تبیان، دستیار زندگی
در حالی که بسیاری از دست اندرکاران کتاب به این نتیجه رسیده اند که دیگر رمقی برای جسم بی جان کتاب نمانده است اما در فراسوی ناباوری ها همچنان صدای رسای کتاب به خواب رفته، در گوش و جان انسان ها، ترنم نشاط، آگاهی می خواند و از آنچه غفلت و کجروی است باز می دار
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

کتاب شما را می خواند


در حالی که بسیاری از دست اندرکاران کتاب به این نتیجه رسیده اند که دیگر رمقی برای جسم بی جان کتاب نمانده است اما در فراسوی ناباوری ها همچنان صدای رسای کتاب به خواب رفته، در گوش و جان انسان ها، ترنم نشاط، آگاهی می خواند و از آنچه غفلت و کجروی است باز می دارد.


کتاب شما را می خواند

هر خواننده کتاب، در هر رده سنی با هر سطح دانش که به طور اتفاقی یا هدفمند به مطالعه کتاب می پردازد بی آنکه خود بخواهد یا تعمدی در کارش باشد، غیرمستقیم در معرض تربیت آموزه های کتاب قرار می گیرد. به خصوص دانش آموزان و جوانان خیلی زود تاثیر می پذیرند. تنها برخی از منتقدان و پژوهشگران سعی می کنند از پذیرش اندیشه ها و القائات کتاب پرهیز کنند و خویشتن دار و دیریاب باشند و زود به قضاوت نپردازند. اما شکی نباید داشت که کتاب مربی پنهان و آشکار انسان است. در حالی که بسیاری از دست اندرکاران کتاب به این نتیجه رسیده اند که دیگر رمقی برای جسم بی جان کتاب نمانده است اما در فراسوی ناباوری ها همچنان صدای رسای کتاب به خواب رفته، در گوش و جان انسان ها، ترنم نشاط، آگاهی می خواند و از آنچه غفلت و کجروی است باز می دارد. بررسی احوال کتاب از چند ناحیه قابل ارزیابی است. ابتدا در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلا می که صاحب رای در مجوز و حمایت از کتاب است. دیگر در آموزش و پرورش که خیل مخاطبان نونهال، نوجوان و جوان کشور را در اختیار دارد و سوم نهادهای دولتی دیگر همچون بنیاد حفظ و آثار ارزش های دفاع مقدس، شهرداری، حوزه هنری سازمان تبلیغات، بنیاد شهید، سازمان زندان ها و... و مرحله دیگر نهادهای خصوصی، اتحادیه ها و مراکز پخش که هرکدام روند خاص خود را تعقیب می کنند و در این مقال به طور اجمال به داوری عملکرد هربخش می نشینیم.

1) وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی

با توجه به گستره مضامین و تنوع مطالب و حجم آثار، روش اتخاذ شده در حیطه معاونت فرهنگی متناسب با درخواست ها و مطالبات عمومی ناشران و با طبع مردم نیست. ما نمی گوییم به همه کتاب ها مجوز بدهند و همه خواسته ها به حق و صواب است بلکه ایراد آن است که تکلیف کتاب ها را صریحا و دو دو تا چهار تا روشن کنند و سلیقه خاصی از سوی یک فرد یا افرادی که خود چیزهایی را دوست نمی دارند یا بیشتر دوست دارند اعمال نشود. البته در اینجا از مواضع معاون محترم فرهنگی در حمایت از کتاب های ارزشی و نحوه برخورد با برخی از ناشران به سهم خود تشکر می کنم. ما موقعی موفق می شویم که حرف ما صریح و بی پیرایه برای همگان یکی و برابر موضع کارشناسی باشد. نکته دیگر این که وزارت ارشاد ناشران صاحب اندیشه را به امان خدا رها نکند. برخی از آنان که سرمایه شان تفکر و خلا قیت است نمی توانند مانند ناشران پولدار اما بی تفکر حرکت کنند و آنان همواره با آثار ضعیف یا ارتباط قوی صحنه را در اختیار می گیرند. اینکه یک روسری فروش بازار خود را وارد عرصه نشر کند و از انواع کتاب های ادبی و تاریخی بدون اشاره به مرجع و ماخذ نا معتبر آن کتاب چاپ کند اشکالی ندارد، اما اینکه یک صاحب فکر و اهل فن نتواند کتاب خود را عرضه کند جای اشکال است. پس نقش وزارت ارشاد در فراهم آوردن و حمایت از کتاب های این دسته از ناشران کجاست؟

اگر سیاست های ما به گونه ای باشد که یک عده ناشر چاق و چاق تر شوند و جمع کثیری دیگر لاغر و لاغرتر معلوم است که سیاست فرهنگی اشتباه است.

عملا در نمایشگاه های کتاب استان ها ناشرانی رند صحنه را قبضه کرده اند که کتاب های عوام فریبانه روانشناسی و تاریخی و ادبی و با پوستر را عرضه می کنند. در حالی که در گذشته یارانه قیمت کاغذ شامل همه ناشران می شد اکنون حمایت از همه کتاب ها و همه ناشران صورت نمی گیرد. امید است با رهنمودهای مقام معظم رهبری حرکتی جدی تر در حمایت کتاب را شاهد باشیم. یک بیت غلط انداز نظامی و تبلیغات سو پیرامون آن موجب شده بود تا در نمایشگاه یاد یار مهربان حتی آنها که درعمرشان یک کتاب شعر نخوانده بودند دنبال منظومه خسروشیرین و بعضی به اشتباه لیلی و مجنون بودند. یعنی اگر کتابی در حرکت معمول خود بردی نداشته باشد می تواند در روش غیر معمول ما به چند برابر قیمت فروش رود و این درسی است.

