تبیان، دستیار زندگی
مباحثه یک رویداد گروهی است که در آن دو یا چند نفر در یک زمینه مشخص با هم ارتباط می یابند و به کمک هم هدف ویژه ای را تعقیب می کنند.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

مباحثه طلبگی، آداب و شیوه ها(2)

مباحثه

مباحثه یک رویداد گروهی است که در آن دو یا چند نفر در یک زمینه مشخص با هم ارتباط می یابند و به کمک هم هدف ویژه ای را تعقیب می کنند.

در ادامه مباحث گذشته پیرامون شیوه های مباحثه، مطالب ذیل خدمت شما عزیزان ارائه می شود.

[6- تمرین مدرسی]

طلبه ای که در مباحثه نقش استاد را ایفا می کند، نه تنها باید مطالب آن درس را بداند بلکه باید بتواند آنها را تدریس کند و هر لحظه منتظر سؤالات تازه، انتقادات و ایرادات مختلف باشد و آنها را هم جواب گوید.

حفظ و برگردان مطالب درسی نمی تواند طلبه را در مباحثه موفق کند، از اینرو وی ناگزیر است ضمن آنکه مطالب را به گونه آموزشی آن طرح می کند، مهارتهای مدرسی را در ارتباطات مباحثه ای به کارگیرد.

بدین لحاط اغلب طلاب در حضور استادان در جلسات رسمی درس علاوه بر دقت در محتوای درس به کیفیت آموزش مطالب درس و شیوه های تدریس استاد خویش نیز متوجهند و از آن الگو می گیرند.

بدینگونه، نمونه ای از کلاس درس به صورت جلسه مباحثه ایجاد می شود و در این کلاس نمونه طلاب به تمرین مدرسی می پردازد. چنین تمرینات خود بخود طلاب را قادر می کند که بعضی درسها را عینا مانند استاد خویش تدریس کنند و عملا در یک مدرسه علمیه، تدریس درس خاصی را عهده دار شوند.

[7- ایجاد و تحکیم مناسبات گروهی]

مباحثه یک رویداد گروهی است که در آن دو یا چند نفر در یک زمینه مشخص با هم ارتباط می یابند و به کمک هم هدف ویژه ای را تعقیب می کنند اگر چه هدف مباحثه، آموزش از طریق مناسبات گروهی است اما تنها یک ارتباط خشک علمی را ایجاد نمی کند، ارتباطی انسانی و اخلاقی را نیز به وجود می آورد و این ارتباط طلاب را به شناخت تازه ای از رفتار، پندار و سطح دانش و مهارت های همدرسان می کشد و کاشف پیوندهای مشترک بین طلاب و زاینده ارتباطات انسانی ویژه ای می شود که حاصل آن آموزش زندگی و نظام طلبگی است.

[8- انتقال و تعمیم مهارت و دانش]

در هر مباحثه طلاب آزادند که در موارد نقض شده ایراد اشکال کنند، انتقاد نمایند و یا نظر خویش را عرضه کنند. این الگو ضمن زندگی آموزشی آنان به قدری تقویت و تحکیم می شود که اغلب طلاب آن را به موارد غیر آموزشی نیز انتقال می دهند.

شیوه های درست اندیشیدن، عرضه مطالب، تیزنگری و سرعت قضاوت و بیان منطقی و کاربرد آنها که در مباحثه از ارکان اصلی است به موارد غیر درسی نیز گاهی انتقال می یابد و تعمیم داده می شود و طلبه مستعد شیوه های موفق آموزشی را به آن موارد پیوند می زند و یا تطبیق می دهد مهارتهایی چون وعظ و خطابه، اصول مدرسی، مناظره و جز آنها نیز در حین مباحثات درسی در بعضی طلاب پایه ریزی می شود. (1)

رابطه استاد و شاگرد

در نظام آموزشی حوزه، رابطه استاد و شاگرد رابطه ای اخلاقی است و شاگرد به اجبار و تحمیل از سر ناچاری نیست که حضور استاد را تحمل می کند، چون استادش را خود انتخاب می نماید بلکه جان و دل به او می سپرد و ارادتی از صمیم جان به او می ورزد.

و در جای جای زندگی حضور او را طلب می کند، از او مشورت می خواهد و راهنماییش را به گوش جان می خرد، تا پایان عمر یاد و نام اساتید خود را از ابتدا تا عالیترین سطح تحصیلی به خاطر می سپارد و چون گنج گرانقدر یاد و ذکرشان را گرامی می دارد.

شاگرد با اتمام آموزش نزد یک استاد، شاگردی خود را پایان یافته تلقی نمی نماید بلکه تا واپسین دم زندگی ادب شاگردی به جا می آورد و از تعظیم و تواضع، دریغ نمی ورزد و مرتبت خود را هر چند والا مانع از تجلیل و ذکر ادای بین خود به استاد نمی داند.

