بانکداری؛ آنچه هست و باید باشد
بحث اصول بانکداری و مطابقت آن با دستورات فقهی ـ اسلامی مبتنی و زمینههایی است که باید در ابتدا زمینهها مشخص و تحت عنوان مبانی بانکداری مورد توجه قرار گیرد....
بانکداری در کشور اسلامی ما سالهاست شبهاتی را در اذهان ایجاد کرده است و همگان بر شفافیت در سیستم بانکداری و نوع خدماترسانی این بخش تاکید دارند. درجه اهمیت این بخش در جلسه استیضاح وزیر اقتصاد که درپی یک تخلف در سیستم بانکی صورت گرفت، مشخص شد. این استیضاح نشانگر اهمیت این بخش و ضرورت شفافسازی در سیستم بانکی و اصلاحاتی در برخی بخشها بود.
اصولا بحث اصول بانکداری و مطابقت آن با دستورات فقهی ـ اسلامی مبتنی و زمینههایی است که باید در ابتدا زمینهها مشخص و تحت عنوان مبانی بانکداری مورد توجه قرار گیرد. تعاریف مشخص و قابل قبول از پول، ربا، تورم، مشارکت، وکالت و...از جمله این زمینهها هستند که با نبود آنها نمیتوان امیدوار بود که ارکان و پایههای نظام بانکداری بر آنها استوار و پابرجا بماند. در حال حاضر، اختلاف نظر در این خصوص کاملا مشهود است. بنابراین انتظار میرود که مسئولان و صاحبنظران این بخش بتوانند پاسخ مناسب، محکم و قابل دفاعی را برای مبانی آن بیابد و این پاسخ به عنوان یک وفاق منطقی، مورد قبول عامه اندیشمندان و صاحبنظران واقع شود.
نگاهی به نقصها، مشکلات و موانع توفیق بانکداری
یکی از ابزارها برای مقابله با رکود و تورم میتواند سود بانکی باشد. برخی معتقدند که اگر ما سود بانکی را افزایش دهیم، موفق شدهایم که ارزش پول صاحب پسانداز را حفظ کنیم و پسانداز بیشتری جذب کنیم و منابع بیشتری را برای سرمایهگذاری داشته باشیم، ولی باید گفت که اگر بتوانیم به سمت مشارکت واقعی گام برداریم، میتوانیم عملا از آثار منفی تورم مصون باشیم و سود واقعی را دریافت کنیم.
کارشناسان در این زمینه معتقدند که سیاستهای مالی باید بهگونهای تنظیم و اجرا شود که بر سیاستهای پولی تأثیر زیاد نگذارد و نقدینگی و تورم را بالا نبرد و به همین منظور تلاش شد تا بخشی از نیاز دولت از طریق انتشار اوراق مشارکت تامین شود.
یکی از ابزارها برای مقابله با رکود و تورم میتواند سود بانکی باشد. برخی معتقدند که اگر ما سود بانکی را افزایش دهیم، موفق شدهایم که ارزش پول صاحب پسانداز را حفظ کنیم و پسانداز بیشتری جذب کنیم
قانون عملیات بانکی بدون ربا در سال 1362 تصویب شده و به تأکید شورای نگهبان هم رسیده و مسألهای که از همان زمان مطرح بود، این بود که آیا میخواهیم سیستم بانکداری فعلی را در قالب شرع بگنجانیم یا اینکه میخواهیم سیستمی بنا کنیم که از ابتدا هم فعالیتش بر اساس احکام اسلامی باشد؟ در اینجا پیشبینی شد که بانک به عنوان شخص سوم، که واسط است بین صاحب سپرده و استفادهکننده سرمایهگذار است، میتواند اصل سپرده را بیمه کند؛ شورای نگهبان هم بر این راه حل تأکید کرد و این مسأله به این شکل حل شد. بعدا بر اساس فتوایی که گرفته شد، مطرح شد که بانک از منابع داخلی خودش میتواند درصدی روی سود کمی که عاید شده، بگذارد، مثلا 5 یا 10 درصد که عاید شده، 15 درصد به صاحب سپرده بدهد و تمام اینها جنبههای شرعی در این زمینه رعایت میشد.
به عبارتی در اوایل کار که بحث بانکداری ربوی و غیر ربوی مطرح بود، دو تفکر وجود داشت. یکی اینکه، یک دگرگونی نسبتا اساسی در عملیات بانکداری باید ایجاد شود، بهطوریکه دارای قالببندی اسلامی باشد که به آن بانکداری اسلامی میگفتند و تفکر دوم این بود که بهجای اینکه یک بانکداری اسلامی درست کنیم، همین سیستم فعلی را مورد توجه قرار دهیم و ببینیم کدام قسمت آن مغایرت ظاهری با ربا دارد، آن را اصلاح کنیم، لذا اسم این سیستم را گذاشتیم بانکداری بدون ربا، یعنی قرار شد بانکداری اسلامی را به آینده بسپارند و فیالحال یک بانکداری درست کنند که ظاهرش ربوی نباشد. در واقع، اشکال از همان ابتدا به وجود آمد...و نتیجه این شد که هم اکنون پس از گذشت سالها عنوان میشود که قانون به طور کامل پیاده نمیشود و برداشت شبه ربوی وجود دارد.
