیة» [12] تباهی رعیت (مردم)، در ظلم و ستمكاری است.
5. امام باقر ـ علیه السّلام ـ میفرمایند: «ما اوسع العدل، ان الناس یستغنون اذا عدل علیهم»[13] عدالت چه وسعتی دارد! یقیناً اگر با مردم با عدالت برخورد شود (همه) مردم غنی (بینیاز) خواهند شد.
پی نوشت ها :
[1] . مطهری، مرتضی، بیست گفتار، تهران، صدرا، چاپ پنجم، 1358، ص20.
[2] . ر.ك: رسول زاده خویی، سید اسماعیل، قضاوتها و حكومت عدالتخواهی علی بن ابیطالب ـ علیه السّلام ـ ، تهران، یاسین، چاپ هفتم، 1375، ص530ـ557.
[3] . ر.ك: مكارم شیرازی، ناصر و دیگران، پیام امام، تهران، دارالكتب الاسلامیه، چاپ اول، 1375، ج1، ص526؛ و ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، قاهره، داراحیاء التراث العربی، چاپ دوم، 1385 ق، ج1، ص269.
[4] . ابن ابی الحدید، همان.
[5] . نهج البلاغه، ترجمة محمّد دشتی، قم، پارسایان، چاپ دوم، 1379، ص58ـ59.
[6] . ر.ك: مکارم شیرازی، ناصر و دیگران، تهران، پیام امام، دارالكتب الاسلامیه، چاپ اول، 1375، ج1، ص 527؛ محمّد جواد مغنیه، فی ظلال نهج البلاغه، بیروت، دارالعلم للملایین، چاپ سوم، 1979م، ج1، ص130.
[7] . مطهری، همان، ص14.
[8] . پیام امام، همان، ص528.
[9] . نهج البلاغه، همان، ص239، خطبة 126.
[10] . عبد الواحد بن محمّد تمیمی آمدی، تصنیف غرر الحكم و درر الكلم، تحقیق مصطفی درایتی، قم، مكتب الاعلام الاسلامی، چاپ اول، بیتا، ص346.
[11] . همان، ص340.
[12] . همان، ص346.
[13] . محمّدی ری شهری، محمّد میزان الحكمة، قم، مكتب الاعلام الاسلامی، چاپ اول، 1362، ج6، ص83.
منبع : اندیشه قم
