تبیان، دستیار زندگی
در ادامه فرمود: از جبرئیل خواستم تا از خدا بخواهد مرا از ابلاغ این فرمان به شما معاف کند؛ زیرا من از کمی متقین و کثرت منافقین و نیز مخالفت و خیانت اهل معصیت و حیله های مسخره کنندگان اسلام باخبرم.
عکس نویسنده
عکس نویسنده
نویسنده : امید پیشگر
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

بازخوانی خطبه غدیر (1)

غدیر

هدف از این نوشته بازخوانی فرازهایی از خطبه با شکوهی است که رسول خدا صلی الله علیه و آله در روز هجدهم ذی الحجه سال دهم هجرت در منطقه ای به نام غدیر ایراد کردند. اما قبل از ورود به متن خطبه لازم می دانیم چند سطری را به خود خطبه و سابقه نقل آن اختصاص دهیم:

واقعه با شکوه و بسیار مهم غدیر، شامل مراحل مقدماتی (قبل از خطبه) و متن خطبه و وقایعى كه همزمان با خطبه اتفاق افتاد و آنچه پس از خطبه به وقوع پیوست به صورت یك روایت مفصل نقل نشده و یا اگر شده به دست ما نرسیده است. آنچه اکنون ما در اختیار داریم نقل های کوتاه و گسترده ای است که حاضرین در آن مراسم باشکوه، دیده یا شنیده اند و بعد نقل کرده اند.

خوشبختانه قسمتهاى مهم این واقعه که بخشهای کلیدی آن است به طور متواتر نقل شده و نیز متن کامل خطبه غدیر که محور اصلی آن همایش بی نظیر بود با اندک اختلافی در الفاظ و نه در محتوا در نُه كتاب از منابع شیعه كه هم اكنون در دست مى باشد و به چاپ هم رسیده با اسناد متصل موجود است.

رسول خدا صلی الله علیه و آله پس از حمد و ثنای الهی به عنوان مقدمه آن اعلام بزرگ فرمود: خدای متعال به من خبر داده که اگر آنچه را که در مورد علی [علیه السلام] بر من نازل می کند ابلاغ نکنم وظیفه رسالتم را انجام نداده ام

متنی را که ما برای بازخوانی برگزیده ایم متنی است که مرحوم طبرسی (م558 ق) در کتاب الاحتجاج، جلد اول، صفحه 58 از طریق امام باقر علیه السلام نقل کرده است.

فهرست تقریبی خطبه غدیر

این خطبه به چاپهای امروزی حدود بیست صفحه است که اگر خواسته باشیم فهرستی اجمالی از مضمون آن البته با توجه به حجم مطالب ایراد شده ارائه دهیم فهرستی شبیه به فهرست زیر خواهد شد:

1.  حمدو ثنای الهی: دو صفحه

2. ابلاغ فرمان الهی مبنی بر اینکه انجام رسالت در گرو اعلام ولایت است: یک صفحه و نیم

3. اعلام امامت ائمه دوازده گانه و ولایت آنها: سه صفحه

4. معرفی شخص علی علیه السلام به عنوان امیرالمومنین و جانشین بلافصل خود: یک صفحه

غدیر

5. تاکید بر توجه امت اسلامی به مساله امامت: یک صفحه و نیم

6. اشاره به منافقین و نقشه های آنان و نیز هشدار به امت اسلامی در مورد آنها: سه صفحه

7. بیان اوصاف دوستان و دشمنان اهل بیت علیهم السلام: دو صفحه

8. درباره آخرین امام، حضرت بقیة الله الاعظم علیه السلام: یک صفحه

9. بیانات مقدماتی برای مراسم بیعت مردم با امیرالمومنین علیه السلام: یک صفحه

10. در مورد حلال و حرام، واجبات و محرمات: دو صفحه

11. سخنان پایانی با موضوع بیعت که پس از آن، مراسم رسمی بیعت آغاز شد: دو صفحه

در ادامه بخشهایی از این خطبه سرنوشت ساز را که کمتر مورد بازخوانی و توجه قرار گرفته و یا نیاز به توجه بیشتر دارند گزینش و در حد توان، ترجمه شیوایی از آن ارائه می شود و در مواردی هم که نیاز به شرح و توضیحی بیش از ترجمه وجود دارد توضیحاتی را به آن می افزاییم.

بخشهایی از فراز دوم : انجام رسالت در گرو اعلام ولایت

رسول خدا صلی الله علیه و آله پس از حمد و ثنای الهی به عنوان مقدمه آن اعلام بزرگ فرمود: خدای متعال به من خبر داده که اگر آنچه را که در مورد علی [علیه السلام] بر من نازل می کند ابلاغ نکنم وظیفه رسالتم را انجام نداده ام و بعد این آیه را بر من نازل کرد: «یا أَیُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَیْكَ مِنْ رَبِّكَ وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ وَ اللَّهُ یَعْصِمُكَ مِنَ النَّاسِ إِنَّ اللَّهَ لا یَهْدِی الْقَوْمَ الْكافِرین‏» (1)

در ادامه فرمود: از جبرئیل خواستم تا از خدا بخواهد مرا از ابلاغ این فرمان به شما معاف کند؛ زیرا من از کمی متقین و کثرت منافقین و نیز مخالفت و خیانت اهل معصیت و حیله های مسخره کنندگان اسلام باخبرم

