تبیان، دستیار زندگی
اگر خدای نخواسته مردم ببینند که آقایان وضع خودشان را تغییر داده اند، عمارت درست کرده اند و رفت وآمدهایشان مناسب شأن روحانیت نیست و آن چیزی را که نسبت به روحانیت در دلشان بوده است از دست بدهند، از دست دادن آن همان و از بین رفتن اسلام و جمهوری اسلامی همان.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

زی طلبگی زیور طلبگی 2

امام ره
اگر خدای نخواسته مردم ببینند که آقایان وضع خودشان را تغییر داده اند، عمارت درست کرده اند و رفت وآمدهایشان مناسب شأن روحانیت نیست و آن چیزی را که نسبت به روحانیت در دلشان بوده است از دست بدهند، از دست دادن آن همان و از بین رفتن اسلام و جمهوری اسلامی همان.

مقاله قبلی را اینجا بخوانید.

در ادامه مقاله گذشته به دنباله بحث زی طلبگی خواهیم پرداخت.

ب) حدود و شأن روحانیت از نگاه امام خمینی

امام خمینی ما را به این مطلب مهم توجه می دهد که روحانیت برای خود شئونات را در جامعه اختیار کرده است فلذا باید خیلی مواظبت کند که این شئونات را بواسطه ساختارهای جدیدی که خودشان ایجاد می کنند یا در جامعه ایجاد می گردد براحتی از دست ندهند.

 ایشان می گویند «مبادا این مردمی که همه چیزشان را فدا کردند و به اسلام خدمت نموده و به ما منت گذاشتند، به واسطه اعمال ما از ما نگران بشوند، زیرا آن چیزی که مردم از ما توقع داشته و دارند و به واسطه آن دنبال ما و شما آمده اند و اسلام را ترویج نموده و جمهوری اسلامی را پیاده کردند و طاغوت را از میان بردند، کیفیت زندگی اهل علم است.

 اگر خدای نخواسته مردم ببینند که آقایان وضع خودشان را تغییر داده اند، عمارت درست کرده اند و رفت وآمدهایشان مناسب شأن روحانیت نیست و آن چیزی را که نسبت به روحانیت در دلشان بوده است از دست بدهند، از دست دادن آن همان و از بین رفتن اسلام و جمهوری اسلامی همان.

با این وجود اکثر مردم جامعه ما، براین باورند (درست یا غلط) که در مقطعی که زندگی می کنیم، روحانیت برخلاف توصیه های امام مشی کرده و زندگی می کنند چرا که روحانیت وضع زندگی خوبی نسبت به سایر مقاطع پیدا کرده است که احتمال این است که آن مایه سلامت و خودسازی که روحانیت در زندگی گذشته خود داشته از دست بدهد و یا حدود و شأن روحانیت شکسته شود.

اما سئوالی که اینجا جای طرح دارد این است که اگر سطح زندگی روحانیت و طلبگی امروز نسبت به گذشته بهتر شده و بالاتر رفته است آیا نفس بهتر شدن تهدید محسوب می گردد یا اینکه نفس زندگی امروزی چنین اقتضاءاتی را دارد؟ اگر زندگی امروزین چنین اقتضاءاتی را دارد بنابراین آیا روحانیت امروزه نیاز به تعریف مجدد از شأن و جایگاه خود دارد؟ و آیا چنین تعریفی را از خود ارائه نموده است؟

برخی بر این باورند که زندگی امروزین باید چنین تفاوتی با زندگی گذشته روحانیت داشته باشد اما نباید این تغییر طوری باشد که باعث تغییر روحیه سالم دوران تحصیل طلاب شود. اما سؤالی که هنوز مطرح و باقی است این است که ساده زیستی یعنی چه و مرز آن کدام است؟

 اینکه امام خمینی فرموده اند از زی طلبگی خارج نشوید و اهل تجمل نباشید و زهد داشته باشید یا زهد بورزید تا حرمتتان نزد مردم محفوظ بماند، یعنی چه؟ و یا اینکه آیة اللّه هاشمی رفسنجانی می گوید که روحانیت در دوران جدید نوعِ زندگی شان با طلاب قدیم تفاوت دارد ولی باید مواظب بود که این تغییر و تفاوت باعث تغییر روحیه سالم دوران تحصیل طلاب نشود، یعنی چه؟ و چه چیزی از آن اراده می گردد.

و برخی هم بر این باورند که روحانیت با اینکه وارد قدرت شده ولی زی طلبگی خود را فراموش نکرده است اینان بر این باورند که اگرچه برخی از روحانیون گرفتار دنیازدگی شده اند ولی تعداد این گونه افراد به عدد انگشتان است، ولی به دلیل بهره مندی بیشتر از اموال، این گمان در میان مردم رایج شده که آخوندها وقتی به قدرت رسیدند، دیگر آخرت را فراموش کردند.

در مقابل این گمان رایج، این افراد اظهار می دارند که در طول 27 ساله انقلاب اگر روحانیانی که وارد نظام شدند به حرف های امام خمینی عمل کردند (حرف امام این بود که برای کسانی که تزکیه نشده باشند، قدرت خطرناک است فلذا به روحانیون توصیه می کردند که مواظب خودتان باشید تا وقتی که به قدرت می رسید، این خطر دامن تان را نگیرد.)

به خصوص افرادی که در حوزه های بزرگ و تحت تربیت امام بودند، زندگی شان با قبل تغییر نکرده است مثلاً زندگی آیة اللّه مؤمن که در شورای نگهبان است ایشان حتی حقوق هم نمی گیرد.

در برابر این عده ای از افراد چند مسأله مطرح می گردد که یا افکار رایج و گمان شایع در میان مردم، واقعیت ندارد و ساخته و پرداخته دشمنان اسلام و روحانیت است یا اینکه واقعیت دارد در هر دو صورت تهدیدی علیه روحانیت محسوب می گردد که باید روحانیت جهت رفع آن تهدید اقداماتی صورت دهد مثلاً امام معتقدند که باید در رأس برنامه های تحصیلی روحانیت برنامه اخلاقی و برنامه های تهذیبی باشد.

چرا که قدم اوّل، تصحیح خود است، سپس جامعه، آدمی که خودش آدم صحیحی نیست نمی تواند دیگران را تصحیح کند هر چه هم بگوید فایده ندارد.

وقتی معمم، ملا، مهذب نباشد، فسادش از همه کس بیشتر است

در بعضی روایات هست که در جهنم بعضی ها، اهل جهنم از تعفن بعضی روحانیین در عذاب هستند و دنیا هم از تعفن بعضی از اینها در عذاب است.

برخی این گفتار امام خمینی ـ زهد ورزی داشته باشید تا شأن و حدود شما بین مردم حفظ شود ـ را به دو گونه روایت کرده اند.

1 - زهد وسیله ای برای کسب محبوبیت و مقبولیت نزد مردم می شود و بعبارتی دیگر زهدورزی مطلوب است چون برای روحانیان حرمت دنیایی می آورد. این نویسنده اظهار می دارد که چون چنین زهدی دنیا دارانه است نه دیندارانه، پس مشکل بتوان سخن امام خمینی را بر این معنا حمل کرد.

2 - قرائت دوّمی که از توصیه امام شده، قرائت دیندارانه است در این قرائت زهدورزی مطلوب است نه از آن جهت که برای روحانیان حرمت دنیایی می آورد بلکه بدین جهت که علمای دین باید به گونه ای زندگی کنند که معلوم باشد از طریق دین ارتزاق نمی کنند دین نباید منبع ارتزاق کسی بشود هیچ کس نباید حتی منافع مشروع خود را از طریق دین تأمین کند.

 این مفسر کلام امام می گوید عالمان دین دو راه بیشتر ندارند یا برای ارتزاق و گذران زندگی باید از راه مستقلی بروند و یا باید تن به سختی و عسرت بدهند، که این با زهدورزی نزدیکتر است چرا که به گواهی تاریخ پاره ای از علمای دین در نهایت عسر زندگی می کردند و این لازمه رسالت آنان بود.


پدید آورنده: رضا عیسی نیا

تهیه و تنظیم: محمد حسین امین گروه حوزه علمیه تبیان