نظام آموزشی حوزه بر بنیاد سنت آموزش اسلامی بنا شده در نیتجه الگوی رعایت روابط اخلاقی را از آن مبانی برگرفته و در حد قابل توجهی به آن عمل کرده و زیباترین جلوه های کرامت را در رفتار بین استاد و شاگرد و نیز همدرسان از خود به یادگار نهاده است.

ادب آموزشی حوزه خود فصل تابناک تاریخ حوزه و از قله های درخشان این نهاد دینی است. وقایع و حکایاتی در این صحیفه رقم خورده و می خورد که می تواند قابلیتهای پنهان کرامت انسانی را بنمایاند و اوجگیری آدمی را در آفاق آدمیت نشان دهد. (2)

مجلس درس در حوزه بسیار مقدس است، استاد و شاگرد معمولا خود را مقید می دانند که با وضو در کلاس درس حاضر شوند. رو به قبل نشستن، ذکر نام و یاد خداوند در ابتدا و انتهای درس، درود و صلوات و توسل به پیامبر اسلام (ص) و اهل بیت (ع) بزرگوارش از جمله آدابی هستند که در مورد جلسات درس بدان تاکید شده و مدرسین و متعلمین حوزوی همواره به آنها عمل می کنند (3).

اغلب استادان کمی پیش از ارائه درس و نیز زمانی بعد از آن در محل درس می مانند و به سئوالات طلاب پاسخ می دهند و مشکلات درسی آنان را برطرف می کنند. هر استاد متخصص آموزش یک یا چند درس ویژه است و بعضی از درسها به اندازه ای پیچیده است که یادگیری آن جز در حضور استاد امکان ندارد.

در واقع بخش مهمی از جریان یادگیری در مجالس درس انجام می شود و کوششهای آموزش طلبه مانند مباحثه و مطالعه و تحقیق این جریان را کامل می کند (4).

تدریس ضمن تحصیل

یکی از ویژگیهای تحصیلی طلاب و نظام آموزشی حوزه تدریس در کنار تحصیل است یعنی طلاب و فضلا ضمن تحصیل دروس مراتب بالاتر، برای مراتب پایین تر کتابی را تدریس می کنند. و این یکی از سنتهای حسنه ای که از سلف صالح به یادگار مانده است.

چه بسیار علمایی بودند که خود اواخر یک کتاب را نزد استادی می آموختند و در همان حال اوایل آن را برای دیگری تدریس می کردند.

این امر علاوه بر آنکه موجب یادآوری دروس مراتب پیشین را فراهم می آورد، موجب فهم عمقی مطالب گذشته و رفع اشکالات احتمالی در مورد آنها نیز می گردد این از مزیتهای بارز تدریس است که دیگر نظامهای آموزشی غالبا از آن بی بهره اند.

اصولا یکی از ویژگیهای خاص حوزه برقراری کلاسهای خصوصی حتی در حد یک شاگرد و یک استاد است. و این مساله که خود از اصل اسلامی «زکات علم نشر آن است » سرچشمه می گیرد در میان حوزویان متداول است چه بسیار افرادی که در راستای ارتقاء سطح معلومات خود، نزد دیگری که از جهت اندوخته ها در مرحله بالاتری است زانوی شاگردی می زند و علمی را از او می آموزد (5).

طول دوره آموزشی

نظام درسی روحانیت با طول دوره آموزشی تنظیم شده است گرچه این نکته خود مشکلاتی را نیز کم و بیش آفریده، اما در مجموع محاسن و مزایای را نیز پرورده است.

دانش پژوه حوزوی در فضای تحصیل برای خود آفاق دوری را می نگرد و خود را برای سالیان طولانی آماده می کند این واقعیت موجب می شود که با نگرشی متاملانه و متعمدانه، با ستون موضوعات درسی برخورد کند، از ساده انگاری و شتابهای مضر دور بماند، ریاضت علمی را پیشه کند و خود را برای راهی دور و دراز آماده کند.

مقام معظم رهبری حضرت آیة الله خامنه ای در این زمینه می فرمایند:

«عالم اسلامی، باید بتواند حکم اسلامی را... از کتاب و سنت استنباط کند این استنباط از کتاب و سنت، خود متوقف به مقدماتی است و این مقدمات همان درس دین و دانش دین است ... بعد بایستی کتابهای کسانی را که استنباط کرده اند و این راه را رفته اند، بخواند و تعلیم بگیرد، تا این که بالاخره این استنباط در او پیدا شود. (6) »

جهت گیری درس

در سیستمهای آموزشی دیگر غالبا درس را پلکان ترقی مادی قرار می دهند. آموزش برای راهیابی به پست و مقام یا ثروت و جلال مادی و یا هر دو، صورت می گیرد.

