تبیان، دستیار زندگی
بیشتر لغت شناسان و مفسران، قرض را به معنای قطع کردن گرفته اند. این معنا شاید بدان جهت است که گویا کسی که پول خود را قرض می دهد، ارتباط یا مالکیت خود را تا مدتی، از آن پول قطع می کند.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

چهار قانون برای مسیر کمال


در مقاله حاضر نویسنده با بهره گیری از یکی از سخنان حضرت علی(علیه السلام) در نهج البلاغه به شرح و توضیح آن پرداخته و اصول و معیارهای پیمودن راه کمال را براساس این آموزه علوی بیان کرده است. 


امام همام علی(علیه السلام) در خطبه نودم نهج البلاغه به ما آموخت که برای حرکت در مسیر کمال، چهار قانون نقش تعیین کننده دارد.

نهج البلاغه

قانون اول (توکل)

«من توکل علیه کفاه»

هرکس که توکل به (خدا) کرد، کفایتش نماید.

هرچند بدون درک درست از قانون معنویت نمی توان از این سرچشمه فیاض هستی بهره ای گرفت اما عده ای به اشتباه قانون توکل را در تضاد با تفکر و عقلانیت و برنامه ریزی، تلاش و اقدام و عمل گرفته اند و با این تصور غلط از قانون معنوی توکل دارای شخصیتی ناسازگار با فرهنگ خلاقیت، تکاپو و عمل واقع گرا و درنتیجه فقدان خود شکوفایی شده اند. زیرا تعریف ایشان از توکل نادیده گرفتن اصل اختیار و استعدادهای فطری و آموزش مهارت ها است و نیز نقش سنت ها و قوانین جاری و حاکم بر عالم هستی را در ارتباط با قانون متعالی توکل، نفی می نمایند.

موضوع مهم دیگر اینکه به هنگام تصمیم نهایی باید توکل بر خدا داشته باشید یعنی در عین فراهم نمودن اسباب و وسائل عادی، استمداد از قدرت بی پایان پروردگار را فراموش مکن

با تعمق در بازخوانی قانون توