تبیان، دستیار زندگی
دكترین مهدویت،لازمه جهاد
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

دكترین مهدویت،لازمه جهاد


دكترین مكتب سرمایه‌داری، رفاه وخوش‌بختی به ارمغان نیاورده و نمی‌آورد؛ زیرا دكترین سرمایه‌داری به عدالت توجهی ندارد.نیاز به دكترین جدیدی است كه همه مردم دنیا آن را درك و مطالبه كنند؛ دكترین عدالت اقتصادی مهدوی.


این مقاله درصدد بیان چند مطلب است:

دكترین مكتب سرمایه‌داری، رفاه وخوش‌بختی به ارمغان نیاورده و نمی‌آورد؛ زیرا دكترین سرمایه‌داری به عدالت توجهی ندارد.نیاز به دكترین جدیدی است كه همه مردم دنیا آن را درك و مطالبه كنند؛ دكترین عدالت اقتصادی مهدوی.

جهاد اقتصادی

دیدگاه اسلام و اندیشه اقتصادى اسلام در مورد جهانی‌شدن اقتصاد نه تنها مثبت، بلكه به مثابة آرمانی است كه همواره در جان و دل اولیا و پیروان این مكتب ریشه داشته و دارد. یك‌پارچگى اقتصادی ملت‌هاى مختلف در سراسر جهان آرمان اساسى انسان است. برای رسیدن به این آرمان، باید بر نقل و انتقال آزادانه كالا، انسان‌ها، سرمایه و اطلاعات اعتماد و اتكا كرد.

ایجاد موانع ساختگى، تنها باعث عقیم ماندن آرمان رسیدن به وحدت بشر و افزایش رفاه همگانى است. با این همه، در صورتى كه عدالت تأمین شود، یك‌پارچگى پایدار هم مى‏تواند تحقق یابد. وقتی پای عدالت در میان نباشد، به رغم پیشرفت، ابتدا ممكن است یك‌پارچگى پدید آید، اما پس از آن‌كه ملت‌ها پى ببرند كه مزایا و دست‌آوردهاى یك‌پارچگى به‌طور منصفانه توزیع نمى‏شود، طرح یك‌پارچگى نقش بر آب خواهد شد.

نیاز به دكترین عدالت اقتصادی

عدالت‏ هدف نهایی نظام‌ اجتماعی فرهنگی اسلام تعیین شده است. عدالت از فضایلی است كه به وسیله اسلام حیات و زندگی را از سر گرفت و ارزش فوق‌العاده یافت. اسلام به عدالت، تنها توصیه نكرد و یا تنها به اجرای آن قناعت نكرد بلكه ارزش آن را بالا برد و آن را هدف نهایی نظام اجتماعی فرهنگی خود در سطح محلی، ملی، منطقه‌ای و جهانی اعلام كرد. البته تحقق عدالت در سطوح جهانی، به وجود آمادگی جهانی و رهبر جهانی مشروط خواهد بود. از مصادیق بارز آمادگی جهانی، یأس و نومیدی از پارادایم غالب سرمایه‌سالارانه جهانی است؛ همان‌طوری كه یأس از نظام كمونیستی، به فروپاشی ابرقدرت شرق انجامید، با وجود این، رهبری جهانی باید عظمتی داشته باشد كه فقط در امام زمان(عج) متحقق است.

به‌جز دوران باشكوه صدر اسلام و تمدن اسلامی‌كه بنا به نقل، فقیری وجود نداشته تا از بیت‌المال زكات دریافت كند، بشر همواره با ‌این پدیده شوم مشكل داشته و حتی صنعتی‌شدن و رشداقتصادی بلندمدت نیز نتوانسته ریشه فقر را بركند.