مردم! من تا کنون در ابلاغ آنچه به من وحی شده هیچ قصور و کوتاهی نکرده ام. سبب نزول این آیه آنهم با این لحن این است که جبرئیل امین سه بار بر من نازل شد و مرا از جانب خدا مامور کرد تا در این محل بایستم و به همگان اعلام کنم که «أَنَّ عَلِیَّ بْنَ أَبِی طَالِبٍ ع أَخِی وَ وَصِیِّی وَ خَلِیفَتِی وَ الْإِمَامُ مِنْ بَعْدِی الَّذِی مَحَلُّهُ مِنِّی مَحَلُّ هَارُونَ مِنْ مُوسَى إِلَّا أَنَّهُ لَا نَبِیَّ بَعْدِی وَ هُوَ وَلِیُّكُمْ مِنْ بَعْدِ اللَّهِ وَ رَسُولِهِ» علی فرزند ابوطالب [علیهمالسلام] برادر و وصی من و جانشین و امام بعد از من است؛ جایگاه او نسبت به من مانند جایگاه هارون نسبت به موسی است جز آنکه بعد از من پیامبری نخواهد بود و علی [علیه السلام] بعد از خدا و رسولش ولیّ امر شماست.

نکته: شخصى به حضرت على بن الحسین علیهما السلام عرض كرد: عده ای مى‏گویند بهترین مردم بعد از پیغمبر خدا صلى اللَّه علیه و آله أبو بكر، بعد از او عمر، بعد از او عثمان و در نهایت على علیه السلام است. فرمود: آیا خبر دارى كه از رسول خدا صلی الله علیه و آله به علىّ علیه السلام فرمود: نسبت تو به من، نسبت هارون به موسى است با این تفاوت كه پس از من پیغمبرى نخواهد بود؟ بنابراین کسی در فضیلت به گرد پای علی علیه السلام هم نمی رسد تا چه رسد به اینکه در مقامی برتر از او قرار گیرد.(2)در ادامه فرمود: از جبرئیل خواستم تا از خدا بخواهد مرا از ابلاغ این فرمان به شما معاف کند؛ زیرا من از کمی متقین و کثرت منافقین و نیز مخالفت و خیانت اهل معصیت و حیله های مسخره کنندگان اسلام باخبرم؛ همانهایی که خدا در باره شان فرمود: با زبانهایشان چیزی را می گویند که در دل به آن ذره ای باور ندارند.(3)

این عده بارها و بارها مرا رنجاندند و باعث آزار و اذیت من شدند تا جایی که همراهی و گفتگوهای مکرر علی [علیه السلام]  با من و نیز توجه من نسبت به او را برنتافتند و بر من نام «أُذُن» گذاشتند؛ یعنی کسی که هر حرفی را می شنود. اینجا بود که خداوند در آیه ای پاسخ آنها را داد.(4)

و اکنون اگر بخواهم می توانم نام هر یک از آنها را ببرم و با انگشت به تک تک آنها اشاره کنم و مشخصات آنها را به وضوح بیان کنم تا همه آنها را بشناسند؛ اما به خدا سوگند که من در مورد آنها با نهایت بزرگواری رفتار کرده و از افشای نام و مشخصات آنها صرف نظر می کنم؛ « وَ لَوْ شِئْتُ أَنْ أُسَمِّیَ بِأَسْمَائِهِمْ لَسَمَّیْتُ وَ أَنْ أُومِیَ إِلَیْهِمْ بِأَعْیَانِهِمْ لَأَوْمَأْتُ وَ أَنْ أَدُلَّ عَلَیْهِمْ لَدَلَلْتُ وَ لَكِنِّی وَ اللَّهِ فِی أُمُورِهِمْ قَدْ تَكَرَّمْتُ»

نکته:اسم و رسم تمام منافقین و مخالفین و منکرین ولایت بر حضرت معلوم و عیان بود ولی از آنجایی که قصاص قبل از جنایت نارواست و آن حضرت مامور بود تا بر اساس ظاهر افراد با آنها رفتار کند آنها به عامه مردم معرفی نکرد؛ ولی بنابر وظیفه ای که داشت خطر این گروه را به مردم گوشزد کرد؛ هر چند اعضای این گروه و فعالیتعای مخفی آنها بر خواص اهل بصیرت پوشیده نبود. 

در ادامه فرمود: با تمام این اوصاف و نیز با وجود منافقان و مخالفان سر سخت، خداوند مرا از انجام این ماموریت معاف نکرد و با انزال این آیه [ضمن تاکید بر انجام آن ماموریت،] انجام رسالت را در گرو ابلاغ امامت و خلافت علی علیه السلام دانست و در همین آیه، بی اثری تلاش آن عده از بدخواهان و مخالفان را نیز به من نوید داد. « وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ وَ اللَّهُ یَعْصِمُكَ مِنَ النَّاس‏» (5)

 ادامه دارد ...

پی نوشتها:

1.  سوره مائده آیه 67

2.  معانی الاخبار ص 74

3.  سوره فتح آیه 11

4. سوره توبه آیه 61

5. سوره مائده آیه67

امید پیشگر

بخش تاریخ و سیره معصومین تبیان

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.