تبیان، دستیار زندگی
برای بسیاری از دوستداران هنر و یا دانشجویان نوپای هنری درک معنایی اصطلاحات خاص هنر سخت و مشکل است. اصطلاحاتی مانند سبک، ترکیب بندی، فرم و ... که درک صحیح آنها باعث ادراک عمیق تر مخاطب در مواجهه با اثر هنری می شود. به همین دلیل در یکسری مقاله متوالی برخی ا
عکس نویسنده
عکس نویسنده
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

واژگان هنر

صورت یا فرم


برای بسیاری از دوستداران هنر و یا دانشجویان نوپای هنری درک معنایی اصطلاحات خاص هنر سخت و مشکل است. اصطلاحاتی مانند سبک، ترکیب بندی، فرم و ... که درک صحیح آنها باعث ادراک عمیق تر مخاطب در مواجهه با اثر هنری می شود. به همین دلیل در یکسری مقاله متوالی برخی از مهمترین این اصطلاحات بیان خواهد شد.


واژگان هنر
صورت ( فرم) form

در ساده ترین تعریف، صورت یک شیء، شکل آن است که به طور معمول سه بعد دارد1 . صورت بصری نخست از طریق رویت دو چشمی مشاهده می شود، به این ترتیب که هر چشم، شیء را از دیدگاهی اندک متفاوت از دیگری می بیند، تا چشم قادر به خلق تصویری سه بعدی باشد. خواننده برای آزمودن این حکم می تواند پلک یک چشم را ببندد تا دشواری کار مشاهده دقیق شکل های اشیا  و جایگاهشان را در فضا بیابد. صورت را به وسیله دست و از طریق حس لامسه، که پیام ها را به مغز می رساند نیز می توان درک کرد. پیکره سازی به واسطه ماهیتش، خوشایند این حس قرار می گیرد. نقاشی اغلب بر سطح های تخت یا کم و بیش تخت، می تواند فقط حس شیء  سه بعدی را در ذهن متبادر سازد، یعنی هنر نقاشی اصولا هنری دوبعدی است که می تواند صورت شیء سه بعدی را در ذهن مجسم کند.

عناصر به کار رفته در نقاشی که اشاره به صورت دارند عبارتند از خط، سایه روشن و رنگ که هریک می توانند نقش های مهم دیگری در تأثیر اثر هنری بر عهده داشته باشند و در آینده به آنها پرداخته خواهد شد. پس می توان چنین گفت که صورت در هنرهای بصری2 به معنای شکل دوبعدی و یا سه بعدی، توپر یا میان تهی است.

به طور کلی واژه صورت در هنرها با دو معنای متفاوت کاربرد دارد:

1- قالب پذیرفته شده برای بیان. مثلا غزل در شعر فارسی و یا سونات در موسیقی اروپایی دو صورت ارائه اثر هنری است.

2- به معنای کیفیت های موجود در یک اثر هنری، مثلا: تناسب هماهنگ بخشهای مختلف و ترتیب اجزای آن ها به منظور کشش و اوج.

اصطلاح رایج فرمالیسم formalism، در واقع به معنای « صورتگرایی» است حال آنکه صورت تنها یک جنبه از سبک است و به همین دلیل به عقیده « فردریک هارت»3 از نظر فنی نام بی مسمایی است4 .

در واقع صورتگرایی، عمل یا آمیزه ای است که بر فرم یا ساختار صوری تأکید کند. در هنرهای بصری بر خلاف ادبیات ، این اصطلاح کاربردی مبتنی بر اصول معین ندارد  و چنین است که گاه حذف موضوع یا هرگونه گژنمایی یا انتزاع در هنر، سهل انگارانه فرمالیسم تلقی می شود. در این باره می توان چنین تعریف کرد که: فرمالیسم کاربرد قراردادهایی است که صرفا جلوه صوری یک اثر را بارز می کند حال آنکه این قراردادها در اصل به منظور ارائه محتوای معینی پدید آمده اند. این تأکید بر فرم بدون توجه به چگونگی محتوا را هم در آثار انتزاعی می توان یافت و هم در آثار طبیعتگرایانه.

واژه های حجم و توده نیز که کمابیش مترادف یکدیگرند، به قصد اشاره به ویژگی سه بعدی به کار می روند، بی آنکه متضمن شکل باشند که برای واژه صورت ضروری است. حجم می تواند حتی اشاره به محتوای فضایی یک اندرونی داشته باشد. مقیاس که در آثار هنری عاملی تردید ناپذیر است، در تقویت تأثیر توده ( انبوهه) بر مشاهده گر سهم عمده ای دارد، دشواری تجربه تأثیر حیرت انگیز بناهای عظیمی چون اهرام مصر یا معابد هندی و یا کلیساهای جامع گوتیک از طریق تصویرهای چاپی کوچک نیز به همین سبب است.

در واقع صورتگرایی، عمل یا آمیزه ای است که بر فرم یا ساختار صوری تأکید کند. در هنرهای بصری بر خلاف ادبیات ، این اصطلاح کاربردی مبتنی بر اصول معین ندارد  و چنین است که گاه حذف موضوع یا هرگونه گژنمایی یا انتزاع در هنر، سهل انگارانه فرمالیسم تلقی می شود

واژه های تخصصی تر در ارتباط با این اصطلاح فرم عباتند از:

1- صورت مجموع (Mass)

بخشی وسیع و اساسی در کل ساختار یک اثر هنری، مثلا در یک تابلوی نقاشی، مجموع شکلها، رنگها و تیره روشنهایی که به نحوی با هم مرتبط شده اند. برای تشخیص هر « صورت مجموع » در یک اثر هنری، خواه بازنمایی باشد و یا خواه انتزاعی، می باید بدون توجه به جزییات، فقط جلوه کلی و انتزاعی آن را در نظر گرفت.

2- صورت معنادار (Significant Form)

اصطلاحی که توسط « کلایو بل »5در سال1913م برای توصیف جوهر زیبایی شناختی در یک اثر هنری، یعنی کیفیتی مرکب از شکلها، رنگها و روابط شکل و رنگ) به کار برده شد. به عقیده وی، فرم و ساختار مبین محتوای راستین و اساسی اثر هنری هستند و عناصر روایی، نمادین، تمثیلی و غیره جنبه ثانوی دارند.

3- صورتنگاری (Pictography)

نوعی بازنمایی تصویری- علامتی است که در آن شیئی یا مفهومی به صورت نماد نشان داده شود. در صورت نگاری بر خلاف مفهوم نگاری6 نمادها از صور طبیعی مشتق می شوند.

4- صورتنگاشت (Pictograph) 

این اصطلاح که به نقش نگاشت نیز ترجمه می شود، عبارت است از نقشی حاصل از چکیده نگاری7 صور طبیعی، که نمایانگر فکر یا انگاری باشد. مثلا برخی از نقاشی های دوران عصر حجر (دوره پیشا تاریخی) و نیز نوشتارهایی مانند خط هیروگلیف8 از این قبیل هستند.

5- صور زنده نما (Biomorphic Forms)

صورت انتزاعی غیر منظم که با شکل های موجودات طبیعی همانندی دارند. این اصطلاح اصولا در برابر صور هندسی بکار    می رود.

6- صور هندسی ( Geometric Shapes)

شکل های انتزاعی که به نظر می رسد نسبتی با هندسه دارند. این شکل ها معمولا فوق العاده ساده اند مثل مربع ، دایره و مثلث.

پی نوشت

1- واژه صورت در دیگر هنر ها از قبیل موسیقی، ادبیات و هنرهای بصری به کار می رود و به معنای رابطه  متقابل همه اجزا یک اثر است.

2- منظور از هنرهای بصری کلیه رشته های هنری است که به واسطه چشم دیده و درک می شوند مانند نقاشی، خطاطی، معماری، مجسمه سازی.

3- Frederick Hartt ، پروفسور هارت از تاریخ شناسان مشهور جهان است. مهمترین کتاب وی

Art: ahistory of painting, sculpture, architecture

است که به فارسی نیز ترجمه شده است.

4- لازم به ذکر است که این نام در دهه 1920 با پژوهش های گروهی از نویسندگان روس از جمله ویکتور شکلوفسکی درباره ویژگی های  سبک شناختی و ساختار صوری آثار ادبی باب شد.

5- منتقد و نویسنده انگلیسی، 1881-1964م ، او نقش مهمی در معرفی هنرمندان و نقاشان پست امپرسیونیسم ، خصوصا سزان به انگلستان داشت.

6- Ideography ، بازنمایی ایده، صفت، عمل و شیء به مدد نمادها و نقوش دوبعدی مثلا در نظان نگارش چینی

7- Stylization ، بازنمایی ویژگیهای اساسی و بازشناختی چیزهای طبیعی بر طبق یک شیوه قراردادی. در این گونه بازنمایی معمولا روشهای ساده سازی، تکرار منظم، قرینه سازی، تغییر تناسبات و اغراق صوری بکار برده می شود. یکی از شاخص ترین نمونه های چکیده نگاری در نقوش سفالینه های دوران نوسنگی است.

8- خط هیروگلیف خط مشهور مصریان باستان است که در واقع خطی کاهنی است.

سمیه رمضان ماهی

بخش هنری تبیان


منابع:

1- سی و دو هزار سال تاریخ هنر/ فردریک هارت/ ویراستار هرمز ریاحی/ نشر پیکان/ 1382

2- فرهنگ معصر هنر/ رویین پاکباز/ فرهنگ معاصر/ 1378