آیا شفاعت همان پارتی بازی است ؟
تاکنون به این نکته اندیشیدهاید که شفاعت در معنای حقیقی به چه معنی است ؟ آیا شفاعت شامل حال همهی بندگان میشود؟ و یا تنها افراد خاصی مشمول شفاعت میشوند؟ چه کسانی شفاعت کنندهاند؟ و چه کسانی شفاعت میشوند؟ شرایط پذیرفتن شفاعت چیست ؟ و هزاران پرسش دیگر در این زمینه ذهن ما را به خود مشغول میدارد .
نکته ای که سبب نگاشتن این مقاله گردید ، پاسخ به این پرسش است : « آیا شفاعت پارتی بازی است؟» نظر شما در این باره چیست؟آیا صحیح است که بنده در این دنیا هر گناهی که خواست انجام دهد به این امید که شافعان روز محشر او را شفاعت میکنند و او از عقوبت و عذاب گناهان خود در امان مانده و در کمال امنیت و آرامش وارد بهشت و وادی رحمت حق تعالی میگردد؟
آیا شفاعت با عدالت خداوند جور درمی آید ؟ آیا صحیح است بپذیریم بنده ای که تلاش میکند تا در دنیا آلوده گناه نگردد و مطیع امر پروردگار باشد ، بهشت و لقای پروردگار پاداش تقوایش باشد ؛ و هم چنین بنده ای دیگر با تکیه بر اصل شفاعت ، به عصیان و سر کشی بپردازد به این امید که شفاعت شافعان او را روانه بهشت میکند ؟ آیا این دو برابرند؟ آیا اعطای پاداش بهشتیان به هردو نفر ، عین عدالت است؟ به راستی شفاعت در روز محشر همان پارتی بازی در این دنیا نیست ؟
در پاسخ به سؤالات باید ابتدا به معنای واژه " شفاعت " اشاره کنیم :کلمه شفاعت از ماده شفع به معنای ضمیمه شدن شیای به شی ء دیگر است . به شفاعت ، شفاعت گفتند چون در روز قیامت آبروی شافع (مانند ائمه معصومین علیهم السلام ) به بی آبروئی مشفوع له ( یعنی گناهکاران)ضمیمه میشود و موجب سعادتمند شدن آنان میگردد .
و امّا ؛ پاسخ به شبهات :
در خصوص مبحث شفاعت ، به پاسخ گویی به دو شبهه میپردازیم :
1.آیا اصل شفاعت ، عدالت خداوند را زیر سؤال نمیبرد ؟
بررسی همه جانبه و نگاه به تمام ابعاد مسأله شفاعت ما را به حقایقی رهنمون میکند که پاسخ سؤال را به خوبی تبیین میکند. بدین جهت توجه به نکات ذیل، ضروری و بایسته است.
نکته اول:استحقاق شفاعت ؛
شفاعت یکی از مظاهر رحمت گسترده الهی است و به اراده خدا و رضایت او، شفیعان اجازه شفاعت دارند؛ یعنی، برخلاف پارتی بازی است که شخص مجرم واسطهای پیدا میکند و از طریق پول و قدرت، او را وادار میکند تا بر قاضی و حاکم تأثیر بگذارد. در شفاعت، همه چیز تنها و تنها برخاسته از اراده حکیمانه خداوند است و او به شفیع اجازه میدهد تا بر اساس اراده و خواست الهی، در مورد برخی بندگان - که استحقاق عفو الهی را دارند - شفاعت کنند.
شفاعت اولیای الهی، بیحساب و گزاف نیست. تأمّل و درنگ در شرایط شفاعت و شفاعت شوندگان، آشکار میسازد که شفاعت در حقیقت، پاداش و جایزه الهی به کسانی است که در دنیا اهل ایمان و عمل صالح بودهاند؛ یعنی، برخلاف پارتی بازی - که امری ناروا و ناحق است و بر پایه استحقاق افراد نیست - شفاعت بر مبنای استحقاق و قابلیت افراد استوار است. آنان این قابلیت را به واسطه عقیده و عمل خویش در دنیا، تحصیل کردهاند. خداوند در این باره چنین میفرماید: «لا یَمْلِکُونَ الشَّفَاعَةَ إِلا مَنِ اتَّخَذَ عِند الرَّحْمَنِ عَهْدًا » سوره مریم/آیه87 در قیامت هیچ کس مالک شفاعت نمیباشد مگر کسی که [به پرستش حق] از خدای متعال عهد [نامه توحید کامل[ دریافته است".
نکته دوم: قانون شفاعت؛
شفاعت قانونی حکیمانه و بر اساس رحمت و فضل الهی است و مقدم بر قانون کیفر و عذاب مجرمان است. به عنوان مثال در قوانین کشورها، طبق یک ماده قانونی، کسی که مرتکب جرم خاصی شود، باید پنج سال زندانی بکشد و طبق ماده قانونی دیگر هر مجرمی که واجد شرایط عفو باشد، قبل از تحمل دوره کامل حبس، مورد عفو قرار گرفته و آزاد میشود. عفو چنین مجرمی، نه تبعیض است و نه نقض قانون؛ بلکه بر اساس قانون دیگری است که مقدم و حاکم بر قانون اولیه کیفر مجرمان و برخاسته از قابلیت شخص مجرم است.
نکته سوم:عدم تبعیض در شفاعت ؛
خداوند با هیچ کس رابطه قوم و خویشی ندارد و بین بندگان در امکان بهرهمندی از قانون شفاعت، تبعیضی قائل نمیشود. هر انسانی قادر است با تحصیل شرایط، از شفاعت بهرهمند شود و خود را در معرض بخشش و عفو اخروی قرار دهد؛ یعنی، شفاعت، قانونی عام و فراگیر و با اعلام قبلی است؛ برخلاف پارتی بازی که به صورت گزینشی، فردی، غیر فراگیر و نامبتنی بر پایه استحقاق است.
2.آیا شفاعت ، باعث جسارت بنده بر گناه و عصیان نمیشود ؟
نکته اول: شفاعت تنها به خواست و اراده خداست:
شفاعت باعثت جری بر گناه نمیشود ، اگر در آیات قرآن دقت کنید می بنید که : هر جا بحث شفاعت مطرح شده است آن را موکول به خواست خداوند کرده است: "مَن ذَا الَّذِی یَشْفَعُ عِنْدَهُ إِلاَّ بِإِذْنِهِ" سوره بقره /آیه 255 کیست که در نزد خداوند برای دیگران شفاعت کند مگر به اذن او؟" یعنی هر کسی که خداوند بخواهد مورد شفاعت واقع میشود ( نه همه گنهکاران ). فردی که عمداً گناه میکندنمیتواندشفاعت را راهی برای نجات خود به حساب آورد . از کجا معلوم که فردای قیامت خواست ِ خدا بر شفاعت او واقع شود ؟؟؟
اصولاً کارهایی باعث تجری بر گناه میشود که انسان به آنها اطمینان کامل داشته باشد و مطمئن باشد که بعد از انجام گناه میتواند روی آن حساب کند نه شفاعتی که معلوم نیست نصیب چه کسانی میشود. بنابراین شفاعت امری نیست که گنهکار بتواند با اطمینان کامل بر آن تکیه کند و بخواهد گناه انجام دهد. همانند مسئله توبه ؛ فرد گناهکار با خود میگوید : "من گناه میکنم و بعد توبه میکنم. " اما معلوم نیست که این بنده توفیق توبه کردن تا پایان عمر داشته باشد یا نه ؛ چرا که توبه کردن نیز شرایطی دارد که مشمول هرکسی نمیگردد.
نکته دوم: لیاقت و شایستگی شافع :
توجه به آیه ذکر شده ما را به این نکته میرساند که شخصی مشمول قانون شفاعت میگردد که به عهد و پیمان الهی پایبند باشد:« لا یَمْلِکُونَ الشَّفَاعَةَ إِلا مَنِ اتَّخَذَ عِند الرَّحْمَنِ عَهْدًا:» (سوره مریم /87) آنان امتیاز شفاعت نخواهند داشت مگر اینکه در نزد خدا عهد و پیمانی داشته باشند»
برای شفاعت ائمه شرایط دیگری نیز از جمله : شهادت بر حق و علم الهی ، پایبندی به عهد و پیمان الهی ، عدم شرک به خدا و توحید حقیقی ، ناصبی و دشمن اهل بیت نبودن ، منکر شفاعت رسول خدا نبودن و ... وجود دارد .
خلاصه :
شفاعت امر حتمی در حق همه گنهکاران نیست لهذا نمیتواند باعث تجری بر گناه شود .
در نتیجه باید گفت: هر انسانی قادر است با تحصیل شرایط، از شفاعت بهرهمند شود و خود را در معرض بخشش و عفو اخروی قرار دهد؛ یعنی، شفاعت، قانونی عام و فراگیر و با اعلام قبلی است؛ برخلاف پارتی بازی که به صورت گزینشی، فردی، غیر فراگیر و نامبتنی بر پایه استحقاق است.
منابع :
سایت جواب
سایت حوزه
سایت فارس