بدیهی است که نارسایی و مشکلات مبتلا به سیستم بانکی فقط جنبه شرعی و قانونی ندارد و فقط از عدم انطباق عمل با نظر ناشی نمیشود، بلکه ابعاد قضیه فراتر از این حدود است و برای اینکه فقط مظنهای داده شود، به برخی از آنها اشاره میکنیم: تعیین سقف و کف برای سود مورد انتظار و کارمزد تسهیلات،اعلام سود از قبیل تعیین شده برای سپرده گذاران، نارسایی و عدم کفایت فعالیتهای فرهنگی و عدم آشنایی کارکنان و مردم با روح و محتوای بانکداری اسلامی، عدم کارایی بانکها به علت فشار بدهیهای دولت به سیستم بانکی، عدم تخصیص بهینه منابع سیستم بانکی، عدم توانایی نظام بانکی در حفظ ارزش پول ملی و ناگزیر کاهش قدرت خرید مردم و سپردهگذاران در بانکها،استفاده بانکها از سپردههای مردم برای پرداخت تسهیلات، نارسایی برنامههای آموزشی کارکنان شبکه بانکی، ادامه آموزش بانکداری ربوی در دانشگاهها و ادامه انتشار بانکداری مبتنی بر سیستم نرخ بهره از طریق کتب علمی و دانشگاهی، کمبود تحقیقات و ناچیز بودن ادبیات اقتصاد و بانکداری اسلامی، عدم نظارت لازم بر مصرف اعتبارات تخصیص یافته به بخشهای اقتصادی مختلف و هرزروی آنها...
کارایی بانکها
افزایش کارایی زمانی امکانپذیر است که افزایش رقابت وجود داشته باشد و روشهای اعمال مدیریت امکانپذیر باشد. ولی در سیستم بانکی ما با خصوصیاتی روبرو هستیم که این کارایی را از بین میبرد و تسهیلات تکلیفی و آییننامه استخدامی و انضباطی و...هم از قبیل مشخص شده است.
از آنجایی که سیستم بانکی در بازار انحصار دولتی به عنوان بازوی توانمند اقتصادی دولت و بخش عمومی در جهت تحقیق اهداف کلان و برنامه ریزی شده کشور فعالیت میکند، لازم است برای افرایش کارایی، از طریق نوآوری و بکارگیری مقادیر ثابتی از عوامل، بازدهی بهتری کسب کرده و با صرفهجویی در هزینهها، موجب انتقال منحنی هزینه متوسط به سمت پایین شود.
تعاریف مشخص و قابل قبول از پول، ربا، تورم، مشارکت، وکالت و...از جمله این زمینهها هستند که با نبود آنها نمیتوان امیدوار بود که ارکان و پایههای نظام بانکداری بر آنها استوار و پابرجا بماند
بحث کارآیی بانکها، افزایش آن و سایر عواملی که مانع از افزاش کارآیی آنها میشود، وسیع و گسترده است، ولی با توجه به موضوع موردنظر که در ارتباط با بانکداری بدون ربا و قوانین مربوط به آن است، میتوان به یکی از موضوعها، یعنی به تورم اشاره کرد. اصولا در قانون عملیات بانکی بدون ربا، تورم لحاظ نشده است. البته در عقودی نظیر مشارکت، مضاربه و... اگر بنا را بر اجرای صحیح و با توجه به ماهیت آنها قرار دهیم، این عقود بر موج تورم سوار هستند و از آنجایی که بحث مالکیت بانک از ابتدا تا انتهای وجود دارد، در صورت افزایش نرخ تورم، ارزش جاری سهمالشرکه بانک نیز به تبع آن افزایش خواهد یافت، اما به لحاظ عدم اجرای صحیح این عقود، داراییهای سیستم بانکی همواره با خطر کاهش ارزش واقعی روبرو هستند. علاوه بر آن، زیان وارده به بانکها و کاهش کارآیی آنها در مواجهه با نرخ تورم، از طریق عقودی نظیر فروش اقساطی است. همانگونه که میدانیم، سود در این عقد به صورت قطعی و ثابت در نظر گرفته میشود و در یک جریان تورمی که نرخ تورم همواره در حال تغییر است، بانکها همیشه با خطر ریسک کاهش ارزش واقعی منابع و داراییها مواجه هستند و این امر موجب گردیده که بانکها حتی المقدور از این عقد در بلندمدت استفاده نکنند و فقط به اعطای تسهیلات کوتاه مدت بخشهایی نظیر بخش مسکن و صنعت، که نیازمند منابع بلندمدت هستند، با کسری منابع روبرو شوند و قادر نباشدکه نیازهای خود را از سیستم بانکی تأمین کنند.
در نهایت باید یادآور شد که امیدواریم که طرح مباحث کناری مرتبط با سیستم بانکی، بتواند کارایی مجموعه عوامل موجود و ابزارهای فعال در بازار مالی را بهبود بخشد.
طه رها بخش اقتصاد تبیان
لینکهای مرتبط:
سپردهگذاری در بانک،برد یا باخت؟!
دفاع از ربا به جای بانکداری اسلامی