آمانو و اتخاذ رویکردهای غیرحقوقی
گزارش جدید دبیر کل بینالمللی انرژی اتمی که جنبههای مغرضانه آن در جهت منافع غرب و به ویزه آمریکا به خوبی مشهود است مورد نتقاد جدی بسیاری از تحلیلگران سیاسی و بین لمللی واقع شده است و بر نگرانیها در مورد چنین رویکردهای غیر حقوقی دامن زده است.
رویکرد جدید امانو مدیر کل آژانس بینالمللی انرژی اتمی در تنظیم گزارشی غیر واقع و مغایر با گزارشهای قبلی آژانس این نگرانی را به وجود آورده است که روند غیرحقوقی و عمدتا سیاسی این نهاد بینالمللی بیش از پیش تقویت شود و اعتبار چنین نهادهایی زیر سوال رود. بر این اساس علیاصغر سلطانیه، نماینده ایران در آژانس در یادداشتی درباره رویكرد مدیركل آژانس بینالمللی انرژی اتمی در ارایه گزارشش درباره فعالیتهای هستهیی ایران به ویژه گزارش اخیر یوكیا آمانو نوشته است که عموم مردم حق دارند حقیقت را درباره فعالیتهای هستهیی جمهوری اسلامی ایران بدانند. اما باید به بیست پرسش و پاسخ ساده در این زمینه توجه کرد.
1ـ آژانس بینالمللی انرژی اتمی بعد از 4000روز فرد ـ ساعت شدیدترین بازرسیها در تاریخ آژانس دریافته است که حتی یک گرم اورانیوم به سمت مقاصد نظامی منحرف شده است؟ خیر.
2ـ در مورد هرگونه فعالیت و مواد هستهیی که ادعا میشود تا سال 2ظ ظ 3 اعلام نشده بودند، آژانس بینالمللی انرژی اتمی دریافته است که آنها به سمت فعالیتهای نظامی منحرف شدهاند؟ خیر. تمامی این مواد و فعالیتها بعد از اعلام آنها از سوی ایران، توسط آژانس مورد حسابرسی قرار گرفتهاند.
3ـ ایران تعهد حقوقی برای اعلام سایت غنیسازی نطنز قبل از سال 2ظ ظ 3 داشته است؟ خیر. از آنجا که تا سال 2ظ ظ 3 هیچگونه مواد هستهیی وارد آن نشده بود، ایران هیچ تعهدی نسبت به اعلام آن نداشته است. به ویژه با عنایت به اینکه ایران تا سال 2ظ ظ 3، کد اصلاحی 1/3 ترتیبات فرعی موافقتنامههای جامع پادمان و معاهده منع اشاعه هستهیی را امضا نكرده بود.
4ـ ایران تعهد حقوقی داشته است که رآکتور تحقیقاتی آب سنگین در اراک (IR-40) را قبل از سال 2ظ ظ 3 اعلام کند؟ خیر. از آنجا که هیچگونه مواد هستهیی تا سال 2ظ ظ 3 وارد آن نشده بود، ایران تعهدی مبنی بر اعلام آن نداشته است. به ویژه با عنایت به اینکه ایران تا سال 2ظ ظ 3 کد اصلاحی 1/3 ترتیبات فرعی را امضا نكرده بود.
5ـ ایران تا سال 2ظ ظ 3، ذیل موافقتنامه پادمانهای جامع (CSA) متعهد به گزارش كردن کارخانه تولید آب سنگین اراک به آژانس بینالمللی انرژی اتمی داشته است؟ خیر. زیرا آب سنگین و فرآوردههای آن تحت پوشش موافقتنامه جامع پادمانها قرار ندارد. ایران در سال 2ظ ظ 3 شروع به اجرای پروتکل الحاقی كرد.
آژانس بینالمللی انرژی اتمی بعد از 4000روز فرد ـ ساعت شدیدترین بازرسیها در تاریخ آژانس دریافته است که حتی یک گرم اورانیوم به سمت مقاصد نظامی منحرف شده است؟ خیر
6ـ ایران هیچ تعهد حقوقی مبنی بر اعلام تاسیسات تبدیل اورانیوم (UCF) تا سال 2ظ ظ 3 داشته است؟ خیر. از آنجا که هیچگونه مواد هستهیی تا سال 2ظ ظ 3 به این تاسیسات وارد نشده بود، ایران تعهدی به اعلام آن نداشته است. به ویژه نظر به اینکه ایران تا سال 2ظ ظ 3 کد اصلاحی 1/3 ترتیبات فرعی را امضا نكرده بود.
