تبیان، دستیار زندگی
موقعی كه به طرف دربار می رفتیم عبدالحسین هژیر كه در آن زمان وزیر دربار بود به استقبال دكتر مصدق آمد و با او شروع به حرف زدن كرد و گفت:انتخابات آزاد است. مصدق به او گفت:عبدالحسین هژیر تو شرف داری؟ این انتخابات آزاد است؟ خلاصه ما به طرف كاخ رفتیم و موقعیكه
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

بازخوانی تشكیل جبهه ملی به روایت كریم سنجابی


موقعی كه به طرف دربار می رفتیم عبدالحسین هژیر كه در آن زمان وزیر دربار بود به استقبال دكتر مصدق آمد و با او شروع به حرف زدن كرد و گفت:انتخابات آزاد است. مصدق به او گفت:عبدالحسین هژیر تو شرف داری؟ این انتخابات آزاد است؟
خلاصه ما به طرف كاخ رفتیم و موقعیكه به در كاخ رسیدیم یك نفر از میان جمعیت فریاد زد زنده باد مصدق رئیس جمهوری ایران. مصدق متوجه شد كه او از افراد تحریك شده است گفت این كی بود؟ او را بگیرید جمعیت ریختند او را گرفتند ساكتش كردند و تحویل افراد شهربانی دادند.

کریم سنجابی

دكتركریم سنجابی درسال 1283 دركرمانشاه متولد شد. دكترای حقوق خود را ازدانشگاه پاریس دریافت كرد و درسال 1313 به سمت دانشیاری حقوق اداری دانشكده ی حقوق وعلوم سیاسی واقتصادی دانشگاه تهران منصوب شد و مدتی بعد تا ریاست دانشكده ی مزبور رشد كرد. وی بعدازشهریور 1320 از بنیادگذاران حزب میهن پرستان بود كه به حزب ایران پیوست . حزب ایران ازاحزاب برجسته ای بود كه توسط تكنوكراتها و تحصیلكردگان ایرانی تاسیس شده بود . در تحصن دربار، او با دكترمصدق همراه گردید و از آن پس به عضویت جبهه ی ملی درآمد و به سمت وزارت فرهنگ در دولت مصدق رسید. سپس به نمایندگی مردم كرمانشاه درمجلس رسید . درآبان 56 جبهه ی ملی چهارم اعلام موجودیت كرد و دكترسنجابی دبیركل آن شد. وی در بحبوحه ی انقلاب باصدور اعلامیه ی مشهور 3 ماده‌ای در نفی حكومت شاهنشاهی و لزوم مراجعه به آرای عمومی عملاً به صف انقلاب 57 پیوست. دكترسنجابی قاطعانه از انقلاب حمایت كرد و هنگامی كه دكتر بختیار نخست وزیری محمدرضاشاه را پذیرفت جبهه ی ملی بختیار را اخراج كرد. دكتر سنجابی پس ازانقلاب به مدت 55 روز وزیرامورخارجه بود اما به دلیل مشكلات فراوان استعفاداد. درخرداد 1363 به آمریكا رفت و درسال 1375 درآنجا درگذشت.

در روز 22 مهرماه  دكتر مصدق و طرفدارانش برای اعتراض به انتخابات دوره شانزدهم در دربار متحصن شدند اما از این تحصن نتیجه‌ای حاصل نشد. در این اوضاع هژیر، وزیر دربار در آستانه شبستان مسجد سپهسالار به دست امامی از یاران نواب صفوی به قتل رسید. پس از این  قتل در تهران حكومت نظامی اعلام شد. عده زیادی از مخالفان دولت بازداشت شدند و دكتر مصدق هم به احمد آباد تبعید گردید. در همین ایام تبعید بود كه دكتر مصدق «متحصنین دربار» را به احمد آباد دعوت كرد و دكتر حسین فاطمی ضمن نطقی در این جلسه چنین اظهار داشت:« اكنون كه فواید كار دسته جمعی بر عموم رفقا روشن گردید و قدرت و نفوذ و اتحاد و وحدت بر همه معلوم گردید چه خوب است این عده برای كارهای مهم سیاسی و مملكتی دست به دست هم داده و به نام جبهه ملی تحت نظم و دیسیپلین خاصی شروع به مبارزه برای پیشرفت اهداف مختلف نماییم». حاضران پذیرفتند و به این ترتیب نام جبهه ملی هم در احمد آباد به اتفاق آراء در تصویب شد.

زمانی كه انتخابات دوره شانزدهم مجلس شورای ملی شروع شد ما تقریبا هر روز در خدمت آقای دكتر مصدق بودیم. ایشان اعلام كردند كه ما باید مجددا برای جلب افكار عمومی و تحصیل آزادی انتخابات به تحصن برویم

درواقع در جریان تحصن چهار روزه و بی نتیجه در دربار مقدمات تشكیل جبهه ملی ریخته شد. اما طرح تشكیل جبهه ملی با مشاركت احزاب و گروههای موجود در آن زمان پس از تبعید مصدق به احمد پی ریزی شد و در 21 آبان 1328 جبهه ملی رسما تشكیل شد.

