«چشم گربه» اتوود
بررسی رمان چشم گربه اثر مارگارت اتوود
«چشم گربه»، نهمین رمان منتشر شده مارگارت اتوود است که در سال 1988 برای نخستین بار روانه بازار كتاب شد. رمانی با درونمایههای اجتماعی که به بررسی زندگی زنی میپردازد که بعد از مدتها دوری از زادگاهش، بدانجا باز میگردد و خاطرات گذشتهاش را مرور میکند.
اتوود در این اثر از زندگی زنی مینویسد که در میانسالی، در جستوجوی گمشدهای میرود که کسی جز خودش نیست. به نظر میرسد اتوود در رمان «چشم گربه»، سعی دارد صدایی را به گوش خوانندگانش برساند که به بهترین شکل میتواند بیانگر فریاد دردناک تمام کسانی باشد که در جستوجوی شخصیت درونی آزاد و پاک خود هستند.
ماجراهای رمان «چشم گربه» از آنجایی آغاز میشود که زنی میانسال، در یک نمایشگاه نقاشی، آثار قدیمی و جدیدش را به نمایش میگذارد. این نقاش، که راوی و شخصیت اصلی داستان هم هست، غرق در افکار خود میشود و به گذشتههای دوری میاندیشد که حوادث اجتماعی و هنری خاصی در زندگیاش روی داده و بر شخصیت وی نیز تاثیر گذاشته بود. «چشم گربه» تنها داستان زندگی شخصیتهایی داستانی آن در طول سالهای مختلف نیست؛ مخاطب این رمان، به خوبی با فضای اجتماعی و فرهنگی کانادا، در میانه قرن بیستم، آشنا میشود و با «چشم گربه» نگاهی میاندازد به عناصر فرهنگی این دوره و جنبشهای فمینیستی كه در آن زمان به وقوع پیوسته بود. «چشم گربه» را میتوان بازتابی از دوران کودکی و نوجوانی شخصیت اول داستان دانست. اثری که نویسنده به وسیله آن، حس نوستالژی را در خواننده زنده نگه میدارد و احساساتی مشترکی را با وی ایجاد میکند. الین ریسلی در کودکی همواره مهرهای را در کیف قرمز خود نگه میدارد که شبیه چشم یک گربه است، چشمی که بعدها، به صورت ناخودآگاه، به یکی از محورهای نقاشیهای او تبدیل شد. در حقیقت، ورود به محل زندگی دوران کودکی و نگریستن به همین چشم گربه است که به او کمک میکند خاطرات خود را بازیابد. خاطراتی گمشده در پسِ ذهن راوی، که در حقیقت پایهگذار تمامی زندگی و شخصیت او نیز هست. شخصیت اول داستان، در نمایشگاه آثارش، چیزی بیش از تحسین منتقدان مییابد. خیابانهای آشنا، مناظر قدیمی و عناصر موجود در نقاشیهای او، خاطراتی را برایش زنده میکند که در طول سفرهایش در سرزمین مادری خود، کانادا، تجربه کرده بود.
«چشم گربه» یکی از آثار معروف مارگارت اتوود، نویسندهی مشهور کانادایی، است. در این رمان، راوی یک نقاش مسن است که آثارش در قالب یک نمایشگاه مرور آثار در شهر تورنتو، به نمایش درآمده است. این نقاش به موازات مواجهه با آثار قدیمیاش، خاطرات و سرگذشتهای هنری و سیاسیاش را در ذهن مرور میکند. کل این رمان فضای تاریکی دارد و به نوعی از تفکرات فمینیستی مؤلف نشأت گرفته است.
