تبیان، دستیار زندگی
کتابخانه مدرسه پایگاه بسیار مهمی برای شروع مطالعه و ایجاد انگیزه در کودکان و نوجوانان است و کتابدار مدرسه یکی از موثرترین افراد در جهت رسیدن به چنین هدفی است. اوست که می تواند کتابخانه را به یک محیط سرد و متروک تبدیل کند و یا اینکه برعکس آن را زنده و روح
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

کتاب خوانی در مدارس


کتابخانه مدرسه پایگاه بسیار مهمی برای شروع مطالعه و ایجاد انگیزه در کودکان و نوجوانان است و کتابدار مدرسه یکی از موثرترین افراد در جهت رسیدن به چنین هدفی است. اوست که می تواند کتابخانه را به یک محیط سرد و متروک تبدیل کند و یا اینکه برعکس آن را زنده و روح بخش نماید.


کتاب خوانی در مدارس

به عقیده کارشناسان تشویق به کتابخوانى و مطالعه کتب غیردرسى باید در مدرسه اتفاق بیفتد، این در حالى است که 60درصد مدارس کشور کتابخانه ندارند.

فضایى که از ترکیب دو واژه «کتابخانه مدرسه» در ذهن مجسم مى شود، چند قفسه خاک خورده است با کتاب هایى که ظاهراً تاریخ مصرف آنها سال هاى قبل تمام شده و قفل هایى که روى تک تک قف سه ها به نشانه دست زدن به کتاب ها فقط با اجازه مسئول کتابخانه مقدور است. شاید به نظر برسد این فضاى ترسیم شده متعلق به سال ها و دهه هاى قبل باشد، اما ظاهراً گذشت دهه ها و سال ها نه قفل این قفسه ها را گشوده و نه خاک لابه لاى صفحات کتاب هایمان را در کتابخانه هاى مدارس رُفته.

هنوز کارى در زمینه کتابخانه هاى دیجیتالى نکرده ایم

نکته قابل تأمل در بحث کتاب و کتابخوانى این است که هنوز بخش عمده اى از مدارس ما فاقد کتابخانه اند. مدارسى هم که کتابخانه دارند از فضاى فیزیکى مناسب و اتاق مطالعه که از ملزومات ضرورى یک مدرسه است بى بهره اند. ضمن آن که کتاب موجود در کتابخانه هاى مدارس تنوع و جذابیت لازم را ندارند، همچنین ساز و کارى که براى آموزش در مدارس در پیش گرفته ایم تمرکز محور است، به این معنى که کتب درسى در مرکز آموزش ها قرار مى گیرد و معلم ناچار است که فقط اطلاعات کتاب را به بچه ها انتقال دهد، بنابراین دست معلم و دانش آموز براى یافتن مطالب جدید پیرامون مباحث درسى بسته مى شود و خواه ناخواه کتاب غیردرسى کتابخانه نیز بدون طرفدار و خواننده باقى خواهد ماند.

مطالعه کتب غیردرسى قاعدتا باید در مدرسه اتفاق بیفتد، اما برنامه فشرده درسى در مدارس ما عملاً وقت آزاد براى دانش آموز باقى نمى گذارد، ضمن آن که در مدرسه نمى آموزیم که مطالعه غیردرسى هم مى تواند بخشى از تکالیف درسى قلمداد شود، این بى توجهى موجب مى شود بچه ها حتى در اوقات فراغت شان به سمت مطالعه کتاب نروند، البته اگر بخواهیم به نیازهاى امروز نسل دانش آموز توجه کنیم باید از خلأ بزرگى در مدارس صحبت شود که آن نبود کتابخانه دیجیتالى است.

باید بدانیم که بچه ها به فضاى مجازى علاقه زیادى نشان مى دهند که مى توان از همین علاقه مندى بهره گرفت و کتاب هاى مورد نیاز آنها را در چارچوب مجازى که هزینه کمترى هم نیاز دارد پاسخ داد. بنابراین همه این عوامل در کنار هم موجب شده است که سرانه مطالعه در بین دانش آموزان بسیار ناچیز تخمین زده شود. محتواى کتابخانه ها با کتب درسى همسو مى شود.

