تبیان، دستیار زندگی
هنگامی که کودک در محیط خانواده متولد می شود و رشد می یابد، اولین الگو برداری ها و تقلید را از اطرافیان و اعضا خانواده بخصوص والدین ، انجام می دهد.با شروع نوجوانی گرایش به همسالان و دوستان، و تقلید و تاثیرپذیری از آنها خیلی زیاد می شود.
عکس نویسنده
عکس نویسنده
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

تسلیم جمع شدن و تاثیر پذیری زیاد از همسالان و دوستان

یادگیری مبتنی بر مغز

هنگامی که کودک در محیط خانواده متولد می شود و رشد می یابد، اولین الگو برداری ها و تقلید را از اطرافیان و اعضا خانواده به خصوص والدین که با آن ها زندگی می کند، انجام می دهد. رفته رفته با بزرگتر شدنش و حضور در جمع های مختلف و بیرون از خانه، رفتارهای جدید یادگرفته؛ و سپس با ورود به مدرسه این الگوبرداری از اعضا غیر از اعضا خانواده بیشتر می شود. در سنین 11 تا 13 سالگی به اوج خود می رسد و در این دوره و با شروع نوجوانی گرایش به همسالان و دوستان، و تقلید و تاثیرپذیری از آن ها خیلی زیاد می شود تا حدی که می توان گفت گاهی اوقات منجر به ایجاد دردسر و مشکلاتی می شود. البته این تغییرات شدید در مورد کودکانی که در خانواده های مستبد و یا آسان گیر رشد می کنند؛ بیشتر دیده می شود.

کودکانی که اعتماد به نفس پایینی داشته، قدرت نه گفتن ندارند، از شرایط خانوادگی و نحوه زندگی خود راضی نیستند؛ خیلی بیشتر گرفتار این تاثیر پذیری و مشکلات ناشی از آن می شوند.

البته تا حدی تاثیر پذیری از جمع پذیرفتنی است و جای گله و شکایت ندارد و حتما بیشتر ما والدین گاهی اوقات درگیر این مسئله می شویم؛ اما همان گونه که گفته شد گاهی اوقات این مسئله مشکل ساز می شود و حتما باید تدابیری  اندیشید.

به عنوان یک والد به موارد زیر توجه کنید:

1- همه کودکان، تحت تاثیر جمع قرار می گیرند. آن ها می خواهند صرفاً به کارهایی بپردازند که "همه ، آن را انجام می دهند " .  بی تردید شما نیز می توانید به یاد بیاورید که زمانی چنین بوده اید. هیچ گاه قدرت همسالان را دست کم نگیرید . آسان نیست که متفاوت عمل کنیم و یا اینکه در مقابل اکثریت بایستیم.

یادگیری مبتنی بر مغز

2- بعضی از کودکان بیش تر از بقیه تحت تاثیر قرار می گیرند و تمام کودکان خودانگاره شان (احساس و برداشتی که شخص از خودش دارد) را از ارتباطشان با دیگران و مقایسه خودشان با دیگران، به دست می آورند.

3- به عنوان والدین کودک، نمی توانید او را از تاثیر همسالانش ایمن کنید و یا برای انتخاب دوستان او، مصاحبه ترتیب بدهید. با این حال، می توانید یک ارتباط قوی با کودک برقرار کنید و بکوشید از بدترین جنبه های این مسئله شایع، پیشگیری کنید.

4- رابطه مناسبی را با کودکتان برقرار سازید.

موثرترین دفاعی را که در مقابل قدرت همسالان در اختیار دارید، ارتباط نزدیک خانوادگی است. محدود کردن و یا محکوم کردن، کودکی را که به احساس یا رفتار شما اهمیت نمی دهد، کنترل نخواهد کرد.

به یاد بسپارید که ارتباط شما باید دوطرفه باشد. با کودک سخن بگویید و به سخنان او گوش فرا دهید.

وقت بگذارید تا دریابید که کودکتان به چه کاری مشغول است و چه احساسی دارد. با تجربه های آغازین مدرسه کودک شروع کنید و شخصی باشید که کودک می تواند به او اعتماد و تکیه کند. شما همیشه با او موافقت نخواهید کرد، ولی همیشه به او گوش خواهید کرد.

خلاقیت در کودکان، اما چگونه؟

همواره به یاد داشته باشید که میزان و چگونگی زمانی که صرف شکل دادن ارتباط تان با کودکتان می کنید، مهم هستند و بازتاب این تلاش، در تمام زندگی به شما باز خواهد گشت.

زمینه ای از تجربه ها و علایق مشترک ایجاد کنید. و سرگرمی ها و مهارت های مشترکی را بیابید . مهارت های مشترکی، مانند: پیاده روی ، قایق سواری و یا پیک نیک رفتن که در آن ها اعتماد و همبستگی به وجود می آید، ترتیب دهید. صرف وقت با یکدیگر، فرصتی در اختیارتان می گذارد که بتوانید به عنوان دو انسان، همدیگر را بشناسید.

5- نه دوست، بلکه پدر و مادر باشید. مرتکب این اشتباه رایج نشوید که بخواهید بهترین دوست کودکتان باشید. اگر شما به همدیگر علاقه داشته باشید و به یکدیگر احترام بگذارید، ارتباطی که در پی آن هستید، رشد خواهد کرد. کودک نیازمند پدر و مادر است، نه یک دوست دیگر.

6-در کودکتان اعتماد به نفس ایجاد کنید. باورهای شما نسبت به کودک، باورهای او در مورد خودش است. سرزنش و انتقاد احساسات مثبت کودک را در مورد خودش از بین می برد و از سوی دیگر، تحسین کردن باعث پیدایش باورهای مثبت می شود.

7- هر چه قدر ارتباط شما قوی تر باشد، عقاید و اظهارنظر های شما مهم تر خواهند شد.

8- کمک کنید تا کودکتان دوستی های مثبتی را برقرار کند.

تسلیم جمع شدن و تاثیر پذیری زیاد از همسالان و دوستان

9- بکوشید دوستان کودکتان را بشناسید. داوطلب کمک در بازی های مدرسه، رانندگی و سفر های پیک نیکی شوید. و خانه تان را به عنوان محلی که کودکان می توانند همدیگر را در آنجا ملاقات کنند، پیشنهاد دهید. خانه تان را تبدیل به مکانی کنید که کودکتان و دوستانش در ان گرد هم می آیند. زمانی را صرف صحبت با دوستان کودکتان و اشنا شدن با آنها کنید.

10- والدین دوستان کودکتان را بشناسید تا بدین ترتیب، بدانید که به ارزش های مشترکی پایبند هستید و زمانی که کودکتان با آنهاست ، احساس اطمینان خاطر می کنید.

 11- خود را درگیر دعواهای بین همسالان کودکتان، نکنید . دوستی ها در بهترین حالت، گسستنی هستند و این مسئله، به ویژه در در مورد کودکان صادق تر است. کودکان اغلب با یکدیگر دعوا می کنند و دوباره آشتی می کنند .

12- برای مقابله با کنترل گروه، به کودکتان اظهار نظر کردن را بیاموزید.

بعضی از کودکان ، به طور طبیعی قاطع هستند و می توانند "نه" بگویند، ولی آن هایی که بیشتر مستعد تسلیم نظر همسالان هستند، باید بیاموزند که چه طور نه بگویند و چه طور، به آن پایبند باشند.

علت را بیابید. در این مورد با کودکتان صحبت کنید که چرا مشکل است از گروه، متفاوت باشد. بسیاری از کودکان می ترسند که مسخره شوند، دوستانشان را از دست بدهند و یا این که از گروه اخراج شوند. با او در این مورد گفتگو کنید که اگر با گروه مخالفت کند چه اتفاقی خواهد افتاد. به او کمک کنید تا دریابد، با اینکه دوستانش برای مدتی عرصه را برای او تنگ خواهند کرد، ولی به تدریج قدرت تصمیم گیری اورا تحسین خواهند کرد. علاوه بر آن، دوستانی که از دست خواهد داد، به هر حال، دوستان واقعی نیستند.

"نقش" نه گفتن را بازی کنید. به کودک فرصت تمرین نه گفتن و یا متقاعد کردن دیگران را بدهید.

آموختن اساس مطالعه

13- زمانی که کودک خودش را مطرح می کند و یا عقیده ای مخالف عقیده جمع و یا دست کم، غیر معمول در میان جمع را، ابراز می کند، او را تحسین کنید. بگذارید او بداند که وقتی فهمیدید که همه کودکان می خواستند در استخر شنا کنند، ولی او گفته که نمی توانند به این کار بپردازند چون بزرگتری برای نظارت وجود ندارد، چه قدر برای شما مسرت بخش بوده است. با این حال، به پلیسی برای کودکان دیگر تبدیل نشوید. در صورت لزوم، رفتار آنها را تصحیح کنید ولی واقعه را به پدر و مادرشان گزارش نکنید؛ مگر اینکه احساس کنید که آن ها باید ماجرا را بدانند و حتی در چنین صورتی آن را به طور خصوصی با آنها مطرح کنید و از آن ها قول بگیرید که منبع خبر را به کودکان دیگر نگویند.

14- اگر کودک به تبعیت از گروه به کارهای خلاف پرداخت، عواقبش را به او نشان بدهید و از پیامد های منفی استفاده کنید.

کودک را محدود کنید. زمانی که کودک نشان داد که مسئولانه رفتار نمی کند، او را محدود کنید. اگر در کوچه دوچرخه سواری می کند، صرفا به این دلیل که کودکان دیگر این کار را می کنند، به او بگویید که به اندازه کافی برای  دوچرخه سواری احساس مسئولیت نمی کند. برای چند روز، دوچرخه را از او بگیرید. سپس، اجازه دهید زیر نظر شما چند روز آن را سوار شود تا اینکه در نهایت، مجددا اجازه دهید تا دوباره به تنهایی آن را سوار شود.

به طور موقت کودک را از بودن با جمع، محروم کنید.

کودکتان را به جبران کار ناشایستش مجبور کنید.

منبع:

چگونه با کودکم رفتار کنم؟، دکتر سهامی

آموزش رفتار با کودک و نوجوان؛  ابوالفضل بیرقی و صدیقه ایلان داغی


مرکز یادگیری سایت تبیان - تهیه: اکرم محمدزاده فرهانی

تهیه: نسیم گنجی منش