تبیان، دستیار زندگی
از این پس شهید ثانی به صوب روم شرقی ، عزم سفر نمود و می خواست - به منظور آنكه مقام استادی و تدریس را در پاره ای از مدارس آنجا احراز نماید - به قسطنطنیه برود، و با مسئولان مربوطه در این زمینه ملاقاتی به عمل آورد.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :
در قسطنطنیه

در قسطنطنیه

بازگشت به وطن

ماندن در مصر و یا دمشق از آن پس نمی توانست بر موجودی و ذخائر علمی شهید بیفزاید؛ لذا مصر را در هفدهم شوال 943 ه ‍ ق ، به سوی حجاز ترك گفت ، و در این سفر به زیارت خانه خدا و انجام مراسم حج و عمره

و زیارت نبی اكرم (صلی الله علیه و آله ) و ائمه بقیع (علیهم السلام ) موفق گردید و در ماه صفر 944 ه ‍ ق به وطن خویش بازگشت . و چون دارای سابقه شهرت علمی و فضل بود مردم شدیدا شائق مراجعت وی به زادبومش بودند.

ابن العودی در این باره می نویسد: ((ورود شهید ثانی به سرزمین نیاكانش همچون باران رحمتی بود كه زیر بارش معارف خود، دلهای جهل زده و مرده را دوباره احیاء كرد و ارباب فضل و علم بدو روی آوردند، آنهم در روزگارانی كه ابواب علم ، فراسوی مردم ، بسته بود و با ورود شهید ثانی این درها گشوده شد، و بازار علم و دانش كه از رونق افتاده بود از بركات قدوم او سرشار، و انوار فیضان وجودش بر تیرگیهای جهل پرتوافكن شد، و قلوب اهل معارف ، بهجت و نورانیتی یافت ...)).

دانش جویان و مشتاقان علم از آن پس از نواحی مختلف ، آهنگ سوی او می كردند. و فضلاء پیرامون وی گرد می آمدند و او نیز دست اندركار تدریس و ارشاد مردم و اداره شئون دینی آنها شد و مسجد و مؤ سسات دیگری را در آنجا بناء كرد.

 زیارت اعتاب مقدسه در عراق

در صفر 946 ه ‍ ق ، به زیارت ائمه اطهاری كه مراقدشان در عراق بود موفق گردید، و در پنجم شعبان همانسال به موطن خود، ((جبع )) بازگشت و چند سال در آنجا ماند.

بیت المقدس

در ماه ذیحجه سال 948 ه ‍ ق ، مسافرت به بیت المقدس را در پیش گرفت ، و در آنجا در محضر شیخ شمس الدین بن ابی اللطیف مقدسی ، بخشهائی از ((صحیحین ))، یعنی صحیح بخاری و صحیح مسلم را قرائت نمود و از او اجازه روایت را دریافت كرد. و پس از آن به موطن خود بازگشت و در آنجا سرگرم تحقیق و مطالعه گشت .

بلاد روم شرقی و قسطنطنیه

از این پس شهید ثانی به صوب روم شرقی ، عزم سفر نمود و می خواست - به منظور آنكه مقام استادی و تدریس را در پاره ای از مدارس آنجا احراز نماید - به قسطنطنیه برود، و با مسئولان مربوطه در این زمینه ملاقاتی به عمل آورد. میان تركهای آن زمان چنین معمول بود كه باید مراجعان به پایتخت ، همراه خود دارای معرفی نامه ای از طرف قاضی آنجا باشند قاضی وقت هم شخصی به نام ((معروف شامی )) و مقیم در صیدا بود. میان شهید ثانی و این قاضی ، سابقه آشنائی وجود داشت . شهید ثانی ، شاگردش : ابن العودی را به سوی او گسیل داشت تا صرفا آمدن او را - بدون درخواست معرفی نامه - به وی اعلام كند. ابن العودی نزد قاضی آمد و سفر شهید ثانی را به او گزارش نمود و درخواستی از او به عمل نیامد.

باری ، شهید ثانی به قسطنطنیه مسافرت كرد، چنانكه خود می گوید:

((ورود ما به قسطنطنیه ، همزمان با روز دوشنبه ، هفدهم ربیع الاول 952 ه ‍ ق اتفاق افتاد، و خداوند متعال برای ما منزلی فراهم فرمود كه بسیار زیبا و مناسب ، و از بهترین مساكن آن شهر بوده ، و به حوائج خود نیز در این منزل دسترسی داشتیم . پس از ورود به این شهر، هجده روز با هیچیك از بزرگان تماس برقرار نكردم . و قضاء الهی بر آن مقرر گردید كه در این ایام كوتاه به نگارش رساله جالب توجهی توفیق یابم كه حاوی ده مبحث مهم از مباحث عقلی و فقهی و تفسیر و امثال آنها بوده است . این رساله را نزد قاضی عسكر - كه به ((محمد بن قطب الدین بن محمد بن محمد بن قاضی زاده رومی )) نامبردار بود - فرستادم . این قاضی عسكر، مردی فاضل و ادیبی خردمند و اندیشمند بود كه از لحاظ اخلاق و ادب از بهترین شخصیتهای آن دیار به شمار می رفت . فرستادن این رساله ، تاءثیر مطلوبی در او به جای گذاشته ، و موقعیتی جالب برای من به ارمغان آورد، و در نتیجه ، بهره ای عظیم عاید من گشت . و این قاضی عسكر فاضل ، نزد افاضل و دانشمندان آن شهر، مرا بسیار می ستود، و مرا بدآنها می شناساند. در این مدت میان من و قاضی مذكور، بحث و مذاكراتی در مسائل مختلف علمی ، اتفاق افتاد.