زهرا پناهى روا، معاون دفتر توسعه فعالیت هاى فرهنگى وزارت آموزش و پرورش در این باره مى گوید: «براى انس و الفت بیشتر دانش آموزان بویژه دانش آموزان مقطع ابتدایى و همین طور مشارکت بیشتر معلمان در امر کتاب و کتابخوانى در سال تحصیلى جارى 14 هزار کتابخانه کلاسى در مدارس مقطع ابتدایى کشور ایجاد مى شود. ضمن آن که 85 هزار کتابخانه کلاسى موجود نیز ساماندهى خواهد شد. همچنین محتواى کتابخانه ها با محتواى کتب درسى دانش آموزان همسو مى شود.»

وى همچنین از تخصیص اعتبار 5میلیارد تومانى براى تجهیز کتابخانه هاى مدارس کشور خبر مى دهد و مى افزاید: در تفاهمنامه اى که بزودى بین وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامى و همین طور وزارت آموزش و پرورش منعقد خواهد شد، کتابخانه هاى مدارس راهنمایى و متوسطه کشور تجهیز مى شود، ضمن آن که در این طرح اولویت با کتابخانه هاى مدارس شبانه روزى مناطق محروم کشور و مدارس شاهد خواهد بود.

وى توسعه و تقویت کتابخانه هاى متمرکز دانش آموزان را در سطح مناطق خاطرنشان مى کند و مى گوید: «در برخى از مناطق کشور همه مدارس به کتابخانه دسترسى ندارند بر همین اساس کتابخانه اى منطقه اى شکل مى گیرد تا دانش آموزان چند مدرسه به طور مشترک از آن استفاده کنند، این مسئله بویژه در مناطق دورافتاده و محروم کشور بیشتر دیده مى شود، بر این اساس یکى از طرح هایى که در سال تحصیلى جارى با هدف ارتقاى فرهنگ کتاب و کتابخوانى در مدارس کشور اجرا مى شود تقویت کتابخانه هاى متمرکز است.

به نظر مى رسد کتابخوانى یک رفتار موختنى است و براى موختن یک رفتار و درونى کردن ن، بدون شک نمى توان نقش خانواده را نادیده گرفت

4 هزار کتابدار براى 41 هزار کتابخانه

معاون دفتر توسعه فعالیت هاى فرهنگى آموزش و پرورش در پاسخ به این سؤال که چه تعداد از مدارس فاقد کتابخانه و کتابدار است، توضیح مى دهد: «یکى از مشکلات ما در حوزه کتاب و کتابخانه هاى مدارس کمبود شدید کتابداران باتجربه و متخصص و مجهز به علم روز است. در حال حاضر 41 هزار و 386 مدارس کشور داراى کتابخانه اند، به این معنى که فقط دانش آموزان 41‎/87 درصد مدارس کشور به کتابخانه آموزشگاهى دسترسى دارند. ضمن آن براى 41 هزار و 386 کتابخانه در مدارس فقط 4 هزار و 400 کتابدار فعال هستند که متأسفانه بیشتر آنها نیز فاقد تخصص لازم اند که این مسئله در ترغیب دانش آموزان به سمت و سوى کتابخوانى اثر نامطلوب بر جاى مى گذارد.»

وى مى افزاید: «در حال حاضر به ازاى هر دانش آموز 3‎/64 کتاب در مدارس وجود دارد که باید این میزان افزایش یابد. بنابراین براى ایجاد انگیزه در دانش آموزان و براى افزایش سرانه مطالعه باید علاوه بر تجهیز کتابخانه هاى آموزشگاهى، کتاب هاى آنها وجین شده و کتابداران فعال و متخصص در مدارس به کار گرفته شوند. ضمن آن که ایجاد محیط شاد در کتابخانه ها رغبت حضور در کتابخانه و استفاده از آن را در بین بچه ها افزایش مى دهد که باید این مسئله نیز مورد توجه جدى قرار گیرد.»

کتاب خواندن، رفتارى آموختنى

به نظر مى رسد کتابخوانى یک رفتار آموختنى است و براى آموختن یک رفتار و درونى کردن آن، بدون شک نمى توان نقش خانواده را نادیده گرفت.

