توصیههای شیخ حسنعلی نخودکی
زندگی و درسهای مردی که تمام همش در نماز بود: شیخ حسنعلی نخودکی
تولد و تربیت دینی
حدود 150 سال پیش، مرحوم حاج شیخ حسنعلی اصفهانی در نیمه ماه ذی القعدة الحرام سال 1279 هجری قمری با در اصفهان در محلّه معروف به جهانباره دیده به جهان گشود.
شیخ حسنعلی اصفهانی(ره) فرزند علی اکبر فرزند رجبعلی مقدادی اصفهانی(ره) بود. پدر وی، مردی زاهد و پرهیزگار و معاشر اهل علم و تقوی و ملازم مردان حق و حقیقت بود و در عین حال از راه کسب، روزی خود و خانواده را تحصیل میکرد و آنچه عاید او میشد، نیمی را صرف خویش و خانواده میکرد و نیم دیگر را به سادات و فرزندان حضرت زهرا علیها السلام اختصاص میداد.
پدر ایشان، فرزند دلبند خود را از همان کودکی در هر سحرگاه که خود به تهجّد و عبادت میپرداخت، بیدار و او را با نماز و دعا و راز و نیاز و ذکر خداوند آشنا میساخت و او را از هفت تا یازده سالگی تحت تربیت حاج محمد صادق(ره) قرار داد.
مرحوم حاج شیخ حسنعلی از دوازده تا پانزده سالگی، تمام سال، شبها را تا صبح بیدار میماندند و همه روز، بجز ایّام محّرمه، روزه میگرفتند و از پانزده سالگی تا پایان عمر پر برکتش، هر ساله سه ماه رجب و شعبان و رمضان و ایام البیض را روزه دار بودند و شبها تا به صبح نمیآرمیدند.
تحصیلات و اساتید
خواندن و نوشتن و همچنین زبان و ادبیات عرب را در اصفهان فرا گرفتند و در همین شهر، نزد استادان بزرگ زمان، به تحصیل فقه و اصول و منطق و فلسفه پرداخت.
از درس فقه و فلسفه عالم عامل مرحوم آخوند ملا محمد کاشی فایده ها برد و فلسفه و حکمت را از افاضات ذیقیمت مرحوم جهانگیرخان و تفسیر قرآن مجید را از محضر درس مرحوم حاجی سید سینا پسر مرحوم سید جعفر کشفی و چند تن دیگر از علمای عصر آموخت.
سپس برای تکمیل معارف به نجف اشرف و به کنار مرقد مطهر حضرت امیرالمؤنین علیه السلام مشرف شد. در این شهر، از جلسات درس مرحوم حاجی سید محمد فشارکی و مرحوم حاجی سید مرتضی کشمیری و ملا اسماعیل قره باغی استفاده میکردند.
مرحوم حاج شیخ حسنعلی ( نخودکی )، پس از مراجعت از نجف اشرف، در مشهد مقدّس رضوی سکونت اختیار کردند و در این دوره از زمان، از محضر درس و تعالیم استادانی چون مرحوم حاجی محمد علی فاضل و مرحوم آقا میر سید علی حائری یزدی و مرحوم حاجی آقا حسین قمی و مرحوم آقا سید عبدالرحمن مدرس بهرهمند می گردیدند و در عین این احوال و در ضمن تحصیل و تدریس، به تزکیه نفس و ریاضات شاقّه موفق و مشغول بودند.
ایشان پس از سفرهای پیدرپی به نجف، مشهد و اصفهان و سفر بیتالله الحرام در سال 1329 قمری، اصفهان را به قصد مجاورت در مشهد رضوی، ترک میگویند و در جوار حرم مطهر رضوی تا پایان عمر شریفشان که سال 1361هــ.ق. بوده سکنی میگزینند.
صبح روز یکشنبه در حالی که یکی دو ساعت از طلوع آفتاب روز هفدهم شعبان سال 1361 هجری قمری گذشته بود، روح پاکش به جوار حق شتافت و در جنب ایوان عباسی مقابل صحن ایوان طلای حضرت رضا(ع) مدفون گردید.
« الا ان اولیاء الله لا یموتون بل ینقلبون من دارالی دار. »
وصیت شیخ حسنعلی نخودکی به فرزندش
فرزند ایشان نقل می کنند، ایشان وصایای خود را به شرح زیر به من فرمودند:
- بدان که در تمام عمر خود، تنها یک روز، نماز صبحم قضا شد، پسر بچهای داشتم، شب آن روز از دست رفت. سحرگاه، مرا گفتند که این رنج فقدان را به علت فوت نماز صبح، مستحق شدهای. اینک اگر شبی، تهجدم ترک گردد، صبح آن شب، انتظار بلایی می کشم.
- بدان که انجام امور مکروه، موجب تنزل مقام بنده خدا می شود و به عکس اتیان مستحبات، مرتبه او را ترقی می بخشد.
- بدان که در راه حق و سلوک این طریق، اگر به جایی رسیدهام، به برکت بیداری شبها و مراقبت در امور مستحب و ترک مکروهات بوده است، ولی اصل و روح همه این اعمال، خدمت به ذراری ارجمند رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم است.
بعد از این فرمودند: اکنون پسرم، ترا به این چیزها سفارش می کنم:
اول: آنکه نمازهای یومیه خویش را در اول وقت آنها به جای آوری.
دوم: آنکه در انجام حوائج مردم، هر قدر که می توانی بکوشی و هرگز میندیش که فلان کار بزرگ از من ساخته نیست، زیرا اگر بنده خدا در راه حق، گامی بردارد، خداوند نیز او را یاری خواهد فرمود.
سوم: آنکه سادات را بسیار گرامی و محترم شماری و هر چه داری، در راه ایشان صرف و خرج کنی و از فقر و درویشی در اینکار پروا منمایی. اگر تهیدست گشتی، دیگر تو را وظیفه ای نیست.
چهارم: از تهجد و نماز شب غفلت مکن و تقوی و پرهیز پیشه خود ساز.
پنجـــم: به آن مقدار تحصیل کن که از قید تقلید وارهی.
توصیههای شیخ حسنعلی نخودکی
· سفارش اکیدت میکنم که نفس خود را فراتر از این دنیای دون قرار دهی که مقام او را اراده نموده است. ولی او خود پیوستگی در پستیها را طلب میکند. خداوند تعالی فرمود: اگر میخواستم او را رفعت میبخشیدم اما او خود را پیوسته وابسته این زمین ساخت.
از خداوند میخواهم که حقیقت دنیا را به تو بنمایاند، تا خود از آن به سختی بگریزی. و از آن انتظار قرار و آرامش نداشته باشی.
· تمام هم حقیر در نماز است که معراج مومن است. اینکه انسان دو سه خواب ببیند، و یا وقت ذکر نوری مشاهده کند، به هیچوجه مورد نظر حقیر نیست.
عمده نظر در دو مطلب است: یکی غذای حلال، دوم توجه در نماز و اصلاح آن. اگر این دو درست باشد باقی درست است. عمده همّ حقیر اصلاح قلب است و ذکر «یا حیّ و یا قیّوم» سحرگاه برای همین است.
اگر موفق به طاعتی بودهاید شکری کنید و اگر خدای نکرده ابتلا به معصیتی یافتهاید استغفار کنید. دیگر آنکه هر روز صدقه دهید، ولو به وجه مختصر. شبها قدری در بیاعتباری دنیا و انقلاب آن فکر نمایید و ملاحظه کنید که دنیا با اهل دنیا چگونه سلوک میکند.
· میگویند انسان سه نوع خورش دارد، همانطور رفقای انسان نیز باید سه نوع باشند: یک نوع به منزله غذای هر روزه است، نوع دیگر به منزله دوا که سالی یک مرتبه لازم میشود، و نوع سوم حکم سم دارد که باید از آن اجتناب کرد.
نخست موعظه پیر میفروش این بود که از معاشر ناجنس احتراز کنید.
منابع:
1. گنجینه دانشمندان، شیخ محمد شریف رازی، ج7.
2. نشان از بی نشانها، علی مقدادی
3. نامههای عرفانی، به اهتمام علی محمدی
تهیه و تولید : محمدعلی روزبهانی ، حوزه علمیه تبیان