تبیان، دستیار زندگی
غنای نفس در مقام تدبیر وقتی به دست می آید که بنده خوب بداند که تدبیر خداوند اصلح و نافع تر به حال بنده و جامعه است زیرا تدبیر او معلول صدها مصالح دور و نزدیک است و تدبیر بندگان از مصالح محدود سرچشمه می گیرد و گاهی اشتباه در اصل صلاح و مصلحت می شود
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

غنای نفس در مقام تدبیر چیست ؟

عرفه

در دعای با عظمت عرفه مضامینی نهفته است که انسان را در یک لحظه از همه منیت های این جهان خاکی و خاکدان نفس حیلت گر می رهاند و راهی دنیای شناخت و معرفت می کند ،مضامینی نشأت گرفته از جان پاک و قدسی حسین بن علی علیه السلام  که به بشریت در همه عصرها می آموزد که در مقابل پروردگار چگونه باید بود و از او چه باید خواست ، به انسان ها می آموزد دست از من و منیّت کردنتان بردارید که زمام امور در دست دیگری است و گرداننده چرخ با عظمت هستی دستی با عظمت تر است ، این منیّت کردن تو یعنی به بیراهه رفتن یعنی گستاخی یعنی ضعف و راهی محکوم به شکست .!

امام حسین علیه السلام آن فخر جهان بشریت تا همیشه تاریخ ، در مقابل خداوند با عظمت می ایستد با نهایت خشوع می گوید  : الهی اغننی بتدبیرک عن تدبیری و باختیارک عن اختیاری ؛ خدایا با تدبیر خود از تدبیر ضعیفم بی نیازم گردان و اختیار مرا به دست خود گیر و از اختیار خود بی نیازم ساز.

تدبیر آینده نگری را گویند که انسان با تفکر و نگرش و مطالعه در آینده تصمیم بگیرد، و فرق آن با تفکر این است که تدبیر تصرف قلب است با توجه به عواقب کار و امور ،ولی تفکر تصرف قلب است در توجه به خود و دلائل و مدارک که تا چه حد رسا و نارسا است .

غنای نفس در مقام تدبیر وقتی به دست می آید که بنده خوب بداند که تدبیر خداوند اصلح و نافع تر به حال بنده و جامعه است زیرا تدبیر او معلول صدها مصالح دور و نزدیک است و تدبیر بندگان از مصالح محدود سرچشمه می گیرد و گاهی اشتباه در اصل صلاح و مصلحت می شود

انسان با بینش ناقص خود کمتر می تواند به سعادت خود فکر کند و آن را تشخیص دهد .در آیه 13 حج آمده «یدعو لمن ضره اقرب من نفعه» به نفع کسی در خواست می کند که ضرر او نزدیکتر از نفع اوست و یا «و عسی ان تکرهوا شیئا و هو خیر لکم و عسی ان تحب شئ و هو شر لکم » (بقره 216)

و نظایر این آیات که صریح است به اینکه انسان در تشخیص حسن و قبح و زشت و زیبا دچار اشتباه و گاهی گمراهی می شود . و اشتباهات او در این زمینه بسیار زیاد است .

هزار نقش برآرد زمان و نبود                                    یکی چنانکه در آئینه تصور ماست

بلی قضاست بهر نیک و بد عنان کش خلق                بدان دلیل که تدبیر ها جمله خطاست

«العبد یدبر الله یقدر» ؛ بنده تدبیر می کند اما آنچه که خدا تقریر کرده است آن می شود .

پر کاهیم در مصاف تند باد        خود ندانم در کجا خواهم فتاد

عطار نیشابوری گوید :

چه مقصود است اگر عمری دویدیم                   که از مقصود خود برقی ندیدیم

به هر ره کان کسی برّد بریدیم                          به هر پرکان کسی پرد پریدیم 

بسی دلتنگی و زاری نمودیم                            بسی خواری و بی برگی کشیدیم

به دست ما به جز باد هوا نیست                       که چون بادی به عالم بر وزیدیم

در این حیرت همی بودیم عمری                 در این محنت به خود بر می تپیدیم

کنون رفتیم و عمر ما به سر شد                       کنون این راه را پایان ندیدیم

غنای نفس در مقام تدبیر وقتی به دست می آید که بنده خوب بداند که تدبیر خداوند اصلح و نافع تر به حال بنده و جامعه است زیرا تدبیر او معلول صدها مصالح دور و نزدیک است و تدبیر بندگان از مصالح محدود سرچشمه می گیرد و گاهی اشتباه در اصل صلاح و مصلحت می شود فلذا امام آن حالت نفسانی را می خواهد که در تمام جهات تابع اراده و تدبیر الهی باشد .

سپردن امور به دست خدا یعنی روند طبیعی و صحیح ،یعنی قرار دادن هر چیزی در جای خود ، چرا که فقط خدا می داند برای بندگان چه چیزی بهتر است

و تدبیر کلی از ناحیه ذات احدیت در قرآن در دو آیه بیان شده است اول آیه 3سوره یونس است که می گوید« إِنَّ رَبَّكُمُ اللّهُ الَّذِی خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضَ فِی سِتَّةِ أَیَّامٍ ثُمَّ اسْتَوَى عَلَى الْعَرْشِ یُدَبِّرُ الأَمْرَ مَا مِن شَفِیعٍ » ؛ •پروردگار شما الله است که آسمانها و زمین را در شش روز بیافرید ، سپس به ، عرش پرداخت ، ترتیب کارها را از روی تدبیر بداد جز به رخصت اوشفاعت کننده ای نباشد

و در آیه 5 سوره نوح و سجده است که می فرماید : « یُدَبِّرُ الْأَمْرَ مِنَ السَّمَاء إِلَى الْأَرْضِ » ؛ کار را از آسمان تا زمین سامان می دهد.

از مقام علوّ و بالا امور زمین را تدبیر می کند و منظور از سماء با توجه به قرینه آیه 3سوره یونس همان عرش و بالا و امور زمین را تدبیر است. خلاصه منظور سالار شهیدان این است : خدایا روح مرا تسلیم در برابر تدبیرت عنایت فرما. و این مطلب هیچ ربطی به جبر و تفویض ندارد . سپردن امور به دست خدا یعنی روند طبیعی و صحیح ،یعنی قرار دادن هر چیزی در جای خود ، چرا که فقط خدا می داند برای بندگان چه چیزی بهتر است .  

فرآوری: محمدی

بخش اخلاق و عرفان اسلامی تبیان


منبع : کتاب شرحی بر دعای عرفه ، از محمد باقر بستان آبادی

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.