اما آمادگی جهانی در صورتی امكان‌ می‌پذیرد كه مردم دنیا با آموزه‌های عادلانه آن امام همام آشنا شوند. در مبحث اقتصاد، مهم‌ترین آموزه كه رفاه اقتصادی را به ارمغان می‌آورد، بحث رشد عادلانه موافق فقراست، چرا كه اگر رشد اقتصادی تحقق یابد، نابرابری به‌طور مداوم كاهش یابد، فقر ریشه‌كن شود، و البته، مصرف متعادل و بهینه گردد عدالت اقتصادی تام و تمام در جوامع حاكم می‌شود؛ این همان آرمان اسلام و اولیای الهی در طول تاریخ در قلمرو اقتصاد است. این آرمان امروزه در كشور ما امكان تحقق نسبی را دارد، و می‌توان آن را اجرایی كرد. و از این طریق، باید آن را به عنوان "دكترین مهدویت در قلمرو اقتصاد" به جهانیان عرضه كرد و به عنوان "دكترین رقیب" در مقابل "دكترین تعدیل اقتصادی" یا "اجماع واشنگتن"ی‌ و همین‌طور در مقابل "دكترین اجماع فراواشنگتن"‌ مطرح نمود.

آموزه‌هایی كه با آموزه‌های جهانی‌شدن سرمایه‌داری بتوانند مقابله كنند، چیستند و چگونه می‌توان بین رشد اقتصادی پایدار و عادلانه هم‌آهنگی و هم‌سویی ایجاد كرد؟ اینها پرسش‌هایی است كه در این مرحله از مقاله باید بدانها پرداخته شود. از این جهت، به نظر می‌رسد كه باید مراد از دكترین و آموزه‌های عدالت اقتصادی مهدوی را تبیین كرد و سپس اجزای آن را تشریح نمود.

اسلام به عدالت، تنها توصیه نكرد و یا تنها به اجرای آن قناعت نكرد بلكه ارزش آن را بالا برد و آن را هدف نهایی نظام اجتماعی فرهنگی خود در سطح ملی و جهانی اعلام كرد.

اقتصاد

مفهوم دكترین

واژه دكترین، در فرهنگ غربی ـ مسیحی به معنای آموزه و دستور‌العمل، اصل یا مجموعه اصول در یک شاخة دانش یا یک نظام اعتقادی (اعتقاد دینی) اصل حقوقی که از طریق تصمیمات گذشته اخذ شده، اعلان سیاست بنیادین حکومت به‌ویژه درعرصة روابط بین‌الملل است. در مورد سیاست خارجی و روابط بین‌‌الملل، در دائرة‌المعارف‌ ویکی‌پدیا آمده است:

دکترین عبارت‌است از مجموعه اصول بنیادینی که در سیاست خارجی یک کشور به‌كار گرفته می‌شود. از این رو، دکترین بیان‌گر توافق گسترده‌ای است که آن‌چه حقیقت تلقی شده را در طول یك سلسله اقدامات و اعمال، محقق می‌كند. دکترین در این معنا همواره بیان‌گر ابتکارات یک رهبر سیاسی خاص است که به نام وی خوانده می‌شود، مثل "دکترین مونروئه" و "دکترین آیزنهاور". در امریکا این رسم رایج است که هر رئیس جمهور دکترین خود را داشته باشد.

نكته مهم در این مفهوم سیاسی آن است كه رئیس جمهورهای ایالات متحده از آن در جنگ سرد علیه شوروی سابق استفاده می‌كرده‌اند. امروزه نیز "دكترین بوش" در مورد مبارزه با تروریسم او در جنگ سرد با اسلام به‌كار می‌رود. ویكی‌پدیا همین‌طور معانی ذیل را برای واژه دكترین ذكر می‌كند:

گاهی دکترین تنها یک واژه بلندپروازانه است برای یک شعار؛

دکترین هم‌چنین در فرآیند عملیات پیچیده در جنگ به کار می‌رود. نمونه بارز این معنا از دکترین، تاکتیکی است که در آن مجموعه‌ای از مانورها، نیروها و تسلیحات خاص به مثابه یک رهیافت پیش‌فرض در حمله خاص به کار گرفته می‌شود.

دکترین عبارت‌است از مجموعه اصول بنیادینی که در سیاست خارجی یک کشور به‌كار گرفته می‌شود.دکترین بیان‌گر توافق گسترده‌ای است که آن‌چه حقیقت تلقی شده را در طول یك سلسله اقدامات و اعمال، محقق می‌كند.