پس از آنكه دوازده روز از مجالست ، با قاضی زاده رومی ، سپری گشت دفتری را كه صورت وظائف و مدارس در آن ثبت و ضبط شده بود نزد من فرستاد، و مرا در انتخاب هر مدرسه دلخواهم مخیر ساخت ؛ ولی تاءكید می كرد كه تدریس در شام یا حلب را انتخاب كنم . شهید ثانی می گوید: من مدرسه ((نوریه )) بعلبك را برای انجام وظیفه تدریس انتخاب كردم و این به دو علت بود: اولا آنجا را مقرون به صلاح می دیدم . و ثانیا استخاره نیز با انتخاب آنجا مساعد بود. پس از آنكه شهید ثانی مدت سه ماه و نیم در قسطنطنیه درنگ كرد، تصمیم گرفت بلاد مهم روم شرقی (تركیه فعلی ) را زیر پا گذاشته و بر تجاربی كه اندوخته بود بیفزاید، لذا به شهر ((اسكدار)) كه در روبروی قسطنطنیه قرار داشت و فقط دریا در میان آنها فاصله انداخته بود - مسافرت كرد، و در این شهر - طبق معمول - با شخصیتهای بزرگ علمی ارتباط و گردهم آئی برقرار ساخت كه در میان آنها دانشمندی هندی كه فاضل و آشنا به فنون متنوع ، از جمله : علم رمل و نجوم بود، جلب نظر می كرد.

آهنگ زیارت دوباره اعتاب مقدسه در عراق

سفر شهید ثانی در بلاد روم شرقی قریب نه ماه به طول انجامید كه در خلال این مدت ، بسیاری از شهرهای آنرا درنوردید، و یا بسیاری از دانشمندان و بزرگان آندیار، ملاقات به عمل آورده ، و نوشته های دقیقی راجع به شهرهائی كه از آنها بازدید كرده بود به نگارش آورد. همین نكته نمایانگر علاقه شدید شهید ثانی به فراهم آوردن اطلاعات و معلومات ، در هر جائی بود كه وارد بر آن می شد. حتی از یاد كردن حال و هوای شهرها و انواع میوه ها و پاره ای از عادات محلی و امثال آنها دریغ نمی نمود.

شهید ثانی نمی خواست سفرش تا همینجا پایان گیرد و به موطن خود بازگردد، و قبل از اینكه به زیارت اعتاب مقدسه در عراق توفیق یابد و دانشمندان آن دیار را درك كند راه بازگشت به زادبوم خویش را در پیش گیرد، لذا آهنگ سوی عراق نموده و در روز چهارشنبه ، چهارم شوال 952 ه ‍ ق ، وارد ((سامراء)) گشت و در شهرهای عراق جابجا می شد و سرانجام این توفیق نصیبش شد كه مشاهد مشرفه و مزار بزرگان دین در بغداد و حله و كربلا و كوفه و نجف اشرف و جز آنها را زیارت كند.

شهید ثانی به هر شهری در عراق وارد می شد سیل علاقه مندان و ارادت پیشه گان به او - از هر طبقه - به سوی او سرازیر بود كه ورود او را تهنیت گفته و مقدم او را گرامی می داشتند.

این امر نشان می دهد كه دانشمند بزرگوار ما از شهرت بسیار گسترده در میان علماء كشورهای مختلف ، برخوردار بوده است .

رفت و آمدها و زیارت مردم و دید و بازدیدها، مانع از آن نبوده است كه شهید ثانی رسالت علمی خویش را فراموش كند، و دست از تحقیقات و كاوشها و پژوهشهای خود بردارد. در همین عراق بود كه دست اندركار تحقیق درباره قبله عراق به طور عموم ، و به ویژه ، قبله مسجد كوفه و حرم امیرالمؤ منین علی (علیه السلام ) شد؛ چون دریافته بود كه قبله در این نقاط از سمت واقعی خود منحرف می باشد؛ لذا مقدار انحراف آنرا اثبات كرده ، و بر خلاف معمول اهالی این منطقه ها - كه قبلا نماز می گزاردند - در جهاتی نماز را برگزار می نمود كه طبق نظر و استنباط او باید آن جهات را قبله واقعی و درست تلقی می كردند.

این كوشش علمی و دینی شهید ثانی باعث شد كه مردم ، سخت احساس رفاه و شادمانی كنند، و فقط یك نفر با راءی شهید ثانی در مورد سمت القبله به مخالفت برخاست كه از آن پس با مردم دیگر به دیدار شهید نمی رفت ؛ لكن پس از چند صباحی با پوزشخواهی فراوان به دیدار او شتافت و در سلك ارادتمندان باو درآمد. گویند این مرد، نبی اكرم (صلی الله علیه و آله ) را به خواب دید و مشاهده كرد كه آنحضرت وارد بقعه و بارگاه امیرالمؤ منین (علیه السلام ) شده ، و به همان سمتی نماز جماعت برگزار فرمود كه شهید ثانی با انحراف از معمول ، بدانسو نماز گزارد.


منبع: سایت كنگره بین المللی شهیدین

تهیه و تنظیم: فریادرس گروه حوزه علیمه