شخصیت کودک در خانواده دوام و قوام مى گیرد. این که خواندن کتاب چه ضرورتى دارد و جایگاه آن را باید کجاى خانه و خانواده جست وجو کرد، مسأله اى قابل تأمل است که نمى توان در عرصه در و پنجره باز براى ورود اقیانوسى از اطلاعات، بى تفاوت از کنار آن گذشت.

دکتر «فریبرز حمیدى» روانشناس در این باره مى گوید: «در گذشته وقتى صحبت از خانواده به میان مى آمد، تصویر یک محفل دوستانه و صمیمى در قاب ذهن نقش مى بست که اعضاى آن با نهایت مهر و عطوفت غم ها و شادى هایشان را قسمت مى کردند، اما امروز دیگر خانواده آن چاردیوارى بسته نیست، بلکه دریچه هاى بزرگى از دنیا به سوى آن باز شده است، به طورى که اینترنت و تلویزیون و کتاب و مجله جزیى از فرهنگ ارتباطات قلمداد مى شود. بنابراین عوامل تأثیرگذار بر خانواده به عنوان یکى از اساسى ترین نهادهاى فرهنگى باید دقیقاً بررسى و نقاط مطلوب، تقویت شود و نسبت به نقاط تأثیرگذار منفى هشدار داد.

همچنین زمانى مى توان از حریم این نهاد مقدس دفاع کرد که از نقش کالاهاى فرهنگى مؤثر بر آن غفلت نشود. در عصر جدید، اقلام موجود در سبد فرهنگى خانواده بسیار متنوع است.

رسانه هاى دیدارى و شنیدارى، کتاب ها و مطبوعات در این بعد جاى مهمى را اشغال مى کنند. در این میان مطالعه کتاب، روابط و برخورد میان اعضاى خانواده را متأثر از خود مى کنند و تربیت کودکان و نوجوانان را سمت و سو مى بخشد.

علاوه بر این اقتصاد و الگوى مصرف خانواده را تعریف مى کند و مسائل درونى آن را کم رنگ تر جلوه مى دهد. به همین خاطر انعکاس این تأثیرات در سطح مدرسه و دانشگاه به خوبى احساس مى شود.

کتاب به دانش افزایى خانواده کمک و زمینه تربیت فرهنگى را فراهم مى کند، اما به خاطر گسترش نیافتن فرهنگ مطالعه، اکنون این کالاى فرهنگى کارایى زیادى در خانواده ندارد.»

کتاب خوانی در مدارس

ترویج عادت کتاب نخواندن در نظام آموزشى کشور

بدون شک چگونگى جایگاه کتاب و مطالعه آن به عنوان یک محصول برآمده از دل فرهنگ و عادت پسندیده در نظام آموزشى کشور، تعلیم و تربیت را طرح و رنگى زیبا یا نازیبا مى بخشد.

درباره این جایگاه مهم دکتر «علیرضا شریفى» پژوهشگر حوزه تعلیم و تربیت معتقد است:

«در جامعه ما و به طور مشخص در آموزش و پرورش، کتاب اصلى ترین ابزار انتقال است. در آموزش عالى نیز کتاب محور قرار مى گیرد. بنابراین ظاهراً خروجى نظام آموزشى کشور باید این باشد که نوجوان برحسب عادت گرایش بیشترى به مطالعه پیدا کند اما عکس آن اتفاق مى افتد.

حجم مطالب درسى ارائه شده از اول دبستان تا دوره پیش دانشگاهى در مقایسه با نظام هاى آموزشى کشورهاى دیگر بسیار زیاد و متنوع است و آنچه از ارائه حجم بالاى اطلاعات به دانش آموزان نتیجه مى شود، دچار شدن به بیمارى عادت تصویرى است.

در این شیوه آموزشى فرصت تعمق درباره مطالب ارائه شده به دانش آموز بسیار محدود است و او فقط به اجبار مطالب را طوطى وار مى خواند و حفظ مى کند. روش ارزشیابى ما هم به کمک مى آید، یعنى ابزار ارزشیابى ما فرآیندمدار نیست.

آموخته هاى دانش آموزان پس از 12 سال و به صورت تستى ارزشگذارى مى شود و به جاى توجه به نتیجه آموخته ها، به سطحى نگرى، تعجیل در یادگیرى و فراموشى سریع براى جایگزینى با مطالب و مواد درسى جدید، منتهى مى شود؛ همچنان که اوج ارزشیابى سطحى را در کنکور سراسرى مى توان مشاهده کرد.»

