تبیان، دستیار زندگی
رهبر معظم انقلاب اسلامی چندی پیش در جمع اساتید و دانشجویان استان کرمانشاه ضمن تبیین مسائل پر مغز و پر اهمیتی مانند جوانی ذاتی و طراوت همیشگی اهداف و آرمانهای نظام اسلامی، انعطاف در مهندسی نظام و تغییر به هنگام در ساز و کارها و سیاستهای تحقق این آرمانها را
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

مروری بر مزایای نظام پارلمانی و الزامات آن


رهبر معظم انقلاب اسلامی چندی پیش در جمع اساتید و دانشجویان استان کرمانشاه ضمن تبیین مسائل پر مغز و پر اهمیتی مانند جوانی ذاتی و طراوت همیشگی اهداف و آرمانهای نظام اسلامی، انعطاف در مهندسی نظام و تغییر به هنگام در ساز و کارها و سیاستهای تحقق این آرمانها را از ظرفیتهای نظام اسلامی برشمردند و بر لزوم بازخوانی و تأمل در شاکله نظام اسلامی و نگاه واقع بینانه به مسائل و حرکت آگاهانه نظام اسلامی تأکید کردند. ایشان در بیاناتشان از احتمال تغییر نظام ریاستی به نظام پارلمانی در آینده ای دور یا نزدیک سخن گفتند.

رهبر معظم انقلاب اسلامی چندی پیش در جمع اساتید و دانشجویان استان کرمانشاه ضمن تبیین مسائل پر مغز و پر اهمیتی مانند جوانی ذاتی و طراوت همیشگی اهداف و آرمانهای نظام اسلامی، انعطاف در مهندسی نظام و تغییر به هنگام در ساز و کارها و سیاستهای تحقق این آرمانها را از ظرفیتهای نظام اسلامی برشمردند و بر لزوم بازخوانی و تأمل در شاکله نظام اسلامی و نگاه واقع بینانه به مسائل و حرکت آگاهانه نظام اسلامی تأکید کردند. ایشان در بیاناتشان از احتمال تغییر نظام ریاستی به نظام پارلمانی در آینده ای دور یا نزدیک سخن گفتند.

رهبری
سرویس سیاسی تعامل در تحلیلی به این مسأله پرداخته است:

بشر از زمان شکل گیری دولت و قدرت سیاسی، انواع مختلف فرهنگهای سیاسی، حکومتداری و نظامهای سیاسی را آزموده و در بوته نقد قرار داده است. جهان غرب در نتیجه دوری از حکومتداری دینی، انواع مختلفی از حکومتداری را امتحان کرد و هربار با جرح و تعدیل نظریات اندیشمندان خود نوع جدیدی از نظام سیاسی را تجربه نمود. عصر حاضر عصر مردمسالاری و دموکراسی است. مردم بر این باورند که میتوانند بر تصمیمات سیاسی مؤثر واقع شوند و در تعیین کارویژه های سیاسی نقش داشته باشند. از جمهوری میتوان به عنوان یکی از زیرشاخه های حکومت دموکراتیک نام برد. در حکومت نوع جمهوری، شخصی را که قدرت برتر دارد، مستقیم یا غیر مستقیم مردم انتخاب کرده اند. یعنی حکومت جمهوری به دو نوع پارلمانی و غیر پارلمانی تقسیم میشود که در اکثر نظامهای سیاسی دنیا اینگونه میباشد.

پیامبر گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله) و امام علی (سلام الله علیه) باتشکیل حکومت سیاسی پایه های قدرت سیاسی را از منظر دین و اسلام تبیین نمودند. مدل حکومتی «ولایت فقیه» و شکل و قالب اجرای اصولِ حکومت اسلامی یعنی «جمهوری اسلامی»، یک مدل و نظریه جدید در انواع مختلفِ شکلهای حکومتی بود که تا حدود فراوانی مشکلات و نقائص مربوط به دموکراسی غربی را پوشش میداد.دموکراسی غربی بر اساس شکل جمهوری، بدون پسوند، از جمله انواع نظامهای حکومتی است که با تفکر اومانیستی و انسان محوری شکل گرفته که حتی در یونان باستان هم منتقدین فراوانی مانند افلاطون، ارسطو و هرودُت داشته است و از آن به «جمهوری احمقها و حکمرانی جهالت» نیز تعبیر شده است.