کتاب شما را می خواند

2) وزارت آموزش و پرورش

در این خانه بزرگ انسان ساز وضعیت کتاب خیلی بحرانی تر از سایر جاها و به لحاظ فراگیران و طیف وسیعی که دارد پر مخاطره تر است. در گذشته چندین نشر در این وزارت فعال مایشا بودند و هستند همچون «آینده سازان»، «انجمن اولیا و مربیان»، «کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان»، «انتشارات مدرسه»، «موسسه منادی تربیت» که داستانی دارد. بنده که در اداره کل فرهنگی و هنری امور پرورشی بودم انتشارات مدرسه پخش کتاب مدارس را عهده دار بود و سعی می کرد تمام بودجه کتاب را برای پخش کتاب های خود مصروف کند و دانش آموزان کشور از کتاب های ارزشمند سایر ناشران محروم می ماندند. در حالی که نقش تربیتی دانش آموزان با معاون پرورشی بود و موسسه تربیت زیر شاخه آن معاونت، در یک نشست کارشناسان استان ها با پیش نویسی که تهیه نمودم موضوع انتقال کتاب های نمایشگاه با تایید کارشناسان استان ها به تربیت پیشنهاد و عملی شد اما تربیت هم در این راه افتان و خیزان عمل کرد. بنده کاری به مدیر عاملا ن گذشته و حال موسسه تربیت ندارم اما وزیر محترم و معاون پرورشی بداند که موسسه منادی تربیت خاستگاه امور پرورشی است و باید در زمینه نمایشگاه های مدارس صاحب اختیار و به نیابت از معاون پرورشی متولی باشد. نگذارید با ادغام همه ناشران آموزش و پرورش تفکر حذف پرورشی غالب شود این خانه ای است که با زحمت به دست آمده و درختی است که ریشه آن در اعتقاد به ارزش ها و صمیمیت هاست و اگر کسانی در این حیطه وارد شوند که تجارت مابانه و صرفا به کتاب های کمک آموزشی آن هم برای درآمد بیشتر عمل کنند تفکر اشتباهی است. حتی اگر آن کتاب های غیرآموزشی هم مطرح شود رنگ و بوی کتاب های مورد نظر امور پرورشی را ندارد و بیشتر بازار پسند است ما باید این جایگاه را محفوظ بداریم.

خاستگاهی که از زمان شهید باهنر، زرهانی و حسین هراتی دست به دست امانتدار آن بوده اند، صورت مساله پاک نشود. تازه نیت آن است که آموزش و پرورش نسبت به چاپ این همه کتاب های بی رویه کمک آموزشی در بیرون موضع گیری داشته باشد و مخالفت کند. این چه بساطی است که دهها ناشر برای یک درس بیش از صد نوع کتاب کمک آموزشی چاپ می کنند دانشآموز، اولیا و دبیران را با تردید، به مخاطره مواجه می سازند. امید است دستور صریحی در این زمینه برای کارشناسی بدون حب و بغض و نفع و ضرر کارشناسان دخیل در ماجرای پدید آوردن کتاب صورت گیرد.

سوم نهادهای دولتی...

در بین این نهادها سازمان فرهنگی و هنری شهرداری و نشر شهر که برای دانش آموزان فعالیت خود را متمرکز کرده است باید سیاست های آنان به گونه ای باشد که همه ناشران یکسان بتوانند کتاب های خود را عرضه کنند. اگر سیاست های ما به گونه ای باشد که یک عده ناشر چاق و چاق تر شوند و جمع کثیری دیگر لاغر و لاغرتر معلوم است که سیاست فرهنگی اشتباه است. در هر عرصه اقتصادی دیگر هم اشتباه است ولی در عرصه فرهنگ این شخص نیست که زمین می خورد در واقع جامعه از تفکر و بالندگی محروم می ماند و عده ای دیگر با موج سواری خود را بر دیگران تحمیل می کنند. البته نشر شهر به لحاظ سازماندهی و تشکیلاتی بسیار موفق عمل کرده اما باید بفهمند که او مجری است و باید امانتدار باشد که ضمن تشکر از آنان می خواهیم بیشتر از پیش با ناشران ضعیف همدلی کنند و مرعوب ناشران زورمند نشوند و آنچه برای خود نمی پسندند برای دیگران هم نخواهند.

به آن دسته از پخشی ها و کتابفروشان که تجارت عشق می کنند خسته نباشید می گویم و این جمله را اضافه می کنم که کتاب شخصیت دارد. با قداست کتاب بازی نکنند و بازی نخورند و کتاب های ناشناخته خوب را معرفی کنند و فقط به زیربلیت خود نیندیشند.

بخش کتاب و کتابخوانی تبیان


منبع: روزنامه مردم سالاری - جعفرسید