دکترین در کاربرد مفرد خود تنها به تعالیم مسیح اطلاق شده است و در کاربرد جمع خود در مورد تعالیم دیگران که از نظر مسیحیان باطل محسوب می شوند، به کار رفته است.

با توجه به معانی واژه دکترین كه در فرهنگ مسیحی ـ غربی، میبایست بر نقش آموزههای دینی در معنای این واژه تأکید کرد. ریشه این لغت نیز به معنای دستورالعمل و راه‌نماست. با چنین محتوایی، واژه دکترین در زندگی غیر‌دینی نیز رواج می‌یابد. در عرصه سیاسی‌ ـ اجتماعی، واژه دکترین بیشتر بیانگر دیدگاه‌های اعلامی و سیاست‌های رهبران سیاسی در جنگ سرد با دشمن واقعی یا خیالی است.

بنابراین، این نوع از جهانی‌شدن، نه تنها موجب رشداقتصادی پایدار نمی‌شود، بلكه نابرابری بین‌المللی را افزایش می‌دهد و فقر را نیز ریشه‌كن نمی‌كند

حال اگر ما در عصر غیبت بخواهیم از دکترین مهدویت سخن بگوییم، می‌توانیم به دو گونه از آن استفاده كنیم:

اول این‌كه میبایست آن را به صورت آموزه‌های بنیادین اسلام، همانند سنت مسیحی به کار ببریم. از این حیث دکترین مهدویت شامل آموزههای اسلامی درباره منجی موعود و زندگی در مدینه فاضله اسلامی خواهد بود. طبیعی است با توجه به ویژگی کلان آموزه مهدویت اسلامی، ابعاد مختلفی از آن را میتوان استخراج و تبیین نمود.

گونه دوم استفاده از این واژه، می‌تواند این باشد كه به‌طور مثال،‌ رهبری سیاسی ایران اسلامی در جنگ سرد علیه شیطان بزرگ و علیه راهبردهای اقتصادی رشد ناعادلانه، از دكترین عدالت اقتصادی مهدوی فقر است كه حامل رشد اقتصادی پایدار، عادلانه، و موافق استفاده كند البته، زمان استفاده از این واژه مهم است. به نظر می‌رسد، زمان استفاده از این واژه وقتی است كه نسیمی از این نوع رشد عادلانه در ایران وزیده باشد، و مردم ایران موفقیت نسبی آن را احساس كرده باشند. در آن صورت، هنگامی كه این دكترین اقتصادی در روابط بین‌الملل مطرح می‌شود، هم مردم ایران احساس صداقت و افتخار خواهند داشت و از آن با جان و دل حمایت می‌كنند، و هم این متاع در بازار دنیای اسلامی و غیراسلامی مشتری فراوان خواهد داشت. در نتیجه،‌ آن آمادگی جهانی برای ظهور حضرت‌(عج) فراهم خواهد شد.

به نظر می‌رسد، دكترین مهدویت اگر بخواهد اثربخش باشد، باید به همین معنای دوم به‌كار برود. بنابراین، لازم است كه ابعاد این دكترین بسط داده شود تا نخبگان فكری مستقر در جایگاه‌های رهبری و كارگزاری شیعه به شناخت عملیاتی از آن رسیده باشند و تحقق آن را سیاست اصلی خود قرار دهند. این امر باعث می‌شود تا زمینه‌سازی برای تحقق این ایده جدی گرفته شود. چگونگی انتقال از وضع موجود به وضع موعود و مطلوب، كه در تعبیر امروزی‌ها "چشم‌انداز" نامیده می‌شود، رسالت اصلی دكترین مهدویت است.

بخش اقتصاد تبیان


منبع : ناصر جهانیان /www.entizar.ir

لینکهای مرتبط :

به فرمایشات رهبری عمل شده است؟

جهاد اقتصادی و افق 14 سال پیش رو

بازار سکه و شعار جهاد اقتصادی

کسب روزی حلال نوعی جهاد

جهاد اقتصادی و پیشرفت بومی

جهاد اقتصادی با تکیه بر مبانی دین

ملزومات تحقق جهاد اقتصادی

آیا شرایط حاضر عادلانه است؟

عدالت چگونه محقق می‌شود؟