پیچك انتظار
پیچك انتظار از دیوار دلم بالا مىرود . پر از تمنا مىشوم و پر از عطر خوش ریحانه كه در سبزهزار وجود روییده است .
پیچك انتظار چه غوغایى مىكند! باز هم پر از تمنا مىشوم . پر از گلهاى سوسن . گلهاى نرگس و اینك از صداى پاى ظهور است كه سرشار مىشوم . سرشار از موج . سرشار از ماه . ستارگان و خورشید!
قلبم از عشق درنگى مىكند و در خیال جبرییل را مىبینم كه سر از پا نشناخته مىآید تا براى زمینیان مژدهاى بیاورد . مژده آمدن امامى كه خداوند تمامى رحمتش را در وجود او ریخته است!
مهدیا! كوى تو كوى بىتابى فرشتگان است .
كوى تو كوى شور است .
كوى سوز . همان سوز كه در جان فرشیان جارى است .
كوى تو كوى ركوع لالههاست .
كوى شیدایى یاس است .
كوى شبنم بر گلبرگ ناز محمدى است .
كوى تو كوى آب است .
كوى باران
كوى شستن چشمهامان در جویباران!
مهدیا! كوى تو كوى قنارى است .
كوى بال است .
كوى پریدن .
كوى تو كوى بىقرارى در آسمان آبى است .
پس اگر بیایى دلم كبوتر مىشود!
بخش مهدویت تبیان
زهره الماسیان