آنچه در شکل و نوع مدلهای حکومتی اهمیت دارد این است که مدل حکومتی بدون رکود، سکون و توقف سبب پیشرفتهای گوناگون علمی، اقتصادی و سیاسی شود و نظام سیاسی با استفاده از روشهای مناسب، راه رسیدن مردم به فضیلت و کمال را میسر سازد و زمینه را برای شایسته سالاری و رسیدن شایستگان و متخصصان به رأس امور فراهم آورد

لِکی دموکراسی را اینگونه توصیف میکند: «حکومت فقیرترین، جاهلترین و ناشایست ترین کسانی که زیاد هم هستند». کارلایل، دموکراسی را حکومت «فرصت طلبان و شارلاتانها» نامید.[1] عده ای هم دموکراسی را پرهزینه ترین شکل حکومت دانسته اند که مبالغ و هزینه های زیادی صرف تبلیغات و برگزاری انتخابات میشود. نقدهای گسترده و گوناگونی که به بنیانهای فلسفی دموکراسی و روشهای اجرا و تحقق آن وارد است، مشخص میکند که این مدل نه تنها نمیتواند فراهم آورنده سعادت فردی و اجتماعی شهروندان جامعه باشد،بلکه توان تأمین اراده عمومی اعضای آن را هم ندارد. در عموم کشورهای غربی هیچ خط قرمزی برای رسیدن به مناصب کلان مدیریتی وجود ندارد نه فسادهای اخلاقی شخصی مانند برلوسکونی میتواند مانع از روی کار آمدن وی در عرصه قدرت شود و نه عدم سابقه مدیریتی فردی مانند آرنولد شوارزنگر میتواند مانع از این شود که وی فرماندار بزرگترین ایالت آمریکا شود.

در واقع آنچه که حضرت امام خمینی (رحمه الله علیه) از دل روایات بیرون کشید و آنرا به مرحله اجرا درآورد مدل حکومتی متناسب با عصر غیبت بود و «جمهوری اسلامی» را اکثریت 98 درصدی مردم برگزیدند که در این روش و مدل حکومتی مردم اکثریت نمایندگان خود را به صورت مستقیم انتخاب میکنند. در واقع آنچه در این مدل حکومتی مهم است حضور فقیه جامع الشرایط در رأس امور میباشد تا همواره جهت گیریهای کلی نظام را رصد کند و از بروز انحراف در آنها جلوگیری نماید، و در واقع نوع اجرایِ مستقیم «جمهوری» یک مسأله اصیل نمیباشد. حال آنکه در بسیاری از کشورها مانند انگلستان، ژاپن، و... که هم نظام پادشاهی وجود دارد و هم سمتِ نخست وزیری برای آن در نظر گرفته شده است، و همچنین در کشورهایی مانند فرانسه، کانادا، آلمان، استرالیا، هند و... که مقام رئیس جمهوری وجود ندارد، نخست وزیر را هم مردم به صورت مستقیم انتخاب نمیکنند بلکه مردم تنها نمایندگان پارلمان را به صورت مستقیم انتخاب میکنند و نخست وزیر توسط نمایندگان مجلس انتخاب میشود که به این نظامها، نظام پارلمانی میگویند. در این نوع از نظامهای دموکراتیک نقش احزاب بسیار پررنگ میباشد و میتوان گفت که مهمترین نقش را احزاب ایفا میکنند. اما مسلماً آنچه در شکل و نوع مدلهای حکومتی اهمیت دارد این است که مدل حکومتی بدون رکود، سکون و توقف سبب پیشرفتهای گوناگون علمی، اقتصادی و سیاسی شود و نظام سیاسی با استفاده از روشهای مناسب، راه رسیدن مردم به فضیلت و کمال را میسر سازد و زمینه را برای شایسته سالاری و رسیدن شایستگان و متخصصان به رأس امور فراهم آورد، نه اینکه سیاستمداران و سیاست بازان صرفاً با تبلیغات بر روی مسائلی مانند آزادی و برابری و رفاه در پی قدرت یابی باشند. در واقع هر نظامی که بتواند راههای رسیدن به اصول ثابت را بهتر فراهم کند میتواند با سرعت بیشتری پیشرفت کند و شادابی خود را نیز حفظ نماید. گِتل میگوید: «مهمترین برتری هر شکل حکومت، تقویت فضیلت و قوه هوشمندی خود مردم است و نخستین ملاحظه در قضاوت راجع به مزایا و شایستگی های شکل معینی از حکومت این است که تا چه حد میخواهد خصوصیات فکری و اخلاقی را در شهروندان پرورش دهد.»[2]

در سال 1368 با نظر امام خمینی (رحمه الله علیه) و با تشکیل گروهی از خبرگان، سمت نخست وزیری از قانون اساسی حذف و اختیارات نخست وزیر به رئیس جمهور انتقال داده شد.

در ایران اسلامی پس از پیروزی انقلاب اسلامی اگرچه انتخاب رئیس جمهور به صورت مستقیم و توسط خود مردم انجام میشد، اما سمت نخست وزیری و نظام پارلمانی هم برقرار بود. در سال 1368 با نظر امام خمینی (رحمه الله علیه) و با تشکیل گروهی از خبرگان، سمت نخست وزیری از قانون اساسی حذف و اختیارات نخست وزیر به رئیس جمهور انتقال داده شد.

نظامهای پارلمانی و حزبی را میتوان به صورت دو حزبی، چند حزبی و تک حزبی مشاهده کرد که در اینجا مجال پرداختن به آن نیست و فرصتی جداگانه میطلبد. نظامهای حزبی در قیاس با شکل مستقیم انتخاب رئیس جمهور از مزیتهایی برخوردار است که ذیلاً به آن پرداخته میشود.

ایران کا پرچم
در ابتدا توضیحی درباره مفهوم حزب:

حزب را می توان گروهی از افراد جامعه دانست که با اعتقادات و ایمان به برخی از اصول و داشتن هدف های مشترک در سازمانی با عنوان حزب متشکل شده و از طریق شعبه ها و قسمت های مختلف با یکدیگر ارتباط متقابل و مستمر دارند و می کوشند تا برای رسیدن به هدف ها و اجرای اصول مورد نظر، حکومت را مستقیما به دست گیرند.[3]

در مجموع هر تعریفی که از حزب ارائه شود باید دارای ویژگی ها و ارکان زیر باشد:

الف. حزب مستلزم وجود سازمان و تشکیلات پایداری است که حیات سیاسی آن از حیات بنیان گذاران آن فراتر باشد. بدین معنا که با خارج شدن رهبران آن از صحنه سیاست، حزب همچنان به کار خود ادامه دهد؛

ب. حزب باید دارای اساسنامه و مرامنامه بوده و توسط عده ای از اشخاص حقیقی معتقد به آرمان ها و مشی سیاسی معین تأسیس شده باشد؛

ج. تشکیلات حزبی دارای سازمانی مستقر در محل، همراه زیر مجموعه هایی باشد که در سطح ملی فعالیت داشته و با یکدیگر روابط متقابلی داشته باشند؛

د. رهبران مرکزی و محلی حزب باید برای به دست گرفتن قدرت سیاسی، چه به تنهایی و چه با کمک احزاب دیگر مصمم باشند نه بر اعمال نفوذ؛

ه. حزب باید در پی کسب حمایت عموم به ویژه از طریق انتخابات باشد.[4]

البته در تعریفهای مربوط به حزب عموماً تعریفی غربی و در راستای دستیابی به قدرت ارائه میشود و از تواناییِ جهت دهی و تربیت فکری، اخلاقی و عقیدتی مردم صحبتی به میان نمی آید. «اگر چنانچه كسانى این كار را بكنند، خوب است. قصد، عبارت از این نیست كه قدرت را در دست بگیرند؛ میخواهند جامعه را به یك سطحى از معرفت، به یك سطحى از دانائى سیاسى و عقیدتى برسانند؛ این چیز خوبى است... این یك جور حزب است؛ این مورد تأیید است. میدان باز است؛ هر كس میخواهد بكند، بكند.»[5]

از لحاظ تاریخی، خاستگاه نظام حزبی با رشد قانون اساسی انگلستان، و در اساس با جنبش گرایش به قانون اساسی ارتباط تنگاتنگی داشت.[6]

برخی کارویژه های احزاب:

بالطبع وجود احزاب در جامعه وسیله ای برای رسیدن به اهداف سیاسی و غیرسیاسی میباشد و صرف شکل گیری حزب یا سازمان آن دردی را از کسی دوا نمیکند. احزاب با توجه به دلایل و زمینه های شکل گیری خود به دنبال تحقق اهداف خود میباشند. جهان بینی و ایدئولوژی هر حزب، در اولویت دهی به اهداف خود تأثیرگذار میباشد. عوامل دیگر مانند عوامل سیاسی و اقتصادی، عوامل نژادی، عوامل طبقاتی و... میتوانند در شکل گیری احزاب و رویکردهای کلی و جزئی آن تأثیرگذار باشد.

یکی دیگر از کارویژه های مهم احزاب را میتوان آموزش سیاسی مردم و تلاش احزاب برای افزایش مشارکت مردم در کارهای سیاسی و حکومتی دانست که این یکی از مزایای نظام حزبی هم میباشد.

اولین کارویژه یک حزب، چه در مدل غربی و چه در نگاه اسلامی، برنامه ریزی و تدوین راهبردها و سیاستهای کلی و عمومی حزب میباشد. اینکه حزب در آینده میخواهد چه برنامه هایی را به اجرا در بیاورد باید از پیش برنامه ریزی شود و بر اساس آن عمل شود. در این صورت انضباط گروهی هم تأثیر فراوانی در موفقیت برنامه های حزب دارد.

یکی دیگر از کارویژه های مهم احزاب را میتوان آموزش سیاسی مردم و تلاش احزاب برای افزایش مشارکت مردم در کارهای سیاسی و حکومتی دانست که این یکی از مزایای نظام حزبی هم میباشد. مطمئناً هر حزبی میکوشد برای اجرای بهتر برنامه های خود و جلب بیشتر آرا هم مردم را با جامعه پذیری سیاسی بار بیاورند و هم آنها را تشویق به حضور پررنگ تر در فعالیتهای سیاسی و انتخاباتی کنند تا کرسیهای بیشتری را به خود اختصاص دهند.

از دیگر کارویژه های احزاب میتوان به شرکت در رقابتهای انتخاباتی با هدف کسب قدرت، برخورد و انتقاد از حکومت و... نام برد. ارسطو معتقد بود که دولت یا باید در خدمت «خیر عمومی» باشد که در این صورت تأسیسی درست یا طبیعی و بهنجار است، یا در خدمت منافع شخصی یا گروهی فرمانروایان، که در این حالت تأسیسی نادرست، منحرف یا فاسد خواهد بود.[7] احزاب نیز از این قاعده مستثنا نیستند. به گفته بال مهمترین کارویژه احزاب سیاسی متحد کردن، تسهیل و باثبات نمودن روند زندگی سیاسی است.[8]

برخی مزایای نظام حزبی عبارتند از:

کاهش اختلافات و هماهنگی بیشتر قوا با یکدیگر: حکومت پارلمانی یا کابینه ای مبتنی بر ائتلاف و همکاری قوای مجریه و مقننه است و لذا تا حدود زیادی میتواند مانع از بروز اختلافات جدی و فضای تشنج در میان مردم و مسؤولین شود. شکل پارلمانی حکومت در یک محیط متجانس بیشتر توان شکوفایی دارد.

افزایش اهمیت و اعتبار قوه قانونگذار و کاهش قانون گریزی: همانطور که امام خمینی فرمودند:«مجلس در رأس امور قرار دارد.»در این شکل از حکومت، قوه مقننه بر قوه مجریه برتری حقوقی و قانونی دارد. در شکل پارلمانی ارتباط خیلی نزدیکی میان قوای اجرائیه و قانونگذار وجود دارد و «در آن، دوره تصدی مقام اجرایی واقعی به اراده قوه مقننه بستگی دارد.»[9]در این نوع از انتخابات، هم نمایندگان و گروهها و احزاب، اهمیت بیشتری برای انتخابات مجلس قائل میشوند و هم مردم با دقّت و اهمیت بیشتری نسبت به امور مجلس وارد در انتخابات میشوند. احزاب میکوشند با برنامه های کمّی بیشتر و کیفی بهتری وارد در صحنه انتخابات شوند و با اجرای برنامه های گوناگون در راستای رفاه عمومی مردم میکوشند تا مردم را با اصول صحیح و واقعی آشنا سازند.هریک از احزاب و نمایندگان میکوشند تا برنامه های بهتری را به اجرا در بیاورند تا رأی مردم رابرای خود حفظ کنند.