زمانی كه انتخابات دوره شانزدهم مجلس شورای ملی شروع شد ما تقریبا هر روز در خدمت آقای دكتر مصدق بودیم. ایشان اعلام كردند كه ما باید مجددا برای جلب افكار عمومی و تحصیل آزادی انتخابات به تحصن برویم گفتگو بر سر این بود كه محل تحصن در كجا باشد برخی معتقد بودند كه در یكی از مساجد باشد ولی مصدق تصمیم گرفت كه این بار نیز در دربار تحصن صورت بگیرد. این بود كه ایشان اعلامیه ای صادر كردند كه ما روز جمعه 22 مهر ماه 1328 در دربار تحصن اختیار كنیم و از مردم شجاع ، وطن دوست و آزادیخواه ایران می خواهم كه ما را در این روز تنها نگذارند. صبح زود آن روز كه ما منزل مصدق می رفتیم جمعیت به تدریج می آمد و خیابان كاخ مملو از جمعیت می شد با وجود تهدیدهایی كه از طرف شهربانی شد نزدیك ساعت ده از منزل دكتر مصدق بیرون آمدیم و در میان انبوه جمعیت به راه افتادیم مصدق در جلو و ما هم پشت سر ایشان و جمعیت هم پشت سر ما به طرف دربار رفتیم.

کریم سنجابی

موقعی كه به طرف دربار می رفتیم عبدالحسین هژیر كه در آن زمان وزیر دربار بود به استقبال دكتر مصدق آمد و با او شروع به حرف زدن كرد و گفت:انتخابات آزاد است. مصدق به او گفت:عبدالحسین هژیر تو شرف داری؟ این انتخابات آزاد است؟ خلاصه ما به طرف كاخ رفتیم و موقعیكه به در كاخ رسیدیم یك نفر از میان جمعیت فریاد زد زنده باد مصدق رئیس جمهوری ایران. مصدق متوجه شد كه او از افراد تحریك شده است گفت این كی بود؟ او را بگیرید جمعیت ریختند او را گرفتند ساكتش كردند و تحویل افراد شهربانی دادند به در كاخ كه رسیدیم از طرف دربار آمد و گفتند همه شما كه نمی توانید وارد كاخ شوید یك عده را انتخاب كنید در همانجا یك عده برگزیده شدند (حدود19نفر) كه در خدمت مصدق وارد تحصن بشویم بنده تمام اسامی آنها را یادم نیست ولی آنهایی كه یادم هست عبارتند از: دكتر مصدق، شایگان، سنجابی، حسین مكی، حائری زاده، عبدالقدیر آزاد، دكتر حسین فاطمی، ارسلان خلعتبری، خلیلی مدیر روزنامه اقدام، ملكی مدیر روزنامه ستاره، عمیدی نوری مدیر روزنامه داد، جلالی نائینی مدیر روزنامه كشور، زیرك زاده، یوسف مشار و چند نفر دیگر و تقریبا سه و چهار روز در تحصن ماندیم مصدق با واسطه هژیر مذاكراتی با شاه كرد ولی كارگردان اصلی آن روزگار و قدرت واقعی آن زمان در دست دولت و یا حتی شاه نبود در دست هژیر عامل و متكی به سیاست مخصوص خارجی بود.

موقعی كه ما در كاخ متحصن بودیم آنجا پیشنهاد شد كه این هیئت و این تشكیلات بنام جبهه ملی نامیده بشود و آقای دكتر مصدق هم موافقت كردند و بنابراین پایه و اساس و نام جبهه ملی در همین روزهای تحصن نهاده شد

بالاخره بعد از چند روز مذاكره و مباحثه بی نتیجه بیرون آمدیم در این چند روز انتخابات هم در جریان بود و مردم هم رای می دادند و مصدق دستور داده بود كه مردم رای بدهند در آن روز مظفر بقایی فعالیت فوق العاده ای داشت. مردم فعالیت فوق العاده ای در انتخابات كردند و وقتی كه ما به منزل مصدق رفتیم و از فردای آنروز كه قرائت آراء شروع شد و رئیس نظارت هم سید محمدصادق طباطبایی بود در صف اول منتخبین تهران تمام كاندیداهای جبهه ملی بودند و نكته ای كه باید اشاره كنم این است كه جبهه ملی در همین تحصن تشكیل شد یعنی موقعی كه ما در كاخ متحصن بودیم آنجا پیشنهاد شد كه این هیئت و این تشكیلات بنام جبهه ملی نامیده بشود و آقای دكتر مصدق هم موافقت كردند و بنابراین پایه و اساس و نام جبهه ملی در همین روزهای تحصن نهاده شد.

بخش تاریخ ایران و جهان تبیان

منبع: موسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی