تبیان، دستیار زندگی
سینمای کودک از نگاه حامد کلاهداری
عکس نویسنده
عکس نویسنده
نویسنده : محمد صابری
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

فیلمسازی که با سینما کودکی کرد

سینمای کودک از نگاه حامد کلاهداری


حامد کلاهداری که این روزها نام او بیشتر به‌عنوان کارگردان در رسانه‌ها و محافل سینمایی شنیده می‌شود، همان بازیگر فیلم‌های کودکانه‌ای است که در تاریخ سینمای کودک، خاطره خوشی را رقم زده و تا به امروز بعنوان نمونه‌هایی از دوران طلایی سینمای کودک در ذهن‌ها ماندگار شده‌اند

سینمای کودک

حامد کلاهداری که این روزها نام او بیشتر به‌عنوان کارگردان در رسانه‌ها و محافل سینمایی شنیده می‌شود، همان بازیگر فیلم‌های کودکانه‌ای است که در تاریخ سینمای کودک، خاطره خوشی را رقم زده و تا به امروز بعنوان نمونه‌هایی از دوران طلایی سینمای کودک در ذهن‌ها ماندگار شده‌اند.وی که حضور در سینما را در سال‌های کودکی و با بازی در فیلم‌هایی مثل «شاخ گاو» و «تعطیلات تابستانی» تجربه کرد، تا کنون دو فیلم بلند در کارنامه خود در مقام کارگردان ثبت کرده‌است که البته نشانی از سینمای کودک ندارند. این روزها که حرف درباره سینمای کودک بسیار است، سراغ کلاهداری رفتیم تا با او که در روزهای خوش سینمای کودک همراه این گونه از سینما بوده‌است، گفت‌وگویی داشته باشیم.

 چرا این روزها همه از سینمای کودک ناراضی هستند و اسم سینمای کودک که می‌آید انگار داغ دل همه تازه می‌شود؟!

دلیلش این است که عادت کرده‌ایم سالی یکبار جشنواره‌ای به اسم فیلم کودک راه بیندازیم و جالب اینجاست که حتی مثلا سه ماه مانده به جشنواره هم حرفش را نمی‌زنیم که حداقل بشود کاری کرد، درست می‌گذاریم خوب که به روزهای جشنواره نزدیک شدیم آنوقت تازه یادمان می‌افتد که بگوییم چرا کسی به سینمای کودک توجه نمی‌کند! و چرا در سینمای کودک اتفاق مهم و تازه‌ای رخ نمی‌دهد و از این حرف‌ها. اینجاست که تمام دغدغه و هم و غم ما این می‌شود که چند تا فیلم بسازیم که صرفا بتوانیم جشنواره را با آن راه بیندازیم.

 ادعای مدیران جشنواره امسال خلاف صحبت‌های شما بود!

امسال خوشبختانه با مدیریت جدید سینمایی، سیستمی به راه افتاد که از همان ابتدای سال به فکر ساختن فیلم باشند، مثل فیلم‌هایی از آقایان مرادیان، قوی‌تن، حسن‌پور و... خوشبختانه امسال یک سری اتفاقات رخ داد که برخلاف مثلا دو سال پیش، از نگاه مقطعی به سینمای کودک فاصله گرفتیم.

البته با همین شرایط هم حرکت خاصی از سینماگران ندیدیم.

ببینید در خوش‌بینانه‌ترین حالت، بخش مدیریت تنها می‌تواند نیمی از مشکلات را حل کند. نیم دیگر بر می‌گردد به سینماگران که باید ببینیم آیا دغدغه سینمای کودک دارند یا خیر؟ من فکر می‌کنم سینماگران ما دغدغه سینمای کودک ندارند و برخی از سینماگران کودک که در حال حاضر فیلمی در این باره می‌سازند، فیلمسازانی هستند که از اینجا رانده و از آنجا مانده هستند. اینها کسانی هستند که به خاطر بودجه‌های دولتی که به سینمای کودک داده می‌شود، فیلم می‌سازند نه به خاطر خود سینمای کودک! دغدغه اصلی‌شان سینمای کودک نیست. اگر محمدعلی طالبی یا کیانوش عیاری فیلم بسازند، می‌دانیم که دغدغه‌شان سینمای کودک است.

در خوش‌بینانه‌ترین حالت، بخش مدیریت تنها می‌تواند نیمی از مشکلات را حل کند. نیم دیگر بر می‌گردد به سینماگران که باید ببینیم آیا دغدغه سینمای کودک دارند یا خیر؟

 دقیقا سوال همین جاست که اگر در یک سال گذشته از سینمای کودک و فیلمسازان آن حمایت شده، پس چرا فیلمسازی مثل کیانوش عیاری فیلم کودک نمی‌سازد؟

بررسی این مساله باید از اینجا شروع شود که اساساً چرا این فیلمسازان دیگر آثاری مثل فیلم‌های موفق قبلی‌شان نمی‌سازند؟ چرا طالبی فیلمی مثل «کیسه برنج» یا «چکمه» نمی‌سازد یا اینکه چرا عیاری تجربه موفق «شاخ گاو» را با فیلمی دیگر  تکرار نمی‌کند؟ دلیلش کاملا واضح است. این فیلمسازان آنقدر حمایت نشده‌اند که دیگر رغبتی به فیلم ساختن در این زمینه داشته باشند. اصلا کسی مثل طالبی دیگر سراغ فیلم کودک هم نمی‌رود. این فیلمسازان آنقدر از فضای نامطلوب سینمای کودک در سال‌های گذشته ضربه خورده‌اند که دیگر امیدی به اصلاح و پیشرفت سینمای کودک ندارند. هرکاری برای دیده شدن زمان می‌خواهد و نمی‌توان انتظار داشت که فعالیت یک ساله یک مدیر بتواند خرابکاری چند ساله مدیران قبل از خود را جبران کند! برای اینکه این فعالیت دیده شود، باید به آن زمان بدهیم. امروز هم اگر کسانی مثل عیاری یا طالبی فیلم کودک خوب نمی‌سازند به این دلیل است که با توجه به اتفاقاتی که در دوره‌های گذشته رخ داده است، اعتمادشان سلب شده و بی‌شک زمان نیاز دارد تا دوباره بتوانند به این سینما و مدیران آن و برنامه‌هایش اعتماد کنند و دوباره وارد عرصه فیلمسازی برای کودکان شوند. هرچند تلاش‌هایی که امسال صورت گفته بد نبوده اما به طور حتم کافی نیست چون به نظر من سینمای کودک باید سهم مناسبی از کل تولیدات سینمای ایران را داشته باشد.

حامد کلاهداری

فکر نمی‌کنید این سهمی که از آن حرف می‌زنید نیازمند یک سینمای کودک پر بار و فعال است؟

دقیقا همینطور است. ما این همه کودک و نوجوان داریم که نیازمند خوراک فرهنگی هستند ولی متاسفانه دیگر رمقی برای سینمای کودک نمانده است. یادم هست که در زمان کودکی‌ام در همین سینما «بولوار» که امروز به سختی به فعالیت می‌پردازد، صف‌های طولانی برای دیدن فیلم «گلنار»، «گربه آوازه خوان» یا «کلاه قرمزی و پسر خاله» تشکیل می‌شد که امروز از این صف‌ها خبری نیست. دلیل این رکود هم چیزی نیست جز مدیریت‌های ضعیف که سینمای کودک را از بین برده و فیلمسازان این عرصه را هم نسبت به سینمای کودک ناامید کرده‌اند. خب در این شرایط هم نمی‌توان انتظار خیلی زیادی از سینمای کودک داشت.

حامد کلاهداری قبل از اینکه به عنوان کارگردان شناخته شود، بازیگر فیلم‌های کودک بود. خودتان که با سینمای کودک به عرصه سینما وارد شده‌اید، چرا تمایلی به ساخت فیلم در این ژانر ندارید؟

ببینید من در مقام بازیگر یک دغدغه داشتم و امروز هم به عنوان کارگردان یک دغدغه متفاوت دارم. دغدغه شخصی من در سینما و در مقام یک کارگردان، سینمای اجتماعی است. به شخصه دغدغه جدی در زمینه سینمای کودک ندارم اما یکی از آرزوهایی که دارم این است که بتوانم یک فیلم صرفا کودکانه و برای کودک بسازم که کودکان از دیدن آن لذت ببرند و جنبه تربیتی- آموزشی هم داشته باشد. چرا که خودم در فیلم‌هایی از این دست بازی کرده‌ام که در تاریخ سینمای کودک هم جزو فیلم‌های مهم به شمار می‌آیند. فیلمی مثل «شاخ گاو» ساخته کیانوش عیاری جزو فیلم‌های خاص در سینمای کودک محسوب می‌شود. اما تا الان فکر بکری که بتواند من را برای ساختن یک فیلم خوب برای کودک ترغیب کند و به صورت دغدغه برایم درآید، به ذهنم نرسیده است. اما سینمای مورد علاقه من سینمای اجتماعی است.

 امروز به‌عنوان یک کارگردان بهتر می‌توانید راجع به مشکلات ساخت یک فیلم اظهارنظر کنید. این مشکلات آیا در حوزه سینمای کودک شکل متفاوتی دارد؟

مهمترین مشکلی که برای یک کارگردان در زمینه ساخت فیلم برای کودک وجود دارد، دیده نشدن فیلم‌هایی است که می‌سازد. ما در زمینه اکران، چهار گروه سینمایی برتر داریم که متاسفانه هیچ کدام از این گروه‌ها، تمایلی به پخش فیلم‌های کودک ندارند. چرا که سینمای کودک از بین رفته است و کسی در این شرایط به دیدن فیلم کودک نمی‌آید و فیلم اکران نمی‌شود و در این شرایط است که کارگردان سرخورده شده و بار دیگر به سراغ ساخت فیلم برای کودک نمی‌رود. حتی اگر بودجه سینمای کودک چندین برابر شود، به دلیل دیده نشدن فیلم‌های ساخته شده، کسی از ساخت فیلم در این ژانر استقبال نمی‌کند. برای یک کارگردان دیده شدن اثرش بزرگترین هدف است. من که فیلم می‌سازم دوست دارم مخاطب برای دیدن فیلمم صف بکشد و اگر کارگردانی نتواند به این هدف نائل شود، انگیزه‌ای برای ساخت نخواهد داشت و در این شرایط است که امسال مدیران ما خودشان را به آب و آتش می‌زنند تا چهار تا فیلم کودک ساخته شود. بحث اصلی این است که باید بستر سینمای کودک دوباره احیا شود و برای احیای دوباره این گونه از سینما، همه باید دست به دست هم بدهند و به این گونه از سینما بها داده شود تا بار دیگر شاهد پیشرفت آن باشیم.

به طور کلی امیدی به آینده خوب برای سینمای کودک وجود دارد؟

وقتی ساز و کار برای انجام فعالیت مهیا شود، بی‌شک کل سینما به خصوص سینمای کودک پیشرفت خواهد کرد و رسیدن به این مهم دور از ذهن نیست.

مریم قاضی زاده

بخش سینما و تلویزیون تبیان