دامی برای خانوادههای ایرانی
ماهی انگلر که با استفاده از تولید رنگهای زیبا در شاخک جلوی سرش قربانیان خود را در صدم ثانیه به دام مرگ میکشد. شبکه تلویزیونی «من و تو» که از 6 آبان 1389 آغاز به کار کرده، یکی از شبکههای ماهوارهای فارسی زبان است که این روزها کانون گرم خانوادهها و چهارچوب اعتقادی مردم ایران را نشانه رفته است.
این شبکه ماهوارهای پا را تا آنجا از مرزهای اصول اخلاقی جاری و ساری در فرهنگ نجیب ایرانی فراتر میگذارد که از سوی شبکههای ماهوارهای فارسی زبان آن سوی آب که خود همواره مورد انتقاد بودهاند، نیز محکوم میشود.
اخیرا نیز شبکه «من و تو»، به عنوان تنها شبکه تلویزیونی در انگلستان که جشنواره سالانه «زن شایسته سال» را به صورت زنده پوشش داد، مورد انتقاد جوانان و متفکران این کشور قرار گرفته است.
این شبکه با پافشاری تمام بر مواضع و اهداف خود، حتی برای ظاهرسازی نیز حاضر نشد با جمع معترضان به سوءاستفاده ابزاری از زنان در این جشنواره همراه شود و به دور از زیرکی اولیهاش در انتخاب نام «من و تو» برای خود که در راستای جذب هرچه بیشتر مخاطبان ایرانی انجام شد، به نظر میرسد این بار همچون بسیاری موارد دیگر ناخواسته چهره پلید خود را از زیر نقاب زیبایش بیرون انداخته و در معرض دید مخاطبان فهیم قرار داده است. این شبکه با برنامههای پرزرق و برق خود چون «ماهی انگلر» با شاخکهای نورانیاش طعمه را به کام مرگ می کشد. در زیر به بررسی برخی از برنامههای این شبکه و اهداف پنهانی آن میپردازیم:
_برنامه چرا که نه؟/معرفی شغلهایی بر خلاف فطرت زنان
مجری این برنامه که دختر جوانی است هر بار به سراغ یک شغل میرود تا تجربیات خود از این مشاغل را در اختیار مخاطب قرار دهد. نکته جالب در این برنامه این است که علیرغم صدها و هزاران شغل مناسب زنان، با شعار «چرا که نه؟» به سراغ مشاغلی میرود که هیچ سنخیتی با جنس لطیف زن ندارد و بگونهای به دنبال آن است که به مخاطب مونث خود القاء کند که آنچه که در جامعه ایرانی برای حمایت از روحیات لطیف زن وجود دارد ممنوعیت و محدودیت است، اگرچه ورود به چنین مشاغلی در بسیاری از کشورهای غربی نیز ممکن نیست.
به نظر میرسد که این شبکه با شناخت ذائقه خارج از عرف مخاطب، تنوع برنامهها و استفاده از نسل جوان در بدنه برنامههای خود توانسته _ متاسفانه- تا حدودی جای خود را در میان خانوادههای ایرانی باز کند ...
