از مدرسه موشها تا بنتن (2)
آسیبشناسی سینمای كودك با حضور محمدعلی طالبی، وحید نیكخواه آزاد و پوران درخشنده

طالبی:
واقعیت این است که جشنواره کودک باعث میشود این بحثها دوباره تکرار و این حرفها زده شوند. من قطعا با این حرف موافقم. البته خود جشنواره هم افت و خیزهایی داشته است؛ در برهههایی به ما روی خوش نشان داده و ما توانستهایم آثارمان را در آن به نمایش دربیاوریم ولی در زمانهایی هم نه، خیلی خونسرد بوده و توجه زیادی به فیلمسازان نداشته است. اما در مجموع بهنظرم عملکردش مثبت بوده و سعی کرده فضا را زنده نگه دارد و به بچهها توجه کند.نیکخواه آزاد: واقعیت این است که این جشنواره کم و بیش چراغ سینمای کودک را روشن نگهداشته است؛ یعنی سالی یکبار به ما یادآوری میکند که چیزی بهنام سینمای کودک وجود دارد اما من اصلا نام این چیزی را که وجود دارد، سینمای کودک نمیگذارم که حالا بخواهیم بگوییم جشنواره باعث بقایش شده است. سینمای کودک تعریفی دارد که فاصلهاش با سینمایی که ما داریم، بسیار است. با این حال برگزاری جشنواره به شکل فعلی این خطر را هم دارد که میتواند این احساس کاذب را به ما بدهد که چیزی بهنام سینمای کودک داریم در حالی که به واقع چنین چیزی نداریم. از این حرف نباید این طور نتیجهگیری شود که باید جشنواره را تعطیل کنیم بلکه باید تلاش کنیم تا بقیه قسمتها را درست کنیم. از سینمای کودک تنها حلقهای که به شکل نصفه و نیمه مانده، همین جشنواره است که اگر تعطیل شود ممکن است دیگر به خاطر نیاوریم که اصلا چنین مقولهای وجود داشته یا لازم است که وجود داشته باشد. جشنواره باید برگزار شود؛ منتها باید بهعنوان بخشی از یک نظام کامل و منسجم و در جای خود قرار داشته باشد.
درخشنده: من فکر میکنم به هر حال مهم است. ما تلاش کردهایم که سینمای کودکی به وجود آید و باشد و اگر روز به روز لاغرتر هم بشود نمیخواهیم آن را از ریشه بکنیم و دور بیندازیم. ما باید تلاش کنیم تا نقاط ضعفش را از بین ببریم و مجددا آن را آبیاری کنیم و سرپا نگهشداریم چون به هر حال این خاک برای پرورش این ریشه آمادگی دارد و این توانایی وجود دارد و ما نباید آن را از بین ببریم. جشنواره کودک یک نقطه اتکاست که به ما یادآوری میکند سینمای کودک باید باشد و مسئولان هم تلاشهایی را برای بهبود شرایط آن انجام دهند.
یکی از ایراداتی که به جشنواره فیلم کودک گرفته شده نوسانات، فرازونشیبها و مخصوصا بیثباتی آن بوده. فکر میکنید جشنوارهای را که هرچند سال یکبار شهر برگزارکنندهاش را عوض میکنند تا چه اندازه میتوان جدی گرفت و نابسامانیهایی که در شیوه برگزاری آن مشاهده شده چقدر در مقوله فیلم کودک تأثیر منفی گذاشته است؟
طالبی: من در سالهای مختلف همیشه از نزدیک شاهد این قضیه بودم که وقتی مدیران فارابی تلاش میکردند تا جشنواره را در شهرهای مختلف مثل اصفهان، همدان یا کرمان برگزار کنند، با چه مشکلاتی روبهرو میشدند؛ مشکلاتی نظیر اینکه وقتی آن شهرها و استاندارانشان عوض میشدند، سیاستهایشان تغییر میکرد یا گروههایی از مردم خیلی سختگیری میکردند و بیمورد به فضای جشنواره و مهمانان آن فشار وارد میکردند و به فیلمها بیمورد ایراد میگرفتند. بهنظر من دبیران جشنواره همیشه تلاش خودشان را میکردند اما از آن سو مورد بیمهری قرار میگرفتند و بهناچار مکان جشنواره را تغییر میدادند.
خوشبختانه اخیرا جشنواره به جایی بازگشته که باید میبوده چراکه اصفهان واقعا فضای خوبی برای این جشنواره داشته. امیدوارم که مردم اصفهان قدر این جشنواره را بدانند و آگاه باشند که این حرکت فرهنگی چقدر در شهرشان مهم است و دوباره آن را از دست ندهند.
نیکخواه آزاد: سینمای کودک و نوجوان را میشود به زنجیری تشبیه کرد که 5حلقه دارد. من جشنواره را حلقه اول این زنجیر نمیدانم. پیش از جشنواره حلقههای مهم دیگری باید وجود داشته باشد. حلقه مدیریت فرهنگی، حلقه تولید فکر و فیلمنامه، حلقه تولید فیلم و بعد از آنها حلقه جشنواره و پس از آن حلقه اکران عمومی. جشنواره سر خط نیست که بخواهد در وضعیت سینمای کودک تأثیر بگذارد بلکه این سیاستهای اجرایی و فرهنگی است که روی تولید فیلمنامه و ساخت فیلم تأثیر میگذارد و ما تأثیرش را در جشنواره میبینیم. اگر ما جشنواره کودک خیلی خوبی هم داشتیم، باعث نمیشد وضعیت سینمای کودک ما خیلی خوب شود.