هیچ کس آن را عیب نمی داند نه تنها در انگیزه ها و گرایشها جای می یابد که به راحتی به زبان هم آورده می شود.

دانش پژوه، در آن مراکز راه وصول به کسب درآمد و ارتقای منزلت مادی را از درس خواندن خویش می جوید و آن را مبنای اساسی بسیاری از تصمیم گیری های خود قرار می دهد. در اتخاذ این شیوه، هیچ کس به او خرده نمی گیرد همگان آن را به عنوان یک واقعیت در نظام آموزش می پذیرند و به آن تن می دهند.

در نظام آموزشی روحانیت چنان نبوده و نیست روحانیت نه درون خود، این شیوه را برمی تابد و نه ناظران بیرونی این روش را از او می پسندند، آموزشی دینی برای کسب درآمد یا دستیابی به مقام و مرتبت، فرد را از دید همصنفان فرو می اندازد; موقعیت درون صنفی او را خدشه دار می سازد و حرمت معنویش را از بین می بردژ مردم نیز چونان انتظاری را نمی دارند و اگر از دانش پژوه دینی، چنان علایمی را دریابند از او قطع امید می کنند و به او دل نمی بندند و در امور دینی و مراجعات مردمی خویش او را ملجا و پناه قرار نمی دهند.

مقام معظم رهبری حضرت آیة الله خامنه ای فرموده اند:

« از اول که درس می خواندیم به ما یاد دادند که درس خواندن برای مقام یا پول بد و عیب است. در تحصیلات دیگر، در فرهنگهای دیگر، در نظامهای آموزشی دیگر، وقتی کسی درس را شروع می کند، اگر بگویند برای چه درس می خوانی می گوید برای اینکه در آینده بتوانم شغل بگیرم. غیر از این است؟ اگر از اول به ما بگویند:

چرا شروع به درس خواندن کردید و چرا طلبه شدید؟ چنانچه بگوییم برای این است که در آینده شغل بگیرم، یک نقطه منفی به حساب می آید. فرهنگ و محیط ما این را یاد داده است (7).».

عشق و علاقه به تحصیل

عناصر نظام آموزشی طلبگی را نباید با عناصر دیگر نظامهای آموزشی مقایسه کرد اگر چه یادگیری، تقویت، تعمیم و بسیاری از ارزشهای آموزشی در تمام نظامها وسیله ای برای رسیدن به هدف آن نظام است شیوه های کاربرد این ارزشها ممکن است در نظامهای مختلف با هم تفاوت کند.

آنجا که اراده شخصی علاقه و عشق به آموزش وجود ندارد، نظامهای آموزشی ناچارند از وسایل آموزشی و یا ماشین برای یادگیری استفاده کنند استفاده از این وسایل با آنکه با توفیق رو به رو بوده است، با این حال نتوانسته است در اراده و علاقه آموزندگان به آموزش تاثیرات ماندنی بگذارد.

نظام طلبگی محققا جزو نظامهای معدودی است که اکثر آموزندگان آن با میل و اراده شخصی و علاقه قلبی و در کمال آزادی وارد گشته اند، هدف خاصی را تعقیب می کنند و اغلب هم به هدف خود می رسند در نتیجه نه انگیزه های گریز و بیزاری از محیط آموزشی وجود دارد و نه محیط آموزش بر آنان قید می نهد.

در چنین نظامی طلبه به هر حال مطلب آموزشی را بدون فشار تحکیم و تنبیه و انضباطهای اداری و آموزشی، می آموزد به همین لحاظ ارزشهای آموزشی آن چون نظام یادگیری و نظام یادآوری به وسایل کمک آموزشی ماشینی هیچ گونه نیاز ندارد. و با همین در طول تاریخ حوزه و طلاب و علمایی پرورش یافته اند که گاهی تعداد تالیفات عمیق و علمی یکی از آنان به دویست مورد رسیده است (8).


تهیه و تنظیم : محمد حسین امین گروه حوزه علمیه تبیان

پی نوشت ها:

1. پژوهشی در نظام طلبگی; مهدی ضوابطی; ص 182 - 189.

2. حوزه و روحانیت در آینه رهنمودهای رهبری; ج 2; ص 22 و 23.

3. مجله پیام حوزه; ش 6; ص 87.

4. پژوهشی در نظام طلبگی; مهدی ضوابطی; ص 181.

5.با استفاده از ده گفتار شهید مطهری و مجله حوزه ش 8; مصاحبه با آیة الله سبحانی.

6. حوزه و روحانیت در آینه رهنمودهای رهبری; ج 2; ص 19.

7. حوزه و روحانیت در آینه رهنمودهای رهبری; ج 2; ص 21.

8. پژوهشی در نظام طلبگی; مهدی ضوابطی; ص 179 و 180.