عکاسى در ایران (2)
اولین عکاس ایرانى را ناصرالدینشاه مىدانند؛ البته با توجه به قدیمىترین عکسهاى موجود در آلبوم ایشان به احتمال زیاد مىتوان نتیجه گرفت که در آن زمان درباریان خود عکاسان چیرهدستى بودهاند؛ براى نمونه آقارضا از پیشخدمتان مخصوص شاه که عکاسى را در دارالفنون فرا گرفته بود، به مقام نخستین عکاسباشى منصوب شده بود.
تمایل واقعى شاه به ترویج عکاسى در ایران کاملاً بدیهى است.در آن دوران تعدادى از محصلان مستعد دارالفنون براى کسب مهارتهاى فنى و اطلاعات هنرى به اروپا اعزام شدند، دوربینهاى عکاسى تنها در دسترس درباریان خاص که آشنا به فن عکاسى بودند و بیشتر آنها لقب عکاسباشى داشتند قرار مىگرفت.
آنچه از یادداشتهاى شخصى ناصرالدینشاه بدست آمده نشانگر آن است که وى با روشهاى علمى و فنى عکاسى و طرز کار دوربینهاى مختلف آشنا بوده است و اغلب از دوربینهاى بزرگ با سه پایه استفاده مىکرده است. قدیمىترین عکسهاى ناصرالدینشاه عبارتست از پرترهاى که از خودش گرفته و پرترهاى تمام رخ از مادرش.
از عکاسان دربار بهجز آقا رضا مىتوان از عبدالله میرزا قاجار نام برد. وى از دانشآموختگان دارالفنون بود و عکاسى را در فرانسه فرا گرفت. وى در آموزش عکاسى حرفهاى در ایران نقش مؤثرى برعهده داشت.
برجستهترین و پرکارترین عکاس حرفهاى ایران در پایان قرن نوزدهم، 'آنتوان سوریوگین' بود که سراسر ایران را زیر پا نهاد و از مردم، مناظر، معمارى و اشیاء عکسهاى زیادى گرفت.
از اوایل سلطنت مظفرالدینشاه در 1314 قمرى عبداله میرزا در بالاخانههاى دارالفنون عکاسخانه دایر کرد و فن عکاسى را متداول کرد. بسیارى از عکاسهاى بعدى از شاگردان وى بودهاند. این عکاسخانه تا اوایل مشروطیت دایر بود و عکاس دیگرى کارهاى عکاسى دربارى را انجام مىداد، بنام میرزا ابراهیمخان عکاسباشى که از خدمتگزاران دربار مظفرالدینشاه بوده است. معروف است که مظفرالدینشاه سخت شیفتهء عکاسى بود و خود عکاس آماتور بوده است.
در همان دورانى که ایرانیان سرگرم آموختن عکاسى بودند، خارجیان مقیم ایران و سیاحان، مشغول عکاسى از فضاى شگفتانگیز پیرامونشان بودند.
برجستهترین و پرکارترین عکاس حرفهاى ایران در پایان قرن نوزدهم، 'آنتوان سوریوگین' بود که سراسر ایران را زیر پا نهاد و از مردم، مناظر، معمارى و اشیاء عکسهاى زیادى گرفت. عکسهاى وى در سفرنامهها و داستانها فراوان مورد استفاده قرار مىگرفت بىآنکه نامى از وى برده شود.سوریوگین محیط خود را با دید همه جانبهاى تصویر مىکرد. کارگاه وى درخیابان دولت در تهران قرار داشت و عکسهایش در نمایشگاه بروکسل در 1897 به کسب مدال طلا نایل شد.سوریوگین به کیفیت نور و تغییرات آن توجه خاص داشت و پیداست که اغلب عکسهایش را در اواسط روز مىگرفته است. وى اغلب فرد یا گروهى را در زمینهء عکسهایش قرار مىداد تا ضمن نشان دادن تاریخى بودن موضوع، مقیاس را نیز ببینند، القاء نماید.
یکى از تکنیسینهاى عکاسخانه عبداله میرزا بنام ایوانوف که براى خود اسم ایرانى 'روسىخان' را انتخاب کرده بود، پس از سفر به روسیه، با یکى از شرکتهاى لوازم عکاسى براى تهیه شیشه، کاغذ و مقواى عکاسى قراردادى منعقد نمود و در خیابان علاءالدوله عکاسخانهآى دایر نمود. عکسهاى او همه مارک روسىخان دارند. در انقلاب مشروطه و چند سال بعد، این عکاسخانه مرکز آزادیخواهان و اغلب عکسهاى آن مربوط به بزرگان مشروطه و مهاجرت و غیره بوده است. این عکاسخانه تا سال 1299 هجرى شمسى دایر بوده است.روسىخان با محمدعلیشاه به اروپا رفت و کارهاى عکاسخانه توسط مهدى مصورالملک ادامه یافت و سپس تعطیل شد.
از شاگردان عبداله میرزا دو نفر دیگر بنام 'ماشااله خان' و 'خادم' در اوایل سال 1300 شمسی، عکاسخانههاى دیگرى برپا کردند که هر دو در خیابان ناصریه بود، که عکسهاى ارزانترى مىانداختند.
با آغاز مشروطیت مردم تمایل داشتند چهرهء رهبران خود را مشاهده نمایند و رواج اینگونه عکسها مصداق این تمایل است.بهتدریج ثبت چهرههاى معروف گسترش یافت. و با ایجاد تحولات مختلف، عکس از انحصار دربار خارج شد و موضوعات اجتماعى و واقعى موضوع عکاسى قرار گرفت.
مبناى کار نخستین عکاسان اروپایى توجه به فرم و اصول زیباشناختى بود اما عکاسان ایرانی، اروپائیان را سرمشق خود قرار مىدادند. آنچه از روى آثار و نوشتههاى دوران قاجار بهدست آمده نشان مىدهد که ایران در اواخر قرن نوزدهم در حال دگرگونى بوده است و جامعهء سنتى ایران در تلاش براى انطباق خود با علوم و فنون و اندیشههاى غرب به سر مىبرده است.
با آغاز مشروطیت زمینه براى عکاسى مطبوعاتى فراهم شد. از 1327 تا 1332 هـ . ش مطبوعات فعالیت وسیعترى یافتند و کاربرد عکس بیشتر شد و تحولات اساسى در عکسها ظاهر شد. عکسهاى این دوران بسیار برجسته و متفاوت است. با کودتاى 28 مرداد 1332 هـ . ش مطبوعات مجدداً دچار رکود و رخوت شد و عکاسى در حاشیه قرار گرفت. عکسهاى دههء 30 و 40 بیشتر جنبهء تبلیغاتى و رسمى داشتند. در اواخر دههء 40 بهدلیل ظهور و گسترش گرایشات هنرى و پیچیده شدن مبارزات سیاسی، بهتدریج فضاى جدیدى بوجود آمد که عکاسى را نیز متأثر ساخت.
بعد از این دوران با پیشرفت تجهیزات عکاسى و گسترش فعالیت مطبوعات، عکس به عنصرى مهم و تأثیرگذار بدل گشت.
بخش هنری تبیان