آیا خداوند مکار است ؟!
«مکر» به معنای تدبیر و چاره اندیشی در کارهای خوب یا بد میباشد. و به همین جهت در قرآن نیز همراه با وصف «السَّیئی» بکار رفته است.
آیات متعددی که «مکر» را به خدا نسبت میدهند، منظورشان تدبیر کلّی خداست. چون او مالک تدبیر است، و هیچ تدبیری از دایرهی تدبیر او خارج نمیباشد. لذا خداوند تبارک و تعالی فوق هر تدبیر کنندهی است که: «الله خیر الماکرین» و خداوند تبارک و تعالی میفرمایند: «پیش از آنان نیز کسانی طرحها و نقشهها کشیدند; ولی تمام طرحها و نقشهها از آن خداست; او از کار هر کس آگاه است; و به زودی کفّار میدانند سرانجام نیک در سرای دیگر از آن کیست!» این آیه صراحت دارد که تدبیر کلّی مال خداست و تدبیر دیگران در مقابل تدبیر خدا کاری از پیش نمیبرد.
پس «مکر» در لغت به معنای تدبیر است. اعمّ از آنکه اصل تدبیر خوب باشد یا بد، و یا این تدبیر در کار بد باشد و یا در کار خوب. گرچه بعضی مکر را به فریب دادن معنا کردهاند و چنانچه به خدا نسبت داده شود به معنای پاداش و کیفر نیرنگ و فریب میباشد. میخواستند حضرت رسول (صلی الله علیه و آ له) را بکشند یا زندانی کنند و مراد از «یَمکُرُ اللهُ» همان تدبیر خداوند است که آن حضرت را مأمور به هجرت نمود. و همین که میبینیم کلمهی «مکر» همراه با وصف «السَّیِئّی» در قرآن بکار رفته دلیل بر آن است که «مکر» گاهی بد و گاهی خوب است. بنابراین، آیات متعددی که آیهی شریفه سوره رعد(74) صریحاً دلالت دارد بر اینکه تدبیر کلّی مال خداست و تدبیر دیگران در مقابل تدبیر خدا هیچ است و کاری از پیش نمیتواند ببرد.
اسْتِکْبَارًا فِی الْأَرْضِ وَ مَکْرَ السَّیِّئِ وَلَا یَحِیقُ الْمَکْرُ السَّیِّئُ إِلَّا بِأَهْلِهِ...(سوره فاطر آیه 43 )
مکر خداوند در کلام امام رضا علیهالسلام
از امام رضا (علیه السلام) نقل شده است که مکر الهی، به معنای مجازات الهی است .(تفسیر صافی، فیض کاشانی، ج 2، ص 222 .)
قرطبی از مفسران اهل سنّت، نیز میگوید: منظور از مکر خدا، عذاب و جزای او بر مکر بندگان است(لجامع لأحکام القرآن، ج 7، ص 254، ذیل آیه 99 اعراف )
مکر خدا در بیان علامه طبابایی
علامه طباطبایی در تفسیر المیزان، ذیل آیه 26 و 27 از سوره بقره، مینویسد: «در قرآن مجید، اضلال (گمراه کردن)،خدعه و مکر، کمکرسانی به بندگان برای عصیانگری و طغیان، مسلط ساختن شیطان بر انسان و نظایر آن به نحوی به خداوند متعال نسبت داده شده است که با ساحت قدس او و منزه بودنش از آلودگی به نقص و زشتی و مکر سازگار باشد.
بدیهی است که کلیه این مفاهیم در نهایت به اضلال و انواع آن باز میگردد و هر اضلالی را، حتی اضلال بدوی و اضلالی که با اغفال صورت پذیرد را نمیتوان به خداوند نسبت داد و شایسته او هم نیست.
آری اضلال به معنای مجازات و کیفر و یاری نکردن و رها ساختن به حال خود، برای کسی که با سو اختیار خویش به پیشواز گمراهی میرود، برای خداوند ثابت است»(ر. ک: المیزان، ج 1، ص98 و 99 ذیل آیه 26 و 27 سوره بقره)
علامه در جایی دیگر، ذیل آیه 99 سوره اعراف (أفأمنوا مکر الله...)، گوید:«مکر از سوی خداوند تعالی، فقط به صورت مجازات و کیفر دادن صحیح است. بدین ترتیب که کسی معصیت کند و در پی آن خداوند او را به طوری یا از جایی که نمیداند، مؤاخذه نماید یا کاری کند که او را به سوی عذاب سوق دهد و او خود متوجه نشود. اما مکر ابتدایی، بدون آن که پیش از آن گناه و معصیتی تحقق گیرد، نسبت به خداوند متعال ممتنع است» (همان، ج 8، ص 206)
بنابراین مکری که به خدا نسبت داده میشود، همان کیفر و مجازات الهی است که بر اثر گناه و معصیت بنده محقق میشود یا حداقل امکان تحققش وجود دارد. اما این که چرا به مجازات و کیفر الهی «مکر» گویند، از این روست که شخص معصیت کار متوجه نمیشود از چه ناحیهای یا چگونه بلا بر او نازل شده است.
