این عکس کجای عالم است!
جهان پر از راز و رمزهای مختلفی است که بشر هنوز به آن ها دست نیافته است. میل به شناخت ناشناخته ها انسان را وادار می کند تا به مناطقی که به آن ها دسترسی ندارد نظر اندازد و از طریق تجاربی که تا کنون به دست آورده است حدس و گمان هایی درباره آن ها ارائه کند.
خیال و علم؛ گرچه در نگاه اول این دو از هم جدا هستند اما مانند دو بال پرنده در طول تاریخ توانسته اند انسان را تا جایگاهی که اکنون در آن قرار دارد به پیش ببرند و به پیش خواهند برد. گاهی اوقات علم در مقابل خیال سرکشی کرده و بعضی مواقع این خیال بوده است که بر علم چیره گشته. اما شکوفایی هر دو زمانی اتفاق افتاده است که در کنار یکدیگر بودند و با هم حرکت کرده اند.
حال شما نیز قوه تخیلتان را به پرواز دربیاورید و به دو تصویر پیش رو با دقت نگاه کنید:


به نظر شما دو تصویر بالا مربوط به چه چیزی یا چه مکانی هستند؟ آیا می توانید حدس بزنید که نخستین عکس چه چیزی را نمایش می دهد؟ نظرتان درباره دومین عکس چیست؟ لطفا قبل از خواندن شرح کامل تصاویر، حدس های خود را در قسمت نظرات وارد کنید تا ما و دیگران با تراوشات ذهنی شما بیشتر آشنا شویم!
فراموش نکنید که درست یا غلط بودن حدس های شما مهم نیست آنچه که ارزشمند است تنها تفکر بر روی خالق این زیبایی هاست.
تصویر اول: درخشش خورشید نارنجی
خورشید ما دارد به یک مکان شلوغ تبدیل میشود و در حال نمایش دادن بسیاری از ویژگیهای جالبش است. برای مثال در هفتهی گذشته از یکی از بزرگترین گروههای لکههای خورشیدی که تاکنون دیده شده است، عکس برداری شد:AB 1339 که در قسمت راست تصویر قابل مشاهده است.
تصویر بالا در نور تک رنگی به نام هیدژون آلفا به صورت معکوس در رنگ های کاذب ثبت شده است. سیخکها بیشتر چهرهی خورشید را پوشانده است. افزایش درخشش تدریجی به سوی لبههای خورشید به خاطر افزایش جذب گازهای خورشیدی نسبتا سرد است که تاریکگرایی لبه نامیده میشود. بر فراز لبههای خورشید چندین زبانه خورشیدی درخشنده به وجود آمده اما اگر این زبانهها از دید ما روی سطح خورشید باشند به صورت نوارهای نورانی نمایان میشوند. احتمالا جالبترین پدیده رصدی خورشید، مناطق فعال مغناطیسی، لکههای سرد خورشیدی هستند. تا چند سال آینده بادهای میدان مغناطیسی خورشید ما به بیشینهی خود میرسند و افزایش فعالیت خورشید احتمالا موقعیتهایی را ایجاد میکند که چهرهی خورشید از این هم پیچیدهتر شود.
لکه های خورشیدی نواحی بر روی سطح خورشید هستند که به وسیله فعالیتهای شدید مغناطیسی به وجود میآیند و مانع از انتقال گرما میشوند. مهمترین علت وجود لکه ها، قوی شدن میدان مغناطیسی روی سطح خورشید است.
تصویر دوم: بقایای ابرنواختر تاریخی RCW 86
در سال 185 میلادی، ستارهشناسان چینی ظهور ستارهای جدید را در صورتواره نانمِن، بخشی از آسمان که در نقشههای امروزی ستارگان با ستاره های آلفا و بتا قنطورس مشخص می شود، ثبت کردند. گمان میشود که آن ستاره نوظهور، که برای ماهها قابل مشاهده بوده، نخستین ابرنواختر ثبت شده است. این ترکیب تصاویر با استفاده از طول موج های مختلف تلسکوپهای ماهوارهای قرن بیست و یکم، شامل تابش X از XMM-نیوتون و چاندرا و تابش فروسرخ از اسپیتزر و WISE، نشان دهنده باقی مانده ابرنواختر RCW 86 است که مشخص شده است بقایای انفجاری ستاره ای است. این منظره، با رنگ کاذب خود، گاز بینستارهای را که با موج شوک انفجار ابرنواختر داغ شده در انرژیهای پرتو X (آبی و سبز) و انتشار غبار بین ستارهای با دمایی سرد تر را در تابش فروسرخ (زرد و قرمز) نشان میدهد. فراوانی عنصر آهن و فقدان ستارهای نوترونی یا تپ اختر در این بقایا نشان میدهد که ابرنواختر اصلی از نوع Ia بوده است. ابرنواختر های نوع Ia انفجارهای همجوشی هستهای هستند که ستارهی کوتولهی سفیدی را که موادش از همنشینش در یک منظومه دوتایی ستاره ای یکپارچه شده، نابود میکنند. سنجش شتابهای این شوک، که با اندازهگیری دماهای پوسته انتشاری پرتو X و غبار فروسرخ مشخص میشود، نشان میدهد که این بقایا با سرعت بسیار زیادی در حال گسترش در داخل یک حباب رقیق هستند که پیش از انفجار با منظومهی کوتولهای سفید به وجود آمده است. RCW 86 حدود 8200 سال نوری دورتر، در نزدیکی صفحه کهکشان راه شیری خودمان قرار گرفته است و شعاع تقریبی آن 50 سال نوری است.
فرآوری: م.ح.اربابی فر بخش دانش و زندگی تبیان
منبع:
پایگاه ماهنامه نجوم
بخش نجوم رصدی