تبیان، دستیار زندگی
یکی از تمهیدات تکنیکی در جهت همراه‌سازی‌ مخاطب با فیلم، رعایت اصل غافلگیری است.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

تشویش‌های طبقه متوسط

نگاهی به فیلم «سعادت‌آباد»


یکی از تمهیدات تکنیکی در جهت همراه‌سازی‌ مخاطب با فیلم، رعایت اصل غافلگیری است.


فیلم سعادت‌آباد

این موضوع که در یک درام شخصیت‌محور چند لایه که بالذات دارای غافلگیری‌های درون‌متنی متعددی به‌دلیل جنس روایت خواهد بود چه تمهیداتی کارساز است تا هم مخاطب را درگیر ساختار و روایت کنیم و هم با ارائه تجربه‌ای نو در زمینه سینمای اجتماعی، منشأ تحول مضمونی و پیشرفت اقتصادی این‌گونه سینمایی شویم، از جمله سؤالات شکل گرفته پیرامون سعادت‌آباد است.

سعادت‌آباد ساخته اخیر مازیار میری در یک پارادوکس عجیب گیر کرده است؛ هم به‌دلیل شباهتی که از منظر مضمونی با سینمای اصغر فرهادی دارد، تجربه‌ای پیرو و مقلدانه برشمرده شده، و هم به لحاظ تم روایی که با چالش‌های عدیده‌ای در درگیرسازی ذهن مخاطب روبه‌رو می‌شود. به واقع، بهتر است جریان را از یک کانال دیگر بررسی کنیم. ما با فیلمی روبه‌رو هستیم که بسیار به الگوی سینمای فرهادی نزدیک است و لاجرم با آثار این فیلمساز مقایسه می‌شود. به همین علت اگر از لحاظ سینمایی نتواند پاسخگوی نیاز ذهنی مخاطبان باشد و از جنبه گره‌افکنی و گره‌گشایی به همان قدرت موج نوی سینمای اجتماعی و سه تجربه متاخر اصغر فرهادی در جذب مخاطب موفق عمل کند، ناخودآگاه سیل انتقادات به سوی فیلم روانه می‌شود که بیش از آنکه به وجوه درون متنی اثر معطوف باشد، اشاره‌های فرامتنی را به‌عنوان پایه انتقاد لحاظ کرده است.

براین اساس تحت‌تأثیر اثر شاخص جدایی نادر از سیمین، هر فیلمی را با این نقطه آمال کنونی در سینمای ایران مقایسه می‌کنیم و رأی به خوب یا بد بودن آن می‌دهیم.

فیلم با نقطه ثقلی چون جشن تولد دارای یک گره دراماتیک اصولی است و در پس ابهام ایجاد شده تلاش دارد تا تصویرگر منازعاتی باشد که بیش از هر چیز از عدم‌درک متقابل برخاسته است.از این‌روست که به‌نظر می‌آید یکی از بهترین تعبیرها درخصوص این اثر، شادی‌نمایی در متن دلهره و اضطراب باشد.

اما سعادت آباد اگر با همین میزان مورد ارزیابی قرار گیرد؛ چه از منظر بهره‌گیری از میزانسن‌ها و چه به لحاظ تکنیک دوربین روی دست نمی‌تواند در سینمای اجتماعی امروز واجد جایگاهی شایسته باشد. به واقع این اثر اگرچه از منظر کارگردانی خیز بلندی برای مازیار میری به شمار می‌آید اما به همان دلایلی که تا به‌ اینجا به آن اشاره رفت بار اقناع‌کنندگی مناسبی برای بسیاری از مخاطبان ندارد و در میزان سینمایی‌ای‌که اصغر فرهادی و آثارش را در قله ملاحظه می‌کند، دارای مرتبتی بالا نخواهد شد.البته سعادت آباد بی‌شک به‌دلیل حرکت دوسویه روایت در بستری از شادی و اضطراب می‌تواند مخاطبان خود را راضی کند؛ فیلم در بررسی روان‌شناختی هر یک از افراد در فضای جشن تولد با توجه به این موضوع که قرار است به همسویی و نزدیکی دل‌ها کمک کند، اما تحت‌تأثیر فضای ابهام و سوءظن میان آدم‌ها به تلخی و گزندگی می‌رسد.

سعادت‌آباد تلاشی دیگر از سینمای اجتماعی ایران است که کوشش داشته تا به تصویری روشن از طبقه متوسط دست یابد و تا حدودی به این هدف خود می‌رسد. فیلم با نقطه ثقلی چون جشن تولد دارای یک گره دراماتیک اصولی است و در پس ابهام ایجاد شده تلاش دارد تا تصویرگر منازعاتی باشد که بیش از هر چیز از عدم‌درک متقابل برخاسته است.از این‌روست که به‌نظر می‌آید یکی از بهترین تعبیرها درخصوص این اثر، شادی‌نمایی در متن دلهره و اضطراب باشد.

بخش سینما و تلویزون تبیان


منبع:همشهری / نیما بهدادی‌مهر