پاداش و پادشاه تا اختلاس!
پادشاهان از خود هیچ هنری ندارند و در یکی از روزهای خوب خدا و در یک خانوادهی پادشاهی پا به عرصهی گیتی گذاشته و همین طور بنا بر جنسیتش که پسر بوده است عمری را با خیال تاجگذاری به خواب رفته است.
بنابراین شاید بتوان اینگونه نتیجه گرفت که پادشاهان انسانهایی هستند خیالاتی و بیشترین خیالاتشان هم حول مراسم تاجگذاری میچرخد تا سایه شان مستدام و زنده باشد و این مراسم پر از رنگ و لعاب و تشریفاتی را ببینند. فرزند متولد شده در یک خانوادهی پادشاهی کاری جز تفریح و خوش گذرانی و یادگیری آداب و معاشرت آن هم از نوع سلطنتیاش ، ندارد.
هر چه میخواهد بی معطلی در اختیارش میگذارند. هر که را صدا میکند با "بله عالیجناب گویی" دیگران جواب میشنوند و دنیا را شگفت میبیند در حالی که عمر گذری است ما بین دو عدم ، یکی تولد که قبلش نبوده است و دیگری مرگ که بعدش نخواهد بود . بد نیست به این بعد نیز اشاره شود که آنها به شدت از مرگ فراری بوده و در تولد خاندانشان این رویداد را به فال نیک گرفته سور میدهند و شاد میزیند. غافل از آن که خداوند کردگار انسان را آفریده برای بندگی و دنیا ساعتی بیش نیست که آن را باید در طاعتش گذراند. پس در نتیجه ما باید شانس میآوردیم تا در یک خانوادهی پادشاهی پا به عرصهی گیتی گذاشته تا میتوانستیم کمی به تخیلات بپردازیم . اگر هم از قشر زنان به دنیا میآمدیم که قصه طور دیگری بود و ملکه شدن هم دنیای خاص خود را داشت که خود واقف هستید.
القصه اینکه همه هم که نمیتوانند پادشاه باشند بالاخره جمیعت رعیتی هم باید در کار باشند و سخت جان بکنند تا پادشاه بتواند آداب و رسوم سلطنتی درخور کشور و اهالی کشور به جای آورد تا در روابط بینالملل آبرویی باشد و دهانها را برای دقایقی باز نگه دارد. در تعقل یقیناً به این میرسیم که خدای عادل نخواسته است شخصی با شانس پادشاهی به دنیا آمده و روزگار گذرانده و دیگران سخت کار کنند و ماحصل را دودست تقدیم .ضمن اینکه انبیاء حکومت را از آن خدا دانستند ، مردم را به کار و تلاش دعوت کردهاند و خود بعضاً در عین انجام نبوت دست به فعالیتهایی زدهاند که به سهم نگاه مردمان این کار درشان حضرتش نبوده است.
امروزه افراد زیادی هستند که به سفر میپردازند .به اروپا ، به کشورهای پیشرفته میروند و در بر گشتشان از سفر به بیان دیدههایشان میپردازند و تعاریفی از تکنولوژی و پیشرفت این کشورها بیان میدارند و ما نیز به رسم تائید دقایقی سرمان را تکان میدهیم در حالی که خود موافق همان فرهنگ جدید وبی اساس کسب و کاری هستیم که از آن ارتزاق میکنیم
فیالمثل پیامبر عظیم الشان اسلام صلوات الله علیه بیل به دست گرفته و کار میکردند و در تاریکی تاریخ ، که پادشاهان و قلدران به سبب به دست آوردن تخت و تاج به طرز وحشتناکی مسبب تاریکی قسمتهایی از تاریخ بودند ، نوری فراتر از نور خورشید روشنایی بخش ذهنهای حقیقت جو بوده است . کسی که با زحمات فراوان چاه حفرمی کند و منفعتش را برای اجتماع خود میگذارد و انفاق را صادقانه معنی میکند.امیرالمؤمنین علی علیهالسلام شاه بود ولیکن شاه مردان . در سادهترین خانه ستونهای محکمی از قصرهای بزرگ الهی بنا کرده بود. در این نگاه چشم بدوزیم به دستان پر تلاش این بزرگ مرد که کار را بیشتر دوست میداشت تا خیالات واهی را.امیر المومنین علی علیهالسلام در حدیثی گوهر بار میفرمایند : پاداش گرفتن به سختی کشیدن است . بنابراین با سختی کشیدن در هر کاری بی نتیجه نخواهیم ماند. دین خدا از آغاز آفرینش انسان تا به حال حکومت پادشاهی را که اصلاً و رفتارهای پادشاهانه را که هرگز مورد تائید قرار نداده است و مبارزه با این نوع حکومت را نیز مبارزهای ارزشمند دانسته است که این موضوع فعلاً محل بحث نیست.
