تبیان، دستیار زندگی
رجب طیب اردوغان، نخست‌وزیر ترکیه از بشار اسد درخواست کرده است که از قدرت کناره‌گیری کند و اجازه ندهد که تاریخ از وی به عنوان شخصیتی خونخوار یاد کند. وی همچنین افزوده است: ساختن آینده بر خون ستمدیدگان ممکن نیست؛ اما آیا مخالفت ترکیه، عربستان و قطر، با حکوم
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

سقوط اسد یا ایجاد سوریه دمکراتیک؟


رجب طیب اردوغان، نخست‌وزیر ترکیه از بشار اسد درخواست کرده است که از قدرت کناره‌گیری کند و اجازه ندهد که تاریخ از وی به عنوان شخصیتی خونخوار یاد کند. وی همچنین افزوده است: ساختن آینده بر خون ستمدیدگان ممکن نیست؛ اما آیا مخالفت ترکیه، عربستان و قطر، با حکومت بشار اسد از روی آزادیخواهی است؟

خبرگزاری‌های بین‌المللی به نقل از «رجب طیب اردوغان» گزارش داده‌اند که وی از بشار اسد خواسته است، اجازه ندهد که تاریخ از وی به عنوان شخصیتی خونخوار یاد کند.

وی همچنین افزوده است که ساختن آینده بر خون ستمدیدگان ممکن نیست.

اسد

ترکیه به همراه دو کشور عربی عربستان و قطر از مخالفان سرسخت حکومت بشار اسد در سوریه و خواهان استعفا و حتی سرنگونی وی هستند؛ اما آیا مخالفت آنان با حکومت بشار اسد منطقی و از روی آزادیخواهی است؟

فرض کنید در سوریه انتخاباتی آزاد برگزار و در آن انتخابات، بشار اسد و حزب وی پیروز انتخابات شوند و وی بار دیگر، رئیس‌جمهور سوریه شود. آیا این سه کشور، ریاست‌جمهوری وی را خواهند پذیرفت؟

هم‌اکنون این سه کشور بنا بر منطق قدرت، دشمن حاکمیت سوریه هستند و منافع آنان در رفتن و سقوط بشار اسد است؛ حال این سرنگونی چه مسالمت‌آمیز باشد و چه خشونت‌آمیز.

در واقع، این سه کشور به دلیل در تضاد قرار گرفتن منافع کشورهایشان با حکومت بشار اسد، دیگر هیچ‌گاه بشار اسد حتی دمکرات، اما پیروز انتخابات را نخواهند پذیرفت؛ بنابراین، تلاش‌ها دیگر برای ایجاد سوریه‌ای دمکراتیک نیست، بلکه هدف اصلی سقوط بشار اسد است؛ هدفی که در سایه حمایت از مردم سوریه پنهان شده است.

حال فرض کنید که دغدغه اردوغان مردم و دمکراتیک شدن سوریه باشد، اما چرا وی نگران دمکراسی در کشورهای متحد خود یعنی عربستان و قطر و البته بحرین نیست. بی‌گمان، سرکوبگرترین حکومت کنونی جهان، رژیم عربستان است. تشخیص ماهیت سرکوبگر حاکمیت عربستان به تحقیق چندانی نیاز دارد، چرا که در عربستان حتی راهپیمایی در حمایت از حکومت هم ممنوع است؛ چه برسد به اینکه راهپیمایی در مخالفت با حکومت باشد.

در قطر دمکراسی وجود ندارد و در بحرین هم که حکومت اقلیت بر اکثریت ـ البته با ایجاد یک دیکتاتوری ـ نظامی است؛ حال می‌توان با این مقدمه چنین نتیجه‌گیری گرفت که نزاع این سه کشور با سوریه نزاعی عقیدتی هم هست.

هم‌اکنون دغدغه این سه کشور نه دمکراتیک شدن سوریه، بلکه سقوط بشار اسد است، چرا که در صورت ابقای دمکراتیک بشار اسد هم این سه کشور منافع خود را در سوریه از دست می‌دهند

در بحرین بیشتر مردم شیعه و مخالفان دیکتاتوری هم شیعیان هستند؛ چرا از آنان حمایتی نمی‌شود؟ آیا آنان مردم نیستند؟ در عربستان اقلیت شیعه حقوق اولیه شهروندی را ندارد و معترض است؛ آیا آنان حق شهروندی ندارند؟ در سوریه هیأت حاکمه از علویان این کشور و معترضان بنیادگرایان سلفی و پیرو عربستان سعودی هستند و در اعتراضشان هم در اقلیت هستند؛ آیا اینان فقط حق شهروندی دارند؟

گویا، هم‌اکنون دغدغه این سه کشور نه دمکراتیک شدن سوریه، بلکه سقوط بشار اسد است، چرا که در صورت ابقای دمکراتیک بشار اسد هم این سه کشور منافع خود را در سوریه از دست می‌دهند. ترکیه نمی‌خواهد در کنار و هم‌مرز سوریه ای حتی دمکراتیک زندگی کند که رئیس جمهور آن بشار اسد باشد.

عربستان که داعیه پدر خواندگی اعراب را دارد، نمی‌خواهد سوریه با ابقای بشار برای او فرزند ناخلفی باشد و قطر هم که برای خود اعتباری بین‌المللی می‌جوید، نمی‌خواهد با ماندن بشار، اعتبارش را بر باد رفته ببیند؛ بنابراین، هدف سوریه دمکراتیک نیست، سقوط بشار اسد غایت این بازی چند جانبه است.

بخش سیاست تبیان

منبع:تابناک