ضعیف کشی در «هفت»!

حکایت جالبی است حکایت اعتراض به مدام به پدیده ای که در نبودش همه مرثیه سرای فقدانش بودند و حال که متولد شده است همه در کشف ایرادات و پررنگ کردن آن از هم سبقت می گیرند! برنامه تلویزیونی «هفت» که بی تردید در گشایش پنجره ای جدید برابر مخاطبان به روی دنیای کمتر شناخته «سینما» بسیار موثر بوده است هم از این دست است. برنامه ای که قریب به اتفاق سینماگران در نبودش جای خالی آن را متذکر می شدند اما حال که عمری یک ساله از آن گذشته هنوز از تیررس انتقادات سینماگران مصون نیست و بیشتر ناداشته هایش رسانه ای و خبرساز می شود تا داشته هایش! از تازه ترین اعتراضات به این برنامه هم عنوان کردن اتهام «ضعیف کشی» بوده است؛ اتهامی که علی معلم (از سینماگرانی که خود تجربه بهره مندی از آنتن زنده این برنامه برای بیان دیدگاه هایش را داشته است) آن را مطرح کرد. البته دور از انصاف است اگر اظهارات اخیر معلم را خالی از مصادیق صحیح و موارد قابل طرح بدانیم. مرور دیدگاه های این فیلمساز بی تردید هم برای مخاطبان و هم برای عوامل برنامه هفت خالی از لطف نیست.
سینمایی که ضعیف شده است
علی معلم معتقد است که امروز رابطهی میان سینما و تلویزیون ضعیفتر از دهههای قبل شده است. معلم با اعلام این مطلب افزود: واقعیت این است که هرچند امروز مدیری بر صدا و سیما مدیریت میكند که قبلا معاون سینمایی بوده است اما رابطه سینما و تلویزیون کمتر از قبل شده است. وی ادامه داد: هرچند تیزرهای تبلیغاتی و تبلیغات فیلمها بیشتر پخش میشود اما توجه به اصل هنر سینما یعنی نگاه به مشکلات آن و نقد درست برای کمک به سینما كمتر دیده میشود. معلم که خود تهیهکنندگی و اجرای برنامههایی همچون هنر هفته و سینما اندیشه را برعهده داشته، میگوید: در دهه 60 برنامههایی که در حوزه سینما پخش میشد؛ مسایل سینما را تحت پوشش قرار میداد و حتی در سالهای 68 و 69 اختتامیه جشنواره فیلم فجر به صورت زنده پخش شد. در زمانی که مهدی ارگانی؛ مدیریت شبکههای سیما عهدهدار بود، از آنجا که خود به سینما علاقه داشت، به ساخت برنامههایی همچون سینما اندیشه روی آورد که در آن؛ فیلمهایی همچون آب باد خاک، دونده، جستجو در جزیره و باشو غریبه کوچک پخش شد یا در برنامه از واژه تا تصویر؛ فیلمهایی خوبی درباره رابطه ادبیات و سینما پخش شد. معلم با اشاره به پررنگ شدن نقش سینما در زندگی امروز افزود: سینما امروز وارد گفتمان اجتماعی مردم شده اما تلویزیون نتوانسته همپای این موجود 30 ساله رشد کند و امروز تنها یک برنامه محدود به نام هفت دارد که به نظر میرسد دست عوامل آن؛ در ارائه مباحث و بحثها بسته است.
برنامه «هفت» برنامه ای است که قریب به اتفاق سینماگران در نبودش جای خالی آن را متذکر می شدند اما حال که عمری یک ساله از آن گذشته هنوز از تیررس انتقادات سینماگران مصون نیست و بیشتر ناداشته هایش رسانه ای و خبرساز می شود تا داشته هایش!