دکتر شریفى، روش تدریس معلم در کلاس درس را مورد تأکید قرار مى دهد. «معلم ما در کلاس، روش سخنرانى یعنى روشى که براى دانش آموز ملال آور است را انتخاب مى کند. حجم بالاى مطالب درسى، جمعیت زیاد کلاس و کمبود وقت در پاره اى از مواقع معلم را ناچار به انتخاب روش سخنرانى مى کند.

قرار گرفتن و پذیرفتن چارچوب مدیریتى مدرسه نیز معلم را مجبور مى کند در زمان محدود با توجه به تعطیلات زیاد دانش آموزان، آنچه را که تعیین مى شود تدریس کند.

این مسأله قالبى بودن را به دانش آموز منتقل مى کند و دیگر کسى از او انتظار دنبال مطالب و آموزه هاى جدید رفتن را ندارد و چون دانش آموز از مطالعه خود لذت نمى برد و به مفاهیم هم عمیقاً بى توجه است، فضاى نامطلوب از مطالعه و کتاب در ذهن او نقش مى بندد، به طورى که پژوهش ها نشان مى دهد کسانى که در کنکور سراسرى قبول مى شوند، سال ها پس از آن به دنبال مطالعه کتاب نمى روند.»

منبع غنى تغذیه افکار و اندیشه

کارشناسان معتقدند: در برخى مقاطع سنى، مانند نوجوانى علاقه به مطالعه شدت مى گیرد. این که چگونه باید شرایط و زمینه رسیدن به علاقه فرد را فراهم کنیم و آیا هر کتابى را مى توان به صرف علاقه مطالعه کرد، سؤالى است که دکتر حمیدى در پاسخ به آن مى گوید:

«نقش خانواده در دوره نوجوانى فرد یعنى زمانى که عطش مطالعه بالا رفته، بسیار مهم است. جمله «همان گونه زندگى مى کنیم که مى اندیشیم»،

حاکمیت و سلطه افکار بر نحوه زندگى را نشان مى دهد. یعنى نوع بینش آدمى شیوه زندگى او را تبیین مى کند. مطالعه هم یکى از غنى ترین منابع تغذیه افکار و اندیشه بشرى است.

اعضاى خانواده براى تکمیل تجربیات خود نیاز دارند با مطالعه، اندیشه هاى دیگران را به تفکر خود پیوند بزنند و راه و رسم زندگى را به کمک توانایى فکر پیدا کنند، بنابراین توجه به آنچه مى خوانیم نمى تواند از دیده پنهان شود. یکى از صاحبنظران معتقد است کتاب خوب، کتابى است که بیشتر به عمل و رفتار خوب شباهت داشته باشد.

کتاب خوب نفس را تهذیب مى کند و روح را عروج مى دهد و به تکوین شخصیت خانواده کمک مى کند، بنابراین براى دستیابى شخصیت مثبت باید آثار مکتوب سازنده و مطلوب را جست وجو کرد و براى یافتن یک کتاب خوب همچون یک دوست خوب باید با افراد صاحب اندیشه و ایده و داراى خلاقیت مشورت کرد.»

کتاب خوانی در مدارس

28 هزار کلمه در روز حرف مى زنیم!

عده اى معتقدند کمتر نوشتن و کمتر خواندن مردم، ریشه در فرهنگ شفاهى دارد. در این باره دکتر شریفى علاوه بر تأکید بر وجود فرهنگ شفاهى جامعه، حجم بى سوادان و معضلات اقتصادى خانواده را نیز از دلایل کتاب نخواندن مى داند.

