تبیان، دستیار زندگی
مطالعه زندگى سراسر نور عالمان دین و ابرار، درسها و نكته هاى بسیارى به انسان مى آموزد؛ چرا كه آنان در مسیر حیات بشر نشانه هاى هدایت و پرچمداران علم و تقوى و مشعلهاى روشنى بخش اند.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

راوى شناس بزرگ

ابوالحسین احمد ابن علی نجاشی
مطالعه زندگى سراسر نور عالمان دین و ابرار، درسها و نكته هاى بسیارى به انسان مى آموزد؛ چرا كه آنان در مسیر حیات بشر نشانه هاى هدایت و پرچمداران علم و تقوى و مشعلهاى روشنى بخش اند.

اشاره

نوشته اى كه فرا روى شماست نگاهى است گذرا به زندگى سراسر افتخار راوى شناس بزرگ نجاشى ، مرزبان سخت كوشى كه در عصر خویش به مبارزه با مخالفان برخاست و پوچى گفتار دشمنانى را كه سابقه درخشان شیعه را امرى واهى دانسته ، تشیع را به نداشتن آثار و نوشته هاى ماندگار و پیشینه هاى فرهنگى سرزنش مى كردند، بر همگان آشكار كرد پژوهشگرى كه با قلم تواناى خود به معرفى فرزندان علمى امام باقر و امام صادق علیهم السلام پرداخت و در بازشناسى محدثان و دانشمندان شیعى و آثار گرانبهاى آنان بى وقفه شب و روز تلاش كرد و سرانجام ثمره این كوشش ‍ مدام و خستگى ناپذیر، درخت استوار و پربارى به نام ((رجال نجاشى )) شد كه در طول قرنها یكى از منابع اصلى فقها و دانشوران و راهنماى محققان در رشته شناخت راویان حدیث بوده است .

او اگر چه با عزت نفس ، از خود چیزى نگفت و ننوشت ولى نام مباركش در كنارش میراث ماندگارش ، در ردیف نام دیگر راویان نور كه خود احیاگر آنان بود، هنوز هم مى درخشد.

ابوالحسین احمد بن على نجاشى از اساتید و بنیان گذاران ((علم رجال )) است كه در اواخر قرن چهارم و نیمه اول قرن پنجم مى زیست .

متأسفانه از جزئیات زندگى اش همچون زادگاه ، معاصرانش باشد در دست نیست .

از این رو با استفاده از شواهد و قراین و با توجه به آثارى كه از او به یادگار مانده است ، سعى گردیده از میان اقوال و نظرات مختلف ، نظر و قولى كه به حقیقت نزدیك تر است برگزیده و به پیشگاه دوستداران علم و عالمان راستین تقدیم گردد.

ستاره اى در افق بغداد

از سالى كه ستارگان فرو ریختند (1) و جهان خاكى فروغ گشت آخرین حجت حق امام زمان (عج ) در پس پرده غیبت طولانى پنهان شد 43 سال مى گذشت .

در طول این مدت علویان رنج و محنت فراوان از عباسیان كشیدند ولى با ایمان و عشق به خاندان عصمت طهارت علیهم السلام و امید به آینده روشن ، زندانها، دورى از وطن و شكنجه هاى طاقت فرسا را تحمل كردند و سرانجام با جنبشهاى مستقلى كه با اندیشه و فكر مذهب شیعى در گوشه و كنار به وقوع پیوست آرام آرام زمینه رشد و بالندگى شیعیان فراهم گشت .

بغداد پایتخت عباسیان ، مى رفت كه بندهاى تزویر و ستم حاكم بر آن یكى پس از دیگرى پاره گردد و از خلفاى عباسى نامى نفرت انگیز بیش نماند.

در این سال فقها و دانشوران شیعى به تربیت شاگردان و محكم كردن استوانه هاى فقه مشغول شدند و در محله كرخ بغداد - منطقه اى شیعه نشین - حوزه اى تشكیل دادند كه آوازه آن در عرصه گاه فرهنگى و علمى سراسر جهان پیچید.