امکان تحقق بیشتر شایسته سالاری: نمایندگان مجلس که باید از افراد متخصص و متعهد و باصلاحیت کافی علمی تشکیل شده باشند میتوانند با توانایی بیشتر و شناخت بهتری به انتخاب شخص اول اجرایی بپردازند. مطمئناً نمایندگان باید تلاش کنند به دور از سیاست بازی و با انتخاب صحیح نخست وزیر، به فکر پشبرد منافع ملی باشند تا آرای خود را هم از دست ندهند.

پاسخگویی بیشتر قوه مجریه در برابر مجلس و نظارت دقیق تر بر کار فرد اول در قوه مجریه: نمایندگان مجلس که خود، نخست وزیر را انتخاب کرده اند با دقت بیشتری به نظارت بر کار وی میپردازند و به این طریق شیوه ها و ابزارهای نظارتی بر کار نخست وزیر از قوت برخوردار میشوند.

شناسایی استعدادها: گستردگی احزاب و تلاش آنها برای آموزش سیاسی مردم و جذب نیرو، سبب شناسایی استعدادها و تربیت آنها میشود. به این ترتیب نیروهای متخصص برای دریافت پستهای تخصصی افزایش می یابند.

با این حال حکومت پارلمانی محبوبیت زیاد و موفقیت بسیاری به دست آورده است. به دلیل انطباق پذیری این نوع دموکراسیها، آنها توانسته اند طی دوره های بحرانی بی درنگ و استوار عمل کنند. اگر این شکل حکومت کارآمد نبود، خیلی پیشترها کنار گذاشته میشد.

کنار گذاشته شدن هزینه های سنگین ناشی از تبلیغات و نظارتها: نظام حزبی نگرانیهای ناشی از تقلب و سوءاستفاده برخی از فرصت طلبان را مرتفع میکند. یادمان نمیرود در حالیکه مقام معظم رهبری پیش از انتخابات 1388 بر این نکته تأکید داشتند که سخنان دشمنان را در داخل تکرار نکنید و اجازه فرصت طلبی و بهانه جویی به فرصت طلبان ندهید باز هم عده ای دم از تشکیل کمیته صیانت از آراء میزدند. همچنین هزینه های فراوان تبلیغاتی میتوانند در زمینه های دیگری سرمایه گذاری شوند.

جلوگیری از خودکامگی قوه مجریه در برابر دیگر قوا: وجود نظام حزبی و حزب مخالف و اپوزیسیون به شرط آنکه سالم و کارآمد باشد، حزب حاکم را در مسیر صحیح نگه میدارد و مانعی بر سر راه خودکامگی قوه مجریه است.

اما نظام حزبی برخی معایب نیز دارد که به آنها اشاره میشود:

نادیده گرفته شدن استعدادها در حزب مخالف: در صورتیکه حزب برتر که توانسته اکثریت پارلمان را به خود اختصاص دهد پایبند به مسائل اخلاقی نباشد، میتواند مشکلاتی را بر سر راه شایسته سالاری و مردمسالاری واقعی قرار دهد؛ از جمله اینکه تعصب افراد و نمایندگان پارلمان به حزب متبوع خود سبب میشود تا اشخاص با استعداد حزب مخالف نادیده گرفته میشود و در پی آن به خودکامگی و انحصارگری حزب پیروز در مجلس و قوه مجریه بینجامد. در واقع نظام حزبی همانگونه که ممکن است سبب جلوگیری از خودکامگی شود میتواند سبب به وجود آمدن خودکامگی هم شود.