«به لحاظ فرهنگى جامعه اى هستیم که منابع اطلاعاتى مورد نیاز خود را نه با مراجعه به کتاب بلکه از طریق سینه به سینه و فرهنگ شفاهى به دست مى آوریم. به طور مثال تلفن یک ابزار قدیمى در کشور ما نیست اما وسعت و سرعت گسترش آن تعجب آور است. حجم مکالمات تلفنى در میان ایرانیان بسیار بالاست و این امر نشان دهنده رایج بودن مکالمات طولانى در میان ماست. به طورى که ساعت ها در میهمانى ها مى نشینیم و رودررو صحبت مى کنیم. یک زن ایرانى در 24 ساعت، 24 الى 28 هزار کلمه حرف مى زند. این آمار براى مردان 14 تا 18هزار کلمه در روز است. یعنى حاکم بودن فرهنگ شفاهى، توجه به مکتوبات را کاهش مى دهد. آمار بالاى بى سوادى هم با کم بودن زمان مطالعه در میان افراد کمک مى کند. مشکلات اقتصادى موجود، پدر و مادرها را به صرف زمان طولانى براى تأمین نیازهاى اولیه خانواده مجبور مى کند و از آنجا که رفتار آموختنى است تا وقتى پدر و مادرها رفتار مطالعه کردن از خود نشان ندهند، فرزندان آنها چنین رفتارى را بدون مشاهده نمى توانند بپذیرند و درونى کنند.»

13 دقیقه کتابخوانى در روز

بالا رفتن سطح سواد و میزان باسوادان در کشور و امکان دستیابى به امکانات بیشتر، آمار زمان مطالعه را نسبت به سال هاى گذشته افزایش داده است و این افزایش به گفته کارشناسان کتاب و استناد به آمارها به خوبى در پژوهش ها نمایان است.

«مهدى جهرمى» مدیرعامل خانه کتاب در این باره مى گوید: «متأسفانه آمار روزآمدى درباره میزان مطالعه وجود ندارد اما پژوهش هاى صورت گرفته، افزایش را نشان مى دهد.

آمار سال 79 که در سطح ملى انجام گرفته بیانگر میانگین 13‎/8 دقیقه مطالعه در روز براى زنان و 13 دقیقه مطالعه براى مردان است.

آمار دیگرى نیز در سال 83 در سطح استان تهران به دست آمد که نسبت به سطح ملى وضع بهترى دارد. در این آمار 6 درصد مردان و 33درصد زنان کمتر از یک ساعت در روز، 41 درصد مردان و 39 درصد زنان بین یک الى 2 ساعت در روز، 18 درصد مردان و 18‎/8 درصد زنان بین 3 الى 4 ساعت در روز و 4‎/3 درصد مردان و 8‎/3درصد زنان هم بیش از 5 ساعت در روز مطالعه مى کنند.

البته استان تهران به خاطر بالا بودن سطح سواد آن نسبت به استان هاى دیگر کشور از آمار بالاترى برخوردار است.»

جهرمى درباره عقیده برخى مبنى بر بالا بودن قیمت کتاب در کشور توضیح مى دهد: «قیمت کتاب با توجه به قیمت آن در کشورهاى دیگر گران نیست. مبالغى را که در سال براى کیف و کفش و خوراک و پوشاک هزینه مى کنیم، بسیار بیشتر از قیمت یک کتاب است اما چون جایگاهى براى ورود کتاب در سبد خانواده تعریف نشده، تأمین هزینه کتاب براى برخى خانواده ها دشوار به نظر مى رسد.»

جهرمى درباره آمار کتاب هاى منتشر شده در سال جارى نیز مى گوید: «از ابتداى سال 21 هزار و 940 عنوان کتاب چاپ شده است. حوزه دین با 5هزار و 89 عنوان و ادبیات با 4 هزار و 265 عنوان و علوم عملى شامل (فنى و مهندسى، کامپیوتر، باغدارى و غیره) با 3 هزار و 140 عنوان بالاترین آمار را به خود اختصاص داده است.»

شیوه هاى تشویق به مطالعه

دکتر حمیدى درباره شیوه هاى تشویق خانواده و فرزندان به مطالعه مى گوید:

«معرفى منابع مفید و برگزیده بویژه کتاب هاى منتخب سال در گروه هاى سنى مختلف از طریق رسانه هاى گروهى و ارائه شیوه هاى صحیح مطالعه و خواندن زندگینامه بزرگان براى فرزندان و تأکید بر پدیده انفجار اطلاعات و لزوم کسب آگاهى در عصر اطلاعات را مى توان در ترغیب و تشویق خانواده و فرزندان به مطالعه مؤثر دانست.»

فرآوری: فاطمه شفیعی

بخش کتاب و کتابخوانی تبیان


منابع: روزنامه ایران، سایت ای بوک