فریدون آو
هنرمند معاصر ایران

فریدون آو، متولد 1324 است.
او تحصیلات مقدماتی و تکمیلیاش را در انگلستان گذرانده است و دارای کارشناسی هنر از دانشگاه ایالتی آریزونا است. این نقاش، مقطعی از تحصیلاتش را نیز در دانشگاه نیویورک سپری کرده است.
فریدون آو کار هنرىاش را در زمینه تئاتر آغاز کرد و به طراحى پوستر، صحنه، لباس و نورپردازى نمایشها، پرداخت. او از زمان تاسیس تئاتر شهر تهران در سالهاى 1350 طراح دائمى آنجا بود.
گالرى زند در تهران و گالرى هایدن - زند در واشنگتن- آمریکا، نیز به سرپرستى هنرى او اداره میشدند.
این هنرمند تا کنون نمایشگاههای بسیاری را در داخل و خارج کشور برگزار کرده است و آثارش در نمایشگاههای گروهى هنر معاصر ایران در خارج از کشور"40 سال هنر معاصر ایران" در مرکز باربیکن لندن - سال 1379-،"نگاه ایرانى" در اسپاس الکترا در پاریس - سال 1380 و ... شرکت داده شده است.
فریدون آو که همنسل نقاشانی چون حاجیزاده، ابوالقاسمسعیدی، زندهرودی و محصص بوده است، هماکنون از همه همنسلانش فعالتر است چه از نظر کار شخصی و چه از لحاظ کار فرهنگی.
مجموعه آثار او اغلب ترکیب مواد روی تصاویری است که از بوم پلات گرفته شدهاند و روی آنها خطوطی با رنگ و به شکل تقریبا بینظم آورده شده است.
مجموعه آثار او اغلب ترکیب مواد روی تصاویری است که از بوم پلات گرفته شدهاند و روی آنها خطوطی با رنگ و به شکل تقریبا بینظم آورده شده است.
از نقطه نظر فرمی شاید آنها را بتوان مجموعهای از "زندهرودی" و "تومبلی" دانست که در سیاق و ذهنیات آو به اثری کاملا شخصی بدل شده است.

اما آنچه حرف وی را تا به این حد خصوصی میکند شاید به غیر از ویژگیهای ذهنی هنرمند، این باشد که او در چند رشته هنری فعالیت کرده و به کارهایی دیگر مثل جمعآوری آثار هنری نیز مشغول بوده است.
همه اینها در کنار هم رسوبی ارزشمند را نتیجه میدهد که جز در برخی هم نسلان وی در کمتر نقاش و هنرمند ایرانی دیده شده است؛ رسوبی که حاصل یکی کردن زندگی و هنر بوده است.
از آثار اخیر و قابل توجه وی می توان به مجموعه 101نام اشاره کرد. وی در این مجموعه دوباره به ریشههای دینیاش برمیگردد.
به 101نام مقدس در دین زرتشت که همواره با خود اعداد روی نقوش آتش آورده شده است. فریدون آو همواره به نوعی با مسئله اقلیت و خانواده درگیر بوده است. زمانی آن را در مجموعه «خطر انقراض» با قوتوکلاژهایی آورد که از عکسهای خانوادگیاش گلچین شده بودند، زمانی آن را در «کوکب لعل» با نقاشی از دستهگل کوکبی که از مادرش روی میز به جا مانده بود آورد و حالا این درگیری با مذهب خانواده شکل رمز نوشتههایی را میگیرد که در نقش آتش گرههایی را میگشایند.

انگار که این مجموعه نوعی مراسم آئینی بر مستجابشدن مجموعههایی پیش از این بوده؛ نوعی آئین که در آن فرخندگی، نوستالژی و شاعرانگی تمام آن مجموعهها را دارد و در عین حال رمزآلودگی مخصوصی دارد که آن را بردیگران محیط میکند.
کارهای «آو» را در این مجموعه اگر بخواهیم با زندهرودی مقایسه کنیم خیلی جسورانهترند و آن خشکی را که به آثار زندهرودی حالت ماکت میدهد، ندارد؛ هرچند شاید مقایسه این دو، کار درستی نباشد و حتی تا حدودی عجیب، ولی مشخصا شباهتهایی در مجموعه 101 نام و بعضی آثار زندهرودی قابل تشخیص بود؛ شباهتهایی که البته با رمز و راز و اندیشه «آو» بهکل محو و مثل دودی که جاودگران در پایان مراسمشان به هوا میفرستند با طبیعت آثار وی یکی میشد.
فراوری:س.رمضان ماهی بخش هنری تبیان
منبع:
سایت همشهری آنلاین
نوشته آقای وحید شریفیان در روزنامه همشهری