در مجمعالبیان در این باره آمده است:« به عذاب، مکر اطلاق شده است؛ از آن رو که اهل عذاب از جایی یا به گونهای که علم و آگاهی ندارد، به آن دچار میگردند؛ همچنان که مکری که از ناحیه مکر کننده به مردم میرسد، از جایی است یا به گونهای است که آنان بدان آگاهی ندارند»(مجمعالبیان، ج 4، ص 315، ذیل آیه 99 اعراف)
استدراج گامی برای هلاکت آدمی
نکته قابل ذکر دیگر آن است که گاهی عذاب الهی به صورت نعمتهایی چون سلامت، تندرستی، طول عمر و فزونی ثروت برای برخی از انسانها ظاهر میگردد ؛ به طوری که چنین انسانهایی حتی گمان میکنند مورد نظر و عنایت خاص خداوند قرار گرفتهاند؛ حال آن که مبتلا به مکر الهی شدهاند.
در چنین حالی است که مکر شدگان به غفلت و خوشگذرانی میپردازند تا عمرشان به سر آید یا ناگهان به بلایی آشکار گرفتار کردند. از این روست که برخی مکر الهی را به «استدراج»{یعنی گام به گام و پله به پله در ورطه هلاک افکندن} معنا و ترجمه کردهاند.(ر.ک: الجامع لأحکام القرآن، ج 7، ص 254، ذیل آیه 99 اعراف ؛ مجمعالبیان، ج 4، ص 315، ذیل آیه 99 اعراف.)
در آیه 182 سوره اعراف میخوانیم: (و الذین کذبوا بآیاتنا سنستدرجهم من حیث لا یعلمون)؛ و آنها که آیات ما را تکذیب کردند، به تدریج از جایی که نمیدانند، گرفتار مجازاتشان خواهیم کرد».(ترجمه آیه از برگردان آیت الله مکارم شیرازی است.)
ملا محسن فیض کاشانی در شرح استدراج مزبور گفته است: «استدراج در اصل یعنی گام به گام بالا بردن و گام به گام پایین بردن؛ به گونهای که شخصِ مستدرج متوجه آن نشود. بدین صورت که نعمتهایی پی در پی بر تکذیب کنندگان و عاصیان نازل شود. همین موجب میگردد که آنان گمان کنند این نعمتها از الطاف الهی است و به این خیالِ خام به کفران خود در گمراهی شدت بخشند تا آن که عذاب الهی بر آنان حتمی شود».(تفسیر صافی، ج 2، ص 256، ذیل آیه 182 سوره اعراف .)
تفاوت میان مکر خدا و بندگان در چیست ؟
گفتنی است کاربرد «مکر» در مورد خداوند با کاربرد آن در مورد آدمیان، کاملاً متفاوت است. مکر در آدمیان، نوعاً از موضع ضعف صورت میگیرد که آنان با ترفندهایی، قصد غلبه و رسیدن به هدف خود را دارند. ولی در ذات سبحان خداوند، ضعف و قصوری وجود ندارد تا برای رسیدن به اهداف به ترفند متوسل شود.
از این رو معنای مکر و کلمات مشابه آن در قرآن (کید، استهزا و...)، همان برنامه و سنن الهی در آفرینش است که مکر کنندگان با آن مواجه خواهند شد؛ ولی از آن جهت که جریان این امور قدری پیچیده و دور از انظار است، کلمه «مکر» درباره آن به کار رفته است.
چنانچه خدا توانایی برخورد علنی و مستقیم و قهر آمیز با مکاران را دارد توسل متقابل او به این شیوه (مکر) در برابر آنها چه توجیهی دارد ؟!
شکی نیست خدای قادر متعال بدون بکار گیری شیوه مکر نیز توانایی هر گونه برخورد علنی و قهر آمیز با مکاران بد اندیش ستمگر را دارد . به این آیه توجه کنید :
آیا ایمن شدند آنان که مکر کردند بدیها را که فرو بردشان زمین یا بیایدشان عذاب از جایی که نمیدانند؟ (سوره نحل آیه 45 )
در هر صورت بهکارگیری شیوه های گوناگون ( همین طور زمان اجرای آن ) از ناحیه خداوند بستگی به خواست خود او و نیز به انحاء گوناگون اعمال انسانها دارد . چنانچه برابر آیات متعدد خداوند در موارد زیادی به انسانها تا روز موعود ( روز جزا – روز قیامت ) مهلت میدهد و این نشانگر هیچ گونه ضعف یا تناقض در صفات خداوند نیست .
فرآوری : زهرا اجلال
بخش قرآن تبیان
منابع :
برگرفته از پرسمان
سایت پاسخگوی قرآنی
سایت حوزه