در گوشه اى از شهر بغداد منزل شیخ على نجاشى قرار داشت كه یكى از دانشمندان آن زمان بود او كه از فرصت به دست آمده براى دوستداران علم و خاندان رسول الله صلى الله علیه و آله بسیار مسرور بود در سال 372 ق شادمانى اش فزون گشت ، چرا كه در این سال خداوند به او فرزندى بخشید كه امید مى رفت تا روز رستاخیز نامش جاودان ماند.

تولد نوزاد نو رسیده ، سرور مهربانى فراوانى را به كانون گرم خانواده شیخ على به ارمغان آورد و شیخ به سبب علاقه زیادى كه به پیامبر بزرگوار اسلام صلى الله علیه و آله داشت نام ((احمد)) را - كه نام آسمانى پیامبر است و نیز براى زنده نگه داشتن نام و یاد پدرش - بر فرزند خویش نهاد.

احمد در دامن مادر بزرگوار و تحت سرپرستى و نظارت پدر ارجمندش ‍ دوران كودكى را سپرى و كم كم خود را براى تحصیل دانش و كسب معارف آماده مى كرد.

نجاشى

چون یكى از نیاكان احمد به نام ((عبدالله )) بر اهواز حكومت مى كرد و به نجاشى به شهرت داشت بدین سبب او نیز به لقب ((نجاشى )) مشهور گشت .

احمد نجاشى به دو كنیه ((ابوالحسین )) و ((ابوالعباس )) نیز معروف شد. شاید فرزندانى به نامهاى حسین و عباس داشته و در كوچكى از دنیا رفته باشند.(2)

پدر و خاندان وى همه اهل كوفه بوده اند ولى از آنجا كه پدرش پس از ورود شیخ صدوق در سال 355 ق . به بغداد از محضر او استفاده كرده و جدش ‍ هم در بغداد منزل داشته و خود نیز دوران كودكى و كسب معارف و علوم را در آنجا گذرانده است صحیح تر آن است كه بگوییم او در همان شهر بغداد به دنیا آمده است .

چنانكه علامه محقق شوشترى مى نویسد: نجاشى بغدادى است نظیر شیخ مفید، سید مرتضى و سید رضى و شیخ طوسى در كتاب رجالش فرموده است : منزل جد نجاشى در كنار نهر است و نهر هم از شهر بغداد به شمار مى آید.(3)

از تبار اسماعیل

از افتخارات نجاشى یكى آن است كه او از تبار حضرت اسماعیل علیه اسلام همچون شاخه هاى شجره طیبه اسلام در حجاز و دیگر شهرهاى اسلامى شاخ و برگ زده و پراكنده بودند پیامبرى و سیادت از آنان بود و هر كه با آنها دشمنى مى كرد زبون مى شد و زندگى اش را ننگ دورى از حق فرا مى گرفت .

قبایل و خاندان بزرگ به آنها پیوند مى خورند و نجاشى نیز چون شمارى دیگر از دانشمندان و نویسندگان و راویان حدیث كه در امتداد تاریخ حركت كردند و از نسل پاك آنها بوده و از تبار اویند.

 در حقیقت نسب وى به نیاكان پاك نهاد پیامبر بزرگوار اسلام صلى الله علیه و آله مى رسد كه همه از نسل اسماعیل فرزند حضرت ابراهیم اند. آن طور كه نجاشى نام نیاكانش را یادآور مى شود، از خزیمه تا عدنان (4)، در هفت نفر پیامبرى نسب است .(5)

نیاكان شریف نجاشى هر یك در عصر خویش امور مربوط به خانه خدا را در دست داشتند و در اطراف كعبه جاى گرفتند و پیوسته از آنان به عظمت و بزرگى یاد شده است . (6)

نیاكان

ابوالسمال سمعان جد دهم نجاشى است كه فرزندان و نسل او به خاندان ابوالسمال معروف اند. آنان خاندان بزرگى در كوفه بودند كه از روزگاران كهن مذهب تشیع داشتند و از میان آنان دانشمندان و نویسندگان و راویان بزرگى برخاستند(7) ابویزید داود بن فرقد، یكى از خدمتگزاران این خاندان است كه خود از محدثان بزرگ شهر كوفه و مورد اطمینان است .