7ـ ایران قبل از سال 2ظ ظ 3 تعهد حقوقی برای اعلام معادن اورانیوم شامل معدن گچین و ساغند داشته است؟ خیر. زیرا ایران تا سال 2ظ ظ 3 پروتکل الحاقی را امضا و اجرا نکرده بود.
8ـ آژانس بینالمللی انرژی اتمی پس از بازرسی متمرکز و قوی خود که شامل نمونهبرداری و آنالیز بوده است هیچ مواد یا فعالیت هستهیی از جمله غنیسازی در سایتهای پارچین و لویزان ـ شیان که ادعا شده است درگیر برنامه سلاح اتمی بودهاند، یافته است؟ خیر. بیانیه مطبوعاتی مدیرکل درباره ایران مورخ 6 مارس 2ظ ظ 6 گفته است: " در مورد شفافیت، من فکر میکنم در گزارش دسترسی به سایتهای نظامی بیان کردهام ، اخیرا به ما اجازه دسترسی به شماری از سایتهای نظامی، پارچین، لویزان، شیان، تجهیزات با کاربرد دوگانه و مصاحبه با افراد داده شده است. اینها اضافه بر موضوعات تحت نظارت پروتکل الحاقی هستند، اما به خاطر بازسازی تاریخچه برنامه، برای ما اساسی محسوب میشوند." در تاریخ 15 نوامبر 2ظ ظ 4 مدیرکل گزارش داد که این امتیاز به آژانس داده شد که از مجموعه نظامی لویزان ـ شیان جایی که آژانس نمونههای زیست محیطی را برداشت كرد، بازدید كند. سرانجام پاراگراف 1ظ 2 از گزارش مدیرکل ( GOV/2ظ ظ 4 / 83)، گفته است: " نمونههای جمعآوری شده از حیات گیاهی و خاک سایت لویزان ـ شیان آنالیز شد و آشکار شد که هیچ مدرک و قرائنی از مواد هستهیی وجود ندارد." اطلاعات بیشتر در اینباره در اسناد (GOV/2ظ ظ 5 / 87) 18 نوامبر 2ظ ظ 5 و (GOV/2ظ ظ 6 /15) 27 فوریه 2ظ ظ 6 موجود است.
9ـ آژانس بینالمللی انرژی اتمی در برنامه کار مورد توافق که به آن ملحق شده (INFOSIRC/ 711)، اعلام کرده است که هیچ موضوع دیگری اضافه بر آنچه در سال 2ظ ظ 7 فهرست شده است، وجود ندارد؟ بله. پاراگراف IV از سند (INFOSIRC/ 711) میگوید: این مدالیتیها تمامی موضوعات باقیمانده را پوشش میدهد و آژانس تایید میکند که هیچ مساله باقی مانده و ابهامی درباره برنامه و فعالیتهای هستهیی قبلی ایران وجود ندارد.
10ـ آژانس بینالمللی انرژی اتمی موظف بود اسناد مرتبط با "مطالعات ادعایی" را بر اساس برنامه کار به ایران تحویل دهد؟ بله. پاراگراف III میگوید: "آژانس استنادهای در دسترس ایران قرار خواهد داد؛ با توجه به پروژه نمک سبز، آزمایشهای انفجاری بزرگ و حامل موشکهای با قابلیت برگشت، همچنان آنها را در اختیار خود نگه میدارد.
11ـ آژانس بینالمللی انرژی اتمی به وظیفه خود مبنی بر تحویل اسناد مربوط به ادعاها به ایران عمل کرد؟ خیر. لطفا گزارش مدیرکل پیشین به شورای حکام را بخوانید، جایی که وی به درستی انتقاد میکند که کشور مشخصی که اسناد ادعایی را به آژانس ارائه کرده است، اجازه تحویل اسناد یادشده به ایران را به آژانس نداده است.
12ـ آژانس بینالمللی انرژی اتمی صحت مفاد "مطالعات ادعایی" را تایید کرده است؟ خیر. لطفا گزارش مدیرکل پیشین به شورای حکام را بخوانید، جایی که وی مشکل صحت اسناد را مطرح کرد. مدیرکل همچنین به وضوح توضیح داد که مواد و فعالیتهای هستهیی در "مطالعات ادعایی" دخیل نیستند.
