تبیان، دستیار زندگی
بدان تقوا را دو رویه است : رویه كسب و به چنگ آوردن و رویه ترك و دورى .اولى انجام طاعات عبادات و دستورات خداوندى و دومى ترك معاصى و گناهان .
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :
آثار تقوا

آثار تقوا

بسم الله الرحمن الرحیم

اى برادر من ! خداى تعالى من و تو را در پیروى وانجام دادن دستورهایش موق كند. ما را به راهى كه خشنودى او در آن است بدارد و بر نیكیها آگاهمان كند تا آنها را بكار گیریم و صفتهاى بد را به ما بشناساند تااز آنها دورى گزینیم . و در همه این امور با توفیق نیكویش یاریمان كند كه او صاحب و سرپرست هر یارى و توفیق است . نخستین توصیه ام به تواین است كه : در همه كارها چه آنها كه انجام مى دهى و چه آنها كه ترك مى كنى تقواى الهى را پیشه كن زیرااین سفارش پروردگار جهانیان است :

"ولقد وصیناالذین اوتواالكتاب من قبلكم وایاكم ان اتقواالله"

" پیروان ادیان پیش از شما و شما را به[ تقوا] سفارش كردیم"

این سخن در عین ایجاز در بردارنده نیكیهاست بهمین جهت آن را وصیت خود بر همه اهل عالم قرار داد.

اگر در بین خصلتهاى نیك صفتى شایسته تر و فراگیرتر براى بندگان بود اقتضاى لطف و عنایت خداوند گزینش آن بود و یا آن صفت را نیز به بندگان خود سفارش مى كرد. خداوند تعالى در كتاب خود [ تقوا] را ستوده است و ویژگیها و فوائد و آثار بسیارى را براى[ تقوا] بر شمرده است كه اینك به برخى از آنهااشاره مى كنیم :

آثار و نتایج تقوا

آمرزش گناهان و بسامان كردن كارها:

یا ایها الذین آمنوا اتقوا الله و قولوا قولا سدیدا یصلح لكم اعمالكم و یغفرلكم ذنوبكم

اى مومنان ! تقواى الهى را پیشه سازید. راست استوار و پر مایه سخن گویید تااو كارهایتان را بسامان كند و گناهانتان را بیامرزد.

رهائى از آتش جهنم ،زیست جاودانه در بهشت،یارى و پشتیبانى خدا،حفظ و حراست از دشمنان ،برترین و باارزشترین اثر تقوا محبت خداى تعالى به متقین است

درباره قدس جلال و كبریائى حق تقوا پیشگان بر دیگران مقدمند.

بر طرف كردن گرفتاریهاى سخت و سرو سامان دادن به امور زندگى كه بزرگترین موهبت براى با تقوایان است . و آنان مى توانند در پرتو آن با خاطر آسوده و فراغت بال خدا را عبادت كنند

قلمرو تقوا

بدان تقوا را دو رویه است : رویه كسب و به چنگ آوردن و رویه ترك و دورى .اولى انجام طاعات عبادات و دستورات خداوندى و دومى ترك معاصى و گناهان .

دورى از گناه دشوارتراست و رعایت آن سزاوارتر زیراانجام واجبات در توان همه است ولى ترك معاصى تنها در توان مومنان راستین و صدیقین مى باشد.

اگر تو موفق به تحصیل هر دو رویه تقوا شدى به حقیقت تقوا رسیده اى ولى چنانچه به واجبات بسنده كنى فریب شیطان را خورده اى و مثل تو همانند كشاورزى خواهد بود كه بهمراه كشتش علف هرزهایى روییده است كه كشتش را فاسد مى كند.او بجاى این كه علف هاى هرزه را از بن در آورده سر آنها را مى چیند و ریشه را رها مى كند دراین صورت پیوسته ریشه آنها نیرومندتر مى گردد تا كشت رااز بین مى برد.

مثل تو همانند كسى خواهد بود كه به بیمارى[ گر] مبتلا شده است و براى مداوا هم باید ضد عفونى كند و هم دار و بخورد: دارو براى خشكاندن ریشه آن و ضدعفونى بارى درمان ظاهر آن ولى او به ضدعفونى كردن بسنده كند و علاوه بر چیزهایى كه موجب رشد بیمارى[ گر] مى شود مصرف كند. روشن است كه عفونت در درون او همچنان رشد كرده و نه تنها مرض او بهبود نمى یابد كه گسترش هم پیدا مى كند.

چه مى گوییم ؟ نیش زهراگین مارهاى دنیاى كجا و زهر كشنده گناهان و معاصى كجا. دردنیش مار دنیا مدتى اندك از وجودانسان رخت بر مى بندد و هر چه باشد بالاخره با مرگ پایان مى پذیرد ولى درد جانگدازافعى هاى گناه در آتش جهنم هم باقى است .از آن به خدا پناه مى بریم وازاو طلب بخشش و رحمت مى كنیم .

بیان بعد دیگر تقوا یعنى طاعات و عبادات در كتابهاى مربوط به عبادت آمده است . گر چه ما دراین زمینه نیز به بیان وظائف قلبى و دقایق علمى و علمى فراوانى نیازمندیم كه در بسیارى از كتب فقهى نیامده است . و تنها كسانى موفق به فهم وانجام این امورند كه توفیق خداوندى قلب آنها را به صراط مستقیم هدایت كرده است .

منهیات اخلاقى

رویه دیگر تقوا یعنى آنچه را كه بایدازاو دورى گزید بر حسب موضوع متفاوت است . بخشى از آنهااز وظایف قلبیه اند و بخشى مربوط به عضوهاى ظاهر بدن .اعضائى كه از آنها گناه سر مى زند هفت تاست به تعداد درهاى جهنم . هر كس این اعضاى هفت گانه رااز گناه باز دارد درهاى جهنم براو بسته خواهد شدانشاءالله .این اعضاء عبارتنداز: چشم گوش زبان شكم زیر شكم دست و پا. فلسفه وجود چشم اهتداء به او در تاریكى ها یارى گرفتن بر رفع نیازها نگریستن به ملكوت زمین و آسمانها عبرت از آیات حوادث و پدیده هاى و نظر در كتاب خدا و سنت رسول الله و مطالعه كتابهاى اخلاق و عرفان براى بیدارى دل و جان است . مبدا كه با آن به روى نامحرم و یا به مسلمانى به دیده تحقیر بنگرى و یا بر عیب مسلمانى چشم بدوزى . بایداز همه زوائدى كه مورد نیاز نیست چشم برگیرى زیرا خداوند بزرگ از نگاهههاى بیهوده پرسش كند به همانگونه كه كلام بیهوده را مورد سوال قرار خواهد داد.

گوش را بایداز شنیدن بدعت دشنام غیبت اباطیل و بدگویى مردمان حفظ كرد زیرا فلسفه وجودى گوش شنیدن كلام خداى متعال و سنت رسول و اولیاء خداست . و همچنین گوش فرا دادن به دانشهائى كه به وسیله آنها مى توان به نعمت جاودانى بهشت دست یافت .

فلسفه وجودى زبان گفتن ذكر خدا تلاوت قرآن ارشاد بندگان خدا و ابراز خواسته هاى انسان اعم از نیازهاى دینى و دنیایى است .اگر در غیر مواردى كه براى آن آفریده شده است بكارگیرى نعمت خداى سبحان را كفران و ناسپاسى كرده اى .

زبان بر سایراعضاء بر سایراعضاء آفرینش درانسان غلبه دارد زیرااو مهارى نیست و بكارگیرى آن مونه اى نمى طلبد ولى از سوى دیگر جنایات بزرگى همچون : غیبت دروغ ستایش خود بدگویى مردم ستیزه جوئى و آفتهاى بسیارى دیگر از آن سر مى زند زیرا هیچ چیزى همانند نشخوارهاى زبان انسان را به[ روى] به جهنم نمى افكند.

پس تمام تلاشها و توان خود را براى غلبه براو بكارگیر تا تو را به[ روى] به جهنم نیفكند.


منبع: سایت كنگره بین المللی شهیدین

تهیه و تنظیم: فریادرس گروه حوزه علمیه