ابراهیم بن محمد و برادرش اسماعیل نیز در شمار محدثان این خاندان اند. آن دو از اصحاب و راویان امام موسى علیه السلام بودند.

جد هفتم ابوالحسین نجاشى ، عبدالله نجاشى است . وى از نظر عقیده ابتدا زیدى (150) بود ولى در پرتو راهنمایى امام صادق علیه السلام از این عقیده دست برداشت و از آن پس از یاران امام و راویان حدیث گشت و هرگز كارى را بدون اجازه و دستور امام انجام نمى داد تا جایى كه افتخار صدور رساله معروف به ((رساله اهوازیه )) از سوى صادق آل محمد صلى الله علیه و آله براى وى نصیب گشت .

عبدالله نجاشى از طرف منصور (خلیفه عباسى ) استاندار اهواز بود ولى تا زنده بود به دستور امام عمل مى كرد.

اولین جد نجاشى احمدبن عباس نجاشى نیز از علما و محدثان شیعى بود و در شمار اساتید اجازه حدیث قرار داد كه گروهى از دانشوران از جمله پدر نجاشى و هارون بن موسى تلعكبرى ، از او روایت نقل مى كنند.(8)


منابع:

1  - سال 329 ق به ((تناثر نجوم )) یعنى فرو ریختن ستارگان معروف است در این سال على بن محمد سمرى . چهارمین نایب خاص حضرت مهدى (عج ) چشم از جهان فرو بست و با درگذشت او در نیابت خاص بسته و غیبت كبرى آن حضرت آغاز شد.

2- در كتابهاى تاریخى به این دو نام به عنوان فرزندان نجاشى دست نیافتیم .

3- قاموس الرجال ، علامه شوشترى ، جامعه مدرسین قم ، ج

4- عدنان در عصر خویش امور كعبه را به دست گرفت و اول شخصى است كه لنگهایى را در اطراف كعبه براى قربانیان حاجیان نهاد و خانه خدا را پرده پوشانید. وى آخرین جد پیامبر اسلام صلى الله علیه و آله است كه خود آن حضرت نام نیاكانش را تا عدنان بیان مى كرد و دستور مى داد دیگران هم از شمردن باقى نسب تا حضرت اسماعیل علیه السلام خود دارى كنند چون از نظر تعداد واسطه و نام آنها مورد اختلاف است و ابن عباس روایتى از پیامبر صلى الله علیه و آله نقل كرده هر موقع نسب آن حضرت به عدنان رسید نبایست از او تجاوز كرد. ر، ك الكامل فى التاریخ ، ج 1، ص ‍ 449 فروغ ابدیت ، ج 1 ص 283.

5- نجاشى نام پدر و اجدادش را تا عدنان اینگونه ذكر كرده است : على ، احمد، عباس ، محمد، عبدالله ، ابراهیم ، مجد، عبدالله ، نجاشى ، عثیم ، ابوالسمال سمعان ، هبیره ، مساحق ، بجیر، اسامه ، نصر، قنین ، حرث ، ثعلبه ، دودان ، اسد، خزیمه ، مدركه ، الیاس ، مفر، نزار، معد، عدنان ، ( رجال النجاشى ، ج 1، رقم 29 و 251).

6- ر، ك ، تاریخ یعقوبى ، ابن واضح یعقوبى ترجمه محمد ابراهیم آیتى ، چاپ سوم ، 1362 ش ، ج 1، ص 275. الكامل فى التاریخ ، ابن اثیر، چاپ بیروت ، ج 1، ص 65.

7 - فوائد الرجالیه ، سید محمد مهدى بحر العلوم ، چاپ نجف ، 1385 ق ، ج 2، ص 32.

8- زیدیه از فرق ، شیعه و پیرو زید بن على بن حسین علیه السلام (زید شهید) هستند و( ر. ك ، فرهنگ فرق اسلامى ، ص 214)

گلشن ابرار جلد اول

نویسنده : محمد حسن امانى

تهیه و تنظیم: محمد حسین امین