سینمای کودک و نوجوان را میشود به زنجیری تشبیه کرد که 5حلقه دارد. من جشنواره را حلقه اول این زنجیر نمیدانم. پیش از جشنواره حلقههای مهم دیگری باید وجود داشته باشد. حلقه مدیریت فرهنگی، حلقه تولید فکر و فیلمنامه، حلقه تولید فیلم و بعد از آنها حلقه جشنواره و پس از آن حلقه اکران عمومی.
درخشنده: بحث جشنواره و محل برگزاریاش مقولهای است و اینکه جشنواره کودک را باید حفظ کنیم چیز دیگری است. طبیعتا اینکه جشنواره دائما مکان برگزاریاش را تغییر دهد از نظر بینالمللی هم درست نیست. وقتی جشنوارهای شناسنامهای پیدا میکند باید آن را حفظ کرد. یکی از نکات این شناسنامه مکان و زمان برگزاری است که نباید اینها را تغییر داد. چون به هر حال وجهه بینالمللی آن از بین خواهد رفت. بنابراین بهتر است که این جشنواره نیز از بودجه مشخص، مکان و زمان معینی در هر سال برخوردار باشد و برنامهریزیهای حساب شدهای برای آن صورت گیرد و جدی گرفته شود تا به این وسیله ما را هم متوجه کمبودهای این سینما کند تا خودمان را برای کار و تلاش آماده کنیم.
با توجه به اینکه جشنواره فیلم کودک به اصفهان برگشته، میتوان این اتفاق را به فال نیک گرفت و امیدوار بود سینمای کودک با بازگشت به خاستگاهش دوباره به دوران طلایی خود بازگردد؟
طالبی: فقط یک موردش میتواند این اتفاق باشد. بهنظر میرسد که این روزها تلویزیون هم در تلاش است تا برای کودکان فیلم تولید کند و این کار هر چه جدیتر دنبال شود بخشهای دیگر مثل تولید و پخش هم آن را جدیتر میگیرند. اگر پخش دوباره راه بیفتد میتوانیم بگوییم که ممکن است این ارتباط دوباره بین کودکان و نوجوانان با سینما برقرار شود. چندی پیش من، آقای کرامتی و خانم درخشنده نامهای نوشتیم و در آن اعلام کردیم که ما به شکل خودجوش حاضریم یک سینما تأسیس کنیم که گنجایش چیزی حدود 400تماشاگر را داشته باشد تا در آن فیلمهایی را که مخصوص بچهها هستند و چند سالی است که خاک میخورند و اکران نشدهاند، اکران کنیم. شاید با این کار دوستان دیگر هم در این زمینه تلاشهایی کنند و سالنهای دیگر را بهعنوان بخش خصوصی فعال کنند تا بچهها بیایند و فیلمهایی را که وجود دارند ولی هیچگاه دیده نشدند، ببینند.
درخشنده: امیدوارم این بازگشت یک معنا و تفسیر درستی داشته باشد و این سینما بخواهد به سالهای اوجش بازگردد. اما از سوی دیگر باید این را هم در نظر داشته باشیم که تنها مکان برگزاری نمیتواند این شرایط را مهیا کند تا این واقعه مهم فرهنگی اتفاق بیفتد. مهم این است که برنامهریزی درستی انجام دهیم.

اتفاقی که در سینمای کودک شاهدش هستیم این است که سالانه چند فیلم با سرمایه فارابی ساخته میشوند تا ویترین جشنواره فیلم کودک خالی نماند. فیلمهایی که اغلب فقط برای جشنواره ساخته میشوند یا برنامهای برای اکرانشان وجود ندارد و یا صرفا برای رفع تکلیف، نمایش عمومی میشوند و اغلب در گیشه شکست میخورند.
طالبی: در دورههایی شاید فقط مسئله این بوده که بودجهای خرج و برنامههایی اجرایی شود و پس از آن به دست فراموشی سپرده شود تا سال آینده که باز زمان برگزاری جشنواره کودک فرارسد اما واقعیت این است که قطعا این کارها باید کارشناسی و جدی گرفته شوند و وقتی فیلمی تولید میشود به فکر پخش آن باشند؛ به عقیده من پخش یک فیلم، مهمتر از فیلمسازی آن است. بهطور کلی در ایران پخش اهمیت چندانی ندارد در صورتی که در همه جای دنیا آنچه بیش از هر چیز اهمیت دارد پخش فیلم است. یعنی کمپانیها از ابتدا برای اینکه یک فیلم را چگونه پخش کنند، برنامهریزی میکنند. حتی در جشنوارههای خارجی هم این پخشکنندگان هستند که خیلی اهمیت دارند. مثلا امسال که من در جشنواره برلین شرکت داشتم میدیدم تمام فیلمهایی که پخشکننده خارجی داشتند خیلی در جشنواره موفق بودند و تمام آن فیلمها در 3روز اول جشنواره نشان داده شدند و سالن سینما هم برای آنها گرفته شد. اما در ایران ظاهرا نه تنها سینمای کودک که حتی سینمای بزرگسال هم اهمیتی به این مسئله نمیدهد.
