تبیان، دستیار زندگی
عید غدیر خم است و روز ترنّم
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

روز ترنم
روز ترنم

عید غدیر خم است و روز ترنّم

خیز بتا! می بیار کب کب و خم خم

کب کب و خم خم کفاف کی دهد؟ آری

کشتی کشتی بیار و قلزم قلزم

زآن که شهی جست جا به تخت رسالت

آن که بُد از قدر ز انبیاش تقدّم

تاج وصایت به سر نهاد شهی کاو

دفتر ایجاد راست؛ مطلع یکّم

زهد فرو هِل، مگر که بس نشنیدی؟

بود اگر آب، باطل است تیمم

عید غدیر خم است و باده نزد هر ک

هست ز انعام و نصّ آیت "بل هُم"

باده نه آن باده کافشرند ز انگور

باده نه آن باده کش پزند به هیزم

باده یعنی ولایت علی و آل

عالم زین باده جسته است، تنظّم

شد چو به خمّ غدیر، جای، نبی را

جبریل آمد برش ز طارم هفتم

گفت که "یا ایّها الرّسول" در این دم

"بلّغ ما انزل الیک" به مردم

چند توان شمس را نمودن مخفی؟

چند توان راز را نمودن تکتم

گویم در پرده چند؟ شخص علی را

صادر اول شمار و بنده ی دوم

ساده تر این است کن وصیّ و وزیرت

آن که از او، متن وحی جست تجسّم

تا که پیمبر شنید گفته ی حق را

قلزم جهدش فتاد از او به تلاطم

جست ز ناقه به زیر و گفت نمایید

منبرکی از جهاز ناقه، تراکم

بر ز بر او فراز آمد و بگشود

از پس حمد خدای لب به تکلّم

خواند علی را به پیش و بر ز بر دست

بود چنان تا ببینندش مردم

گفت بود این علی، وصیّ و وزیرم

خصمی این شاه بر من است تخاصم

هر که بپیچد سر از اطاعت این شه

می گزد اندر قیام لب به تندّم

یا علی! ای ذات حق و ناشر توحید!

عرش خدا از تو کرد کسب تعظّم

شخص نبی را تویی مجاهد اول

ذات خدا را تویی معرّف دوم

غیر جوین نان نخورده‌ای به همه عمر

رانده گر آدم شد از برای دو گندم

شاها! من بنده «طایی»ام که ز هجرت

سوزم هر روز و شب به نار تنعّم

جز تو به پای که سر نهم به تضرّع؟

جز تو به سوی که رو کنم به تظلّم؟

تا که حصول ملال هست تأسف

تا که جواب سلام هست علیکم،

هر که تو را خصم، تن، به درد و تعلّل

هر که تو را یار، دل، به وجد و ترنّم

طایی شمیرانی

انتخاب اشعار: جواد هاشمی

بخش ادبیات تبیان