اهمیت دادن به منافع حزبی به جای منافع ملی و بی تحرکی حزب پیروز مجلس و سخت گیری آنها نسبت به حزب اقلیت را میتوان از دیگر عواقب احتمالی نظام پارلمانی دانست. اما این مسأله اجتناب پذیر است و میتوان با بررسیهای دقیق اولیه از ورود افراد غیرمتعهد به انتخابات و عرصه مجلس جلوگیری کرد که نظارت دقیق نهاد مسؤول را میطلبد. مسلماً احزابی که به تربیت عقیدتی، دینی، سیاسی، اخلاقی و جهت دهی فکری مردم میپردازند از این احتمالات مبرا هستند و در عرصه های انتخاباتی هم میتوانند موفق تر عمل کنند. « آن حزبى كه مورد نظر ماست، عبارت است از یك تشكیلاتى كه نقش راهنمائى و هدایت آحاد مردم را به سمت یك آرمانهائى ایفاء میكند... ؛ البته كسانى كه یك چنین توانائى‌اى داشته باشند، به طور طبیعى در مسابقات قدرت، در انتخابات قدرت هم آنها صاحب رأى خواهند شد، آنها برنده خواهند شد؛ لیكن این هدفشان نیست.»[10]

-رهبری- دیدار دانشجویان كرمانشاه

در هر صورت نکته مهم در هر کدام از مدلهای اجراییِ مردمسالاری این است که کدام شکل ما را به اهداف و اصول مد نظرمان نزدیکتر میکند و اینکه در انتخاب هر روشی، معیارهای اسلامی رعایت شود. «البته همین تغییر هم باید متكى به اصول باشد. همین نگاهِ دوباره و نوسازى و بازسازى هم بایستى ناظر به اصول باشد؛ برگرفته و برخاسته‌ى از اصول اسلامى باشد. مثلاً فرض بفرمائید شایسته‌سالارى. احساس بشود كه شایسته‌سالارى، به این شكل، بهتر تحقق پیدا میكند؛ یا عدالت، به این شكل، بهتر تحقق پیدا میكند... در همه‌ى نظامات جمهورى اسلامى، در قوه‌ى مجریه، در قوه‌ى مقننه، در قوه‌ى قضائیه، در نیروهاى مسلح، در نهادهاى گوناگون، این اصل شایسته‌سالارى باید رعایت شود. شایسته‌گزینى؛ گزینش باید بر طبق معیارها و صلاحیتها باشد، نه بر طبق امیال و چیزهاى شخصى. این در اسلام خودش یك اصل است. تمام این تغییرها و تبدیلهائى كه در اسلام وجود دارد، بر اساس این است. سیاستها هم همین جور.»[11]

امروزه خطر فرو افتادن جوامع سرمایه داری که با دموکراسیهای پارلمانی اداره میشوند به فاشیسم امری جدی به نظر میرسد. این به سبب بحرانهای دائمی سرمایه داری در این جوامع است. بحرانهای دائمی اقتصادی، بحرانهای بی قدرتی اکثریت وسیع در نظام سیاسی، بی شخصیتی منحرف کننده جامعه سرمایه داری، بحرانهای روابط خارجی به ویژه در نظام جهانی، و فقدان آشکار نظریه و روش مناسب برای حل این بحرانها. افزون بر آن نیروهای انقلاب سوسیالیستی، ضد سرمایه داری و ضد امپریالیستی در رشد زمان به زمان مداوم، تقویت می یابند.[12]

با این حال حکومت پارلمانی محبوبیت زیاد و موفقیت بسیاری به دست آورده است. به دلیل انطباق پذیری این نوع دموکراسیها، آنها توانسته اند طی دوره های بحرانی بی درنگ و استوار عمل کنند. اگر این شکل حکومت کارآمد نبود، خیلی پیشترها کنار گذاشته میشد.

پی نوشتها :

[1]- مبانی علم سیاست، عبدالرحمان عالم.

[2]- همان.

[3]- جریان شناسی سیاسی، علی دارابی.

[4]- مبانی علم سیاست،عبدالحمید ابولحمد.

[5]- مقام معظم رهبری در دیدار با دانشگاهیان استان کرمانشاه، مهر 1390.

[6]- بنیادهای علم سیاست، عبدالرحمان عالم.

[7]- همان.

[8]- همان.

[9]- همان.

[10]- مقام معظم رهبری در دیدار با دانشگاهیان کرمانشاه، مهر 1390.

[11]- همان.

[12]- بنیادهای علم سیاست، عبدالرحمان عالم.

[13]- همان.

بخش سیاست تبیان

منبع : تعامل نیوز