تبیان، دستیار زندگی
برآمد بامدادان مهر انور
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

مشعل زر
مشعل زر

برآمد بامدادان مهر انور
جهان را کسوت نو کرد در بر
تو پنداری که زرّین شاهبازی
همی گسترد در صحن فلک پر
و یا از بهر اثبات رسالت
کف موسی همی شد ز آستین در
و یا گویی عروسی ماه رخسار
شب دوشینه بر سر داشت معجر
کنون برداشت از سر معجر خویش
جهان از طلعت او شد منوّر
و یا گویی که در این جشن فیروز
فلک افروخته زرّینه مجمر
چنین روز و چنین عید مبارک
که آمد امر «بلّغ» بر پیمبر
نبی اندر غدیر خم برافراشت
جهاز چهار اشتر، جای منبر
برآمد بر فراز آن و بگرفت
به دست خویش اندر دست حیدر
همه بر گرد او گردیده انبوه
گروه بی‌شمار و خیل بی‌مر
همه تفویض کرد امر ولایت
به ابن عمّ و در معنی برادر

ایرج میرزا

انتخاب اشعار: جواد هاشمی

بخش ادبیات تبیان