به گقته معلم؛ تلویزیون همیشه نشان داده که در حوزه مسایل سیاسی و شهری راحتتر برخورد میکند اما در حوزه مسایل فرهنگی کمی دست و پا شکسته رفتار میکند و حاضر نیست به راحتی پای مسئولیت فرهنگی خود بایستد. این رسانه از مباحث داغ فرار میکند و با پا پس کشیدن از نقد کارشناسانه، فضایی برای ایجاد بحثهای ماهوی و اصلی با حضور کارشناسان به وجود نمیآید. معلم با اشاره به اینکه این روند کمکم زنده بودن برنامهها را از جذابیت میاندازد، افزود: یک برنامهی زنده باید با صراحت وقایع هفته را نقد و بررسی كند اما امروز برنامهی زندهی تلویزیون این قابلیت را ندارند و اگر اینگونه ادامه پیدا کند آرام آرام زنده بودن برنامهها دیگر جذابیتی ندارد. وی با انتقاد از برنامهی هفت بهعنوان تنها برنامهی زنده در حوزه سینما گفت: متاسفانه در این برنامه؛ بحثها یکطرفه است و در زمانی که سینما به موضوعی در جریان رو به جلو دچار است، برنامه هفت دچار ایستایی در کارشناسی و مباحث نقد است. معلم ادامه داد: نقد فیلم باید مخاطب محور باشد. نباید به گونهای باشد که یک منتقد سینما؛ کارگردان را نمایندگی کند.

وی ادامه داد: اشکال دیگر این برنامه ضعیف كشی برخی فیلمسازان است. متاسفانه به بعضی از کارگردانهای جوان در این برنامه از بالا نگاه میشود درحالیکه دربرابر گروهی دیگرخضوع و خشوع میشود. معلم درباره افتتاح سه شبکه "آی فیلم، نمایش و مستند" در حوزه سینما و میزان جذب مخاطبان برای آنها گفت: واقعیت این است که مخاطبان داخل ترجیح میدهند از بین شبکههای داخلی و خارجی، شبکههای داخلی را انتخاب کنند اما مشکل این است مدیران باید به همه سلیقهها احترام بگذارند زیرا وقتی در برنامهای سلیقه مخاطب تامین نشود؛ آن فرد جای دیگری دنبال برنامه خود میگردد. متاسفانه امروز مسئولان صدا و سیما با یک سلیقه واحد میخواهند همه ملت را نمایندگی و راضی کنند. وی، صرف افتتاح شبکهها را دلیل موفقیت ندانسته و یادآور شد: هر شبکهای از شبكههای خبری تا شبکههای سرگرم كننده؛ باید در ابتدا یک رسانه باشد و به مخاطب خود حس به روز بودن و زندگی در جهان معاصر را بدهد و به صرف اینکه فقط برنامههای آرشیوی پخش کند؛ موفق نیست. امروز مخاطب رسانهها و شبکهها یک مخاطب فعال است که در حال زندگی میکند اما صدا و سیمای ما درحالت غایب به سر میبرد و شبکههای آن؛ برنامههایی پخش میکنند که میتوانند در هر زمان دیگر نیز پخش شوند. به همین دلیل نتوانسته اصل رسانه بودنش را به خوبی رعایت کند. اگر برنامهای مانند 90 بهرغم ایرادهایی كه دارد؛ پرمخاطب است، به دلیل همین به روز بودن است. معلم، مشکل اصلی صدا و سیما را نبود یک رقیب با قدرت داخلی میداند و میگوید: مشکل دیگر صدا و سیما و شبکههای داخلی انجماد سلیقه و نبود یك سلیقه مستقل برای شبكههاست. در گذشته فقط دو شبکه وجود داشت اما این دو شبکه سلیقه مشخص داشتند و این تفاوت سلیقه در برنامهها هم مشخص بود ولی امروز همه شبکهها شبیه هم شدهاند و تمام آنها با یک سلیقه اداره میشوند درحالیکه رسانه باید دارای تنوع باشد.
فرآوری: امید صبوری
بخش سینما و تلویزیون تبیان
منبع: خبرگزاری ایلنا