اتوود با «چشم گربه»، نگاهی دارد به زندگی نقاشی کانادایی، که بازگشت به محل تولدش برای او با یادآوری خاطراتی تلخ همراه است. شهری که وی برای گریز از خاطراتش، سالها پیش از آن خارج شده بود و اکنون برای نشان دادن بخشی از آثار هنریاش، که از افکار و خاطرات او سرچشمه گرفتهاند، به آن باز میگردد؛ بازگشتی که برای او با یادآوریهای تلخی از گذشته همراه میشود. ریسلی، شخصیت اول داستان اتوود، به تغییرات شهر تورنتو، در غیاب خود، مینگرد و به این میاندیشد که زادگاهش تا چه اندازه برای او با معنا و مهم است. سالهای اولیه زندگی ریسلی در سفر میگذرد و او همواره در آرزوی ماندن در یک منطقه و یافتن دوستی صمیمی است؛ تمامی آنچه وی در آن سالها داشت، برادری بود که البته بعد از مدتی از خانواده جدا شد و ریسلی را تنها گذاشت. اما این جابهجاییها بالاخره به پایان رسید و ریسلی توانست وارد جمعی دخترانه شود و اولین گروه دوستانه زندگی خود را تشکیل دهد. گروهی که شخصی به نام کوردیلا، در آن به گونهای رفتار میکرد که گویی رهبر اعضای دیگر آن جمع است. چیزی نمیگذرد که مخاطب درمییابد تمامی مشکلات ریسلی از همین برخوردهای نادرست ناشی میشود. گرچه در داستان «چشم گربه»، ریسلی نقاشی مطرح و موفق است، اما او هیچگاه به استقلال شخصیت و اعتماد به نفس لازم نمیرسد. اتوود داستان را به گونهای پیش میبرد تا به خواننده نشان دهد مشکلات شخصیتی ریسلی، در دوران کودکی وی ریشه دارد.
در بخشی از رمان «چشم گربه»، ریسلی با تبلیغ نمایشگاه خود روبهرو میشود؛ پوستری که عکسی از وی هم روی آن حک شده بود و مردم شهر را به دیدن آثار او دعوت میکرد. او از اینکه چهرهای شناخته است به خود میبالد، اما مدت زمان زیادی طول نمیکشد که مخاطب داستان متوجه میشود چیزی که ریسلی از دست داده زندگی شخصی و گذشته وی است. گذشتهای که گویی زیر خاطراتی سرکوب شده، دفن شدهاند. برای ریسلی، خاطرات تنها وسیلهای است که با آن میتواند دریابد کیست و حقیقت زندگیاش چیست. اما خاطرات، همیشه برای او قابل اتکا و اطمینانبخش نیستند... حوادث داستان «چشم گربه» همزمان با جنگ جهانی دوم در کانادا اتفاق میافتد و خواننده این اثر میتواند ردپای بسیاری از مسائل فرهنگی و اجتماعی این کشور را در رمان بیابد. از تشکلهای اجتماعی و گروههای زنانه گرفته تا جنبشهای هنر مدرن و طرز زندگی و برخورد مردن آن منطقه. همانطور که شخصیت اول داستان از خاطرات و تجربیات خود میگوید، میبینیم که چگونه دختری جوان و متکی به دیگران، به زنی تبدیل میشود که به چرایی انتخابهایش در گذشته پی میبرد و تبدیل میشود به نقاشی مطرح و مستقل. هر چند هنوز هم زخمهایی از گذشته، بر روح او باقی مانده است.
«چشم گربه» رمانی با درونمایهای روانشناسانه است که از سطوح مختلف شخصیتها و موضوعات مطرح شده در داستان لایهبرداری میکند. داستانی که ریسلی در آن با گرههای درهم زندگی خود، دست و پنجه نرم میکند.
درباره مارگارت اتوود: در 18 نوامبر 1939 در اتاوا زاده شد. او کودکی خود را در جنگلهای شمال کبک در کنار پدرش که یک گیاهشناس بود گذارند. تجربه این نوع زندگی در دوران کودکی، بعدها در آثار اتوود در بهکارگیری تعبیرها از دنیای جانوران و طبیعت نمود یافت.
او تاکنون بیش از 30 کتاب شامل رمان، داستانهای کوتاه، شعر و نقد ادبی، تاریخ اجتماعی و کتابهای کودکان را به تالیف رسانده است. آثار او ریشه در رئالیسم سنتی دارند و در نوشتههایش از زن بهعنوان شخصیت اصلی استفاده میکند. اتوود در داستانهایش واقعیتهای اجتماعی را با تخیل و اسطورهشناسی و طنز همراه میکند.
آثار مهم دیگر این نویسنده که به فارسی ترجمه شده است عبارتند از:
رمانهای «آدمکش کور»، «عروس فریبکار» و «اریکس و کریک»
شناسنامه کتاب: «چشم گربه» / نوشتهی مارگارت اتوود / ترجمهی سهیل سمی/ انتشارات مروارید/ 520 صفحه /12900 تومان
فرآوری: مهسا رضایی بخش ادبیات تبیان
منابع: تهران امروز، فرهنگخوان