نیکخواه آزاد: نه، این اتفاق به هیچ وجه نمیتواند دلیلی برای موفقیت دوباره این سینما شود. ما باید سینمای کودک خوبی داشته باشیم که از دل آن جشنواره کودک خوبی درآید. عکس آن اما صادق نیست. نباید فکر کنیم اگر جشنواره خوبی داشته باشیم، از دل آن سینمای کودک خوبی بیرون میآید.
درخشنده: نباید چنین چیزی باشد. یعنی ما باید از کارگردانان و تهیهکنندگان این حیطه حمایت و کمکشان کنیم که بتوانند برای این سینما تلاش خودشان را بکنند. اینکه تنها در یک زمان خاص چند فیلم ساخته شود و اصلا دغدغهای برای اکرانشان وجود نداشته باشد، نمیتواند هدف باشد و فقط موجی است که زمانی میآید و رد میشود. این عمل، کار کارشناسی و زمینهسازی مناسب برای سینمای کودک نیست و بهنظر فقط هیاهویی است که زمانی ایجاد میشود و فیلمی ساخته میشود و مسئله اکرانش هم مدنظر قرار نمیگیرد. من این نوع نگاه را اصلا دوست ندارم بهدلیل اینکه سینمای کودک، سینمای جدی ماست و نمیتواند اینقدر سطحی به آن نگاه شود و فقط در برهههایی نظری به آن داشته باشیم و بعد به کناری بگذاریمش.

با توجه به اینکه ابتدای دهه90 بهسر میبریم، فکر میکنید چقدر میتوانیم به بازگشت سینمای کودک به روزهای خوبش امیدوار باشیم؟
طالبی: با توجه به اینکه در حال حاضر جشنواره به اصفهان بازمیگردد و رویکرد کمی که تلویزیون نسبت به این مقوله پیدا کرده و همین طور دوباره نگریای که بنیاد فارابی مجددا روی این برنامه داشته و تعداد زیادی فیلمهای خارجی که خریداری شده و برای پخش در سینماها به صورت دیجیتال درآمده و برنامهریزیهایی که در حال انجام شدن است تا تعدادی فیلم کودک در کشور ساخته شود، احساس میکنم تغییراتی در حال شکل گیری است تا توجهی به بچهها بشود. منتها ما منتظر حمایتهای بیشتری در این زمینه هستیم؛ حمایتهایی که تهیهکنندگان را جذب این نوع فیلمسازی کند. تهیهکنندگانی که در دورهایی آمدند و فیلم ساختند و وقتی با بیتوجهی مواجه شدند و دیدند که فیلمهایشان خاک میخورند، این کار را کنار گذاشتهاند و رفتند سراغ ساخت فیلمهایی که مبتذل یا فقط خندهدار بودند، صرفا برای اینکه مردم را سرگرم کنند و مردم هم آرام آرام از آن نوع فیلمها استقبال کردند.
نیکخواه آزاد: این سؤال خیلی عجیبی است. بهدلیل اینکه پیشبینی را باید بر حسب مبناهایی که وجود دارد، کرد؛ حال آنکه در خصوص سینمای کودک اصلا اطلاعات روشن و دقیقی وجود ندارد. من از شما سؤال میکنم مدیریتی که امروز بر سر کار است چند سال بهکارش ادامه خواهد داد؟ در سازمان سینمایی که قصد ایجادش را دارند، جایگاه سینمای کودک کجاست؟ چقدر بودجه برای آن در نظر گرفتهاند و دهها سؤال دیگر. شما پاسخ این سؤالها را بدهید تا من دورنما را توصیف کنم. یکی از علل اصلی اینکه دچار روزمرگی هستیم، همین فقدان اطلاعات است.
درخشنده: من به هر حال به بهبود وضعیت سینمای کودک امیدوارم و نمیتوانم ناامید باشم چراکه خودم هم در این سینما کار میکنم و دلم میخواهد این اتفاق بیفتد. امیدوارم که مسئولان هم شرایطی را مهیا کنند که این سینما به شکل جدی روی پای خودش بایستد، سازمان و بودجه جدایی داشته باشد تا خودش بتواند فیلمسازان را به لحاظ مادی و معنوی حمایت کند و شرایط ساخت فیلمها را فراهم آورد. از طرفی آموزش و پرورش، حوزه هنری و همه سازمانها و ارگانهایی که برای این نوع سینما فیلم میسازند مثل کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان و بسیاری از مراکز دیگر که به این عنوان بودجه در اختیار دارند، در کنار سینمای کودک قرار بگیرند و همه بتوانند به یک شکل واحد برای سینمای کودک تلاش خودشان را بکنند تا این سینما بتواند به باروری برسد.
منبع:همشهری / مایا شرفی