چرا در قرآن تکرار وجود دارد ؟
یکی از راههایی که قرآن کریم در پیامرسانی خود از آن استفاده کرده، تکرار یک کلمه یا جمله یا یک آیه کامل است. بدون تردید این کار تحصیل حاصل و خالی از فایده نیست بلکه آثار و فوائدی دارد و از محسنات سخن به شمار میرود.
قرآنپژوهان تکرار در قرآن را به دو گونه تقسیم کردهاند:
1ـ تکرار لفظی یعنی اینکه لفظی به صورت مفرد یا مرکب بیش از یک بار گفته شده باشد.
2ـ تکرار معنوی: مقصود از این نوع تکرار، تکرار یک مضمون یا مفهوم است مانند تکرار داستان ابراهیم یا موسی و مانند آن که در موارد زیادی با جملات و عبارات متفاوتی تکرار شده و یا از مقاطع مختلف شروع شده است.
قرآنپژوهان تکرار لفظی را به اقسام ذیل تقسیم نمودهاند:
الف) گاهی تکرار جمله کامل در میان سورههای مختلف است مثل «و ما ظلمونا و لکن کانوا انفسهم یظلمون» (بقره، آیه 75) این آیه در سوره اعراف آیه 160 هم تکرار شده است و مانند «کانوا اشد منهم قوة» که در سوره روم آیه 9 و سوره فاطر آیه 44 و سوره غافر آیه 21 تکرار شده است.
ج) گاهی جمله تکراری در کنار هم قرار گرفته است مانند «اصحاب الیمین ما اصحاب الیمین» (سوره واقعه، آیه 27) و «فان مع العسر یسرا ان مع العسر یسرا» (انشراح، آیات 6 و 7) همین حالت در سورههای حاقه آیات 17 و 18 و سوره تکاثر آیات 3 و 4 نیز آمده است.
د) گاهی هم یک جمله در فواصل آیات یک سوره تکرار شده است مانند «فبایّ آلاء ربکما تکذبان» که در سوره رحمن 31 مرتبه تکرار شده و«ویل یومئذٍ للمکذبین» نیز در سوره مرسلات 10 مرتبه آمده است.
آنچه مهم است پاسخ به پرسش از فلسفه و اسرار تکرار در قرآن است. قرآنپژوهان در رابطه با این موضوع مطالبی را بیان کردهاند و حتی عالمانی مانند محمود بن حمزة بن نصر کرمانی کتابی مستقل تحت عنوان «اسرار التکرار فی القرآن» به نگارش درآوردهاند. پاسخ مختصر در این زمینه چنین است:
تکرار، فصاحت و بلاغت
از نظر علمای بلاغت و فصاحت، تکراری مخلّ و مضرّ فصاحت است که صرفاً در مفردات یا مرکبات باشد و برای اغراض دیگری مانند: اضافه, تأکید، تأیید, تکمله متن، رفع کسالت و … به کار نرفته باشد[زمخشری، محمد بن عمر، التفسیر الکاشف ، ج 1، ص 96 ]. حال آنکه در قرآن کریم علاوه بر موارد فوق، اراده و هدف متکلم (خداوند) نیز دخیل است و اگر بعضی از علما و یا عوام در قرآن دچار توهم شدهاند که قرآن مکررات دارد، علتش همین است که غرض و هدف خداوند را در قرآن به خوبی درنیافتهاند و کرنهّ چنین ادعایی را نمیکردند. زیرا, گفته شد که غرض خداوند در تکرار به، اضافه, تأکید, تأیید, مبالغه, تکمله متن (آیات وداستانها) و هدف خداوند تعلق گرفته است.
پس باید بیان کرد که تکرار مخلّ فصاحت نیست ؛ زیرا در علم معانی و بیان و بدیع نیامده که کلام فصیح آن است که از تکرار خالی باشد. بلکه گاهی با توجه بر شرایط و مقتضیات سخن تکرار ضرورت هم پیدا میکند. از این رو گفتهاند تکرار در کلام فصیح بر انواعی تحقق مییابد: یکی از آنها تکراری است که برای مدح آمده است مانند «و السابقون السابقون اولئک المقربون» (سوره واقعه، آیات 10 و 11).
در سوره مائده، آیه 93 اینگونه تکرار هم هست. دیگری تکرار برای وعید یا تهدید است مثل «الحاقه ما الحاقه» (سوره حاقه، آیات 1 و 2) و«و ما ادریک ما یوم الدین ثم ما ادریک ما یوم الدین» (سوره انفطار، آیات 17 و 1 و سومی تکرار برای استبعاد است مانند «هیهات هیهات لما توعدون» (سوره مؤمنون، آیه 36)
ثانیا، این گونه تکرارها، یا برای تأکید مطلب و تقریر کلام است؛ مثل این که پدری فرزند خطاکارش را مخاطب قرار دهد و بگوید: آیا فراموش کردی کودکی خرد و ناتوان بودی و چه خون جگرها برای پرورش تو خوردم؟! آیا فراموش کردی برای تو همسر مناسب انتخاب کردم؟! آیا فراموش کردی برای تو مسکن خریدم؟!
قرآنپژوهان گفتهاند تکرار در سورههای رحمن و مرسلات از این قبیل است. و یا برای نشان دادن عظمیت و اهمیت موضوع است. چنان که «الحاقه ما الحاقه» و مشابه آن اینگونه است.
و یا به خاطر اشاره به مطلبی جدید است. همچنان که در آیه 185 سوره بقره، عبارت «و من کان مریضا او علی سفرٍ...» برای اشاره به مفهوم «یریدالله بکم الیسر و لایرید بکم العسر» تکرار گردیده است. و یا برای این است که میان موضوع و محمول یا مبتدا و خبر فاصله زیادی میافتد که در این صورت تکرار موضوع یا مبتدا برای یادآوری مفید است.
فرآوری : زهرا اجلال
بخش قرآن تبیان
منابع :
سایت حوزه
سایت نهاد