امروزه شاهد آن هستیم که فرهنگ کار حتی در قیاس با مثلاً بیست سال پیش نیز بسیار دگرگون گردیده است. تلاش شبانه روزی و خاک کار را خوردن و دنبال یک لقمه نان حلال بودن و نابرده رنج گنج میسر نمیشود ، جای خود را داده است و در نتیجه فرهنگی در کسب و کار جایگزین شده است که شکمها را بیش از اندازه جلو آورده و در نگاهی دیگر برکت را از زندگیها ربوده است و در بایگانی قوه قضائیه پرونده روی پرونده تا سقف جای شده است و پروندههای بی شماری هم در جریانند که فلانی کلاه سر فلانی گذاشته ، فلانی با فلانی تبانی کرده ، اختلاس و اختلاس و کلاهبرداری. شاید در این مقطع نیاز نباشد بیش از این از فرهنگ جدید کسب و کار کشورمان بگوییم چرا که افراد زیادی امروزه دور برمان یافت میشوند که با تخیل زندگی پادشاهانه روزگار میگذرانند و این آفتی است در وهلهی اول برای خود شخص چرا که اگر این رویه سر سوزنی خیر داشت ، انبیاء اینگونه میزیستند و در وهلهی دوم آفتی بسیار وحشتناک است برای دوام و بقاء و پویایی یک جامعه. هیچ پیشرفتی در دنیا اتفاقی صورت نپذیرفته است و همانطور که فرمایش گوهربار حضرت امیر علیهالسلام بیان شد برای پاداش گرفتن باید سختی کشید و این سختی کشیدن همان هزینهی پیشرفت و بدست آوردن پاداش است.
امروزه افراد زیادی هستند که به سفر میپردازند .به اروپا ، به کشورهای پیشرفته میروند و در بر گشتشان از سفر به بیان دیدههایشان میپردازند و تعاریفی از تکنولوژی و پیشرفت این کشورها بیان میدارند و ما نیز به رسم تایید دقایقی سرمان را تکان میدهیم در حالی که خود موافق همان فرهنگ جدید وبی اساس کسب و کاری هستیم که از آن ارتزاق میکنیم. برای مقایسه فرهنگ کار بین کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه و توسعه نیافته باید به کشورهایی همچون ژاپن که در این زمینه زبان زد شدهاند سفر کنیم. گرچه آب در کوزه و ما گرد جهان میگردیم . دین مبینمان کار را عبادت میداند و حتی اگر نیاز مادی نباشد باز مردم را به کار رهنمود بخشیده است. و در جایی به این مضمون آمده است اگر علامتهای قیامت را هم دیدهاید و در دستتان نهالی بود برای کاشتن ، آن نهال را بکارید.حال میتوانیم با تخیلات پادشاهی عمر هدر دهیم یا در پی بدست آوردن بهترین پاداشها سخت بکوشیم تا همچون ملل آشنا به فرهنگ موفق کار و تلاش ، دست در دست هم میهن را کنیم آباد.
علی اصغر معبادی
بخش اجتماعی تبیان
مقلات مرتبط :