تمامی مواد هستهیی اعلام شده در ایران، اندازهگیری شده و تحت نظارت کامل پادمانهاست و همچنان صلحآمیز باقی مانده است؟ بله
13ـ وظیفه ایران با توجه به سند (INFOSIRC/ 711) درباره "مطالعات ادعایی" چه بود؟ پاراگراف III این سند که مذاکره شد و ایران و آژانس در مورد آن به توافق رسیدند و در مرحله بعد توسط شورای حکام مورد تایید قرار گرفت، میگوید: به عنوان نشانه عزم همکاری با آژانس بر اساس تمامی اسناد دریافت شده مربوطه، ایران سند را بررسی كرده و آژانس را از ارزیابی خود مطلع خواهد کرد".
14ـ ایران طبق برنامه کار برای برگزاری نشست، مصاحبه، بازرسی یا نمونهبرداری درباره "مطالعات ادعایی" وظیفهای داشته است؟ خیر. همانگونه که در پاسخ شماره 12 گفته شد، ایران فقط وظیفه داشت ارزیابی خود را اطلاعرسانی كند. ایران ارزیابی 117 صفحهای خود را در سه سال گذشته ارائه داده است. اما آژانس وظیفه خود مبنی بر ختم برنامه عمل را انجام نداده است. طبق پاراگراف IV برنامه عمل: آژانس و ایران توافق کردند که پس از اجرای برنامه عمل و مدالیتیهای مورد توافق برای حل و فصل موضوعات باقی مانده، اجرای پادمانها در ایران به روش معمول و مسیر رایج تغییر یابد.
سلطانیه در این یادداشت تاكید میكند: به جای جمعبندی برنامه کار، دبیرخانه ادعاهای جدید را مطرح كرد که موسوم است به "ابعاد احتمالی نظامی". در حالیکه در پاراگراف IV برنامه کار تایید شده است: " هیچ موضوع باقی ماندهای و ابهامی درباره برنامه و فعالیتهای هستهیی قبلی ایران وجود ندارد."
15ـ ایران پروتکل الحاقی را اجرا نكرده است؟ بله.
16ـ ایران کد اصلاحی 1/3 از ترتیبات فرعی جامع پادمان را اجرا نكرده است؟ بله.
17ـ از چه زمانی ایران داوطلبانه اجرای پروتکل الحاقی و کد اصلاحی 1/3 را تعلیق كرد، چرا؟ مجلس ایران تعلیق داوطلبانه اجرای پروتکل الحاقی و کد اصلاحی 1/3 را ( بعد از دو سال و نیم ) با توجه به ارجاع حقوقی ناعادلانه موضوع فنی هستهیی ایران به شورای امنیت سازمان ملل در سال 2ظ ظ 6 تصویب كرد. نکته قابل توجه این است که پروتکل الحاقی یک ابزار حقوقی لازمالاجرا نیست و کد اصلاحی1/3 صرفا توصیه شورای حکام بود و جزیی از مفاد حقوقی موافقتنامه جامع پادمانها (CSA) محسوب نمیشود.
18ـ تمامی مواد هستهیی اعلام شده در ایران، اندازهگیری شده و تحت نظارت کامل پادمانهاست و همچنان صلحآمیز باقی مانده است؟ بله.
19ـ ایران خود امکان بازرسی سرزده و اعلام نشده را فراهم كرده است؟ بله. بیش از 1ظ ظ مورد بازرسی فوری که حتی گاهی یادداشت آن دو ساعت قبل از آن دریافت شده بود با موفقیت انجام شده است.
20 ـ چرا ایران قطعنامههای شورای حکام و شورای امنیت سازمان ملل را غیرقانونی میخواند؟ اول آنكه، طبق ماده 12c اساسنامه آژانس بینالمللی انرژی اتمی اگر بازرسان «عدم پایبندی» را تشخیص دهند باید به مدیرکل گزارش دهند، سپس مدیرکل باید به شورای حکام گزارش کند. پس از آن نیز شورا به اعضا و شورای امنیت سازمان ملل متحد گزارش خواهد کرد. در مورد ایران هیچ یک از این رویهها انجام نشده است. برخی اعضای شورا پس از گذشت سه سال از 2ظ ظ 3 که مسأله در شورای حکام مطرح شد ادعا کردند که قبل از سال 2ظ ظ 3 «عدم پایبندی» وجود داشته است. در هر حال مدیرکل از عبارت حقوقی «عدم پایبندی» استفاده نکرد، بلکه از واژه «عدم اجرا» (failure) استفاده كرد كه در مورد سایر كشورهایی كه موافقتنامه جامع پادمان را اجرا میکنند نیز به کار رفته است.
قطعا ادامه این روند به نفع جهان نخواهد بود و بر نگرانیها در مورد عملکرد چنین سازمانهای بینالمللی و در کنار آن نفوذ برخی قدرتها در آنها دامن میزند
مطابق این موافقتنامه پس از اقدامات اصلاحی مسأله مختومه اعلام خواهد شد. مدیرکل پیشین همه اقدامات اصلاحی ایران را به وضوح گزارش کرد. دوم، ماده 12c که قطعنامههای شورای حکام به آن اشاره دارند درباره «کشورهای عضو پذیرنده» ای صحبت میکند که از مواد هستهیی دریافت شده از آژانس سوءاستفاده کردهاند. ایران هرگز مواد هستهیی که در بندهای مربوطه اساسنامه به آنها اشاره شده دریافت نکرده است. سوم اینكه، طبق اساسنامه و موافقتنامه جامع پادمان اگر آژانس دریابد که مواد هستهیی به سمت اهداف نظامی منحرف گشتهاند شورای امنیت سازمان ملل متحد را از آن مطلع خواهد ساخت. همه گزارشهای مدیرکلهای قبلی و فعلی اعلام کردهاند هیچ مدرکی برای انحراف از مواد هستهیی وجود ندارد. چهارم، طبق موافقتنامه جامع پادمانها اگر یک کشور عضو از ورود بازرسان به کشور جلوگیری كنند و آژانس نتواند فعالیتهای راستیآزمایی خود را اجرا كند، شورای امنیت سازمان ملل را از آن مطلع خواهد ساخت. همه گزارشهای مدیرکل از سال 2ظ ظ 3 به وضوح اعلام کردهاند که آژانس قادر است راستیآزمایی خود را در ایران ادامه دهد
. پنجم، قطعنامههای سه کشور اتحادیه اروپا علیه ایران از سال 2ظ ظ 3 تا 2ظ ظ 6 تعلیق غنیسازی از سوی ایران را به عنوان عملی که از لحاظ حقوقی غیر لازمالاجرا، داوطلبانه و اقدامی اعتمادساز بود به رسمیت شناختهاند. بنابراین قطعنامههای شورای حکام برای تحویل مسأله هستهیی ایران به شورای امنیت سازمان ملل پس از اینکه ایران تصمیم گرفت فعالیتهای UCF خود را داوطلبانه به حالت تعلیق درآورد صد در صد با قطعنامههای قبلی خود در تناقض است.
بر این اساس به وضوح میتوان نتیجه گرفت که این گزارش کاملا مغرضانه و بر مبنای رویکردهای سیاسی و نه حقوقی تنظیم شده است. ضمن اینکه وقتی سه کشور اتحادیه اروپا در سال 2ظ ظ 6 با انگیزههای سیاسی و برای اینکه شورای امنیت سازمان ملل را درگیر موضوعی فنی کنند در حالی که به آژانس تعلق دارد و قطعنامهها را علیه ایران در شورای حکام پیشنهاد دادند، فعالیتهای غنیسازی در نطنز هنوز در حالت تعلیق داوطلبانه قرار داشت.
حال باید پرسید که بر اساس واقعیتهای فوق آیا ما باید به آژانس که تنها سازمان بینالمللی فنی موظف به ارتقای استفاده صلحآمیز از انرژی هستهیی در سراسر جهان برای صلح و سعادت است، بیش از این اجازه بدهیم که به دست تعدادی از کشورهایی که هدفشان تبدیل آژانس به یک نهاد نگهبان سازمان ملل (UN-Watchdog) به عنوان یكی از اركان فرعی شورای امنیت سازمان ملل متحد است، به صورت ابزار دست آنها به کار رود و کشورهای در حال توسعه را از «حق مسلم» خود برای استفاده صلحآمیز از انرژی هستهیی به نحوی که در اساسنامه آژانس درج شده است، محروم كنند؟
قطعا ادامه این روند به نفع جهان نخواهد بود و بر نگرانیها در مورد عملکرد چنین سازمانهای بینالمللی و در کنار آن نفوذ برخی قدرتها در آنها دامن میزند.
هاتف پور رشیدی
بخش سیاست تبیان