_آکادمی موسیقی / روابط غیراصولی افراد
این برنامه که با مجریگری «رها اعتمادی» از عوامل آشوبهای خیابانی بعد از انتخابات88 و حضور کارشناسی خواننده بدسابقه دوران طاغوت «فائقه آتشین»، «بابک سعیدی» و «هومن خلعتبری» برگزار میشود در هر دوره عدهای از دختران و پسران ایرانی علاقمند به خوانندگی را ضمن آموزش، در معرض انتخاب بینندگان این برنامه قرار میدهد. در خلال برنامه نیز کلیپهای از اجرای موسیقی و خوانندگی دختران و پسرانی که از ایران به این برنامه فرستاده شده، به نمایش درآمده و در پایان هر برنامه یک نفر از این افراد به عنوان برنده اعلام میشوند. جالب است که در پایان بسیاری از کلیپهایی که توسط دختران اجرا میشود، این خواننده زن که به صورت افراطی مورد تقدس شرکتکنندگان در این برنامه نیز قرار میگیرد با اشک و آه و فغان به حال این جوانان حسرت میخورد و جای آنان در برنامه آکادمی خالی میداند،این در حالی است که امروزه نه تنها بستر فراگیری فنون خوانندگی و نوازندگی برای تمام جوانان ایرانی فراهم است و شاهد برگزاری کنسرتهای اختصاصی بانوان در چهارچوب شئونات اسلامی هستیم، بلکه رشته موسیقی به طور رسمی در دانشگاههای ایران تدریس میشود. همچنین ارتباط باصطلاح صمیمانه (خارج از چهارچوبهای اخلاقی و عرفی) شرکتکنندگان این آکادمی با یکدیگر، آنهم در برابر دیدگان همسران و خانوادههایشان که در آنجا حضور دارند، به شدت ترویج کننده روابط غیر اصولی و خارج از شرع است، آنچنان که اخیرا در خبری که توسط یکی از خبرگزاری های داخلی منتشر شد شاهد آن بودیم که زنی به شوق شرکت در این برنامه و تامین هزینه مسافرت خود به انگلستان، مهریه خود را به اجرا گذاشته و خواستار جدایی از همسر خود میشود.
_برنامه بفرمائید شام/ ترویج سبک زندگی غربی و دور از شئون ایرانی
«بفرمائید شام»، یک برنامه مسابقه آشپزی است که در هر هفته چهار شرکتکننده جدید که غالبا ترکیبی از دو مرد و دو زن است، هر کدام، هر شب با آشپزی و پذیرایی از سه تن دیگر در خانهاش، برای ربودن جایزه ده هزار پوندی با یکدیگر به رقابت میپردازند. شروع اکثر این برنامهها بدور از قبح استعمال مشروبات الکلی در فرهنگ و چهارچوب اعتقادی ایرانیان، با سرو نوشیدنیهایی از این دست آغاز شده و نازیباتر از آن اینکه شبنشینی و خوشنشینیهای زنان و مردان را خارج از بستر خانواده به تصویر میکشد. شرکتکنندگان این برنامهها یکدیگر را از قبل نمیشناسند و تنها وجه مشترکشان با یکدیگر ایرانی بودنشان است و اکثر آنها در بازگو کردن خاطراتشان از ایران،به اوضاع غیر قابل تحمل و خفقانآوری که در ایران تحمل میکرده و آزادی و خوشبختی که اکنون در غرب (غربت!) تجربه میکنند، اشاره میکنند.
_برنامه اتاق خبر/ شکستن غالبای خبری برای هجمه به ایران!
این برنامه که با شکستن قالبها رایج در عرصه روایت خبر بالاخص اخبار سیاسی، مدعی است مخاطبانی را به خود جلب کرده با جهت گیری کاملا آشکار در راستای اهداف حامیان غربی و غربگرای خود، به تجزیه و تحلیل اتفاقاتی که در ایران به وقوع میپیوندد، میپردازد. البته سازندگان این برنامه در انتقاداتی که به جهتگیریهای مغرضانه برنامهاشان شده، مدعی هستند که آنها به صورتی کاملا بیطرفانه تنها روایتگر حقایق هستند و بس!
البته کاملا منطقی است که در شبکهای که در آن، در برنامهای کاملا اختصاصی تحت عنوان «دکتر کپی»،که اتفاقات سیاسی ایران نه به طنز که به هجو کشیده میشود، باید به چنین ادعایی به دیده شک و تردید نگریست. به نظر میرسد که این شبکه با شناخت ذائقه خارج از عرف مخاطب، تنوع برنامهها و استفاده از نسل جوان در بدنه برنامههای خود توانسته _ متاسفانه- تا حدودی جای خود را در میان خانوادههای ایرانی باز کند و اهداف شوم خود را دنبال کند که این مسئله باید باعث شود تا مسئولان کشور با جدیدیت و همیت بیشتری در عرصه فرهنگ و هنر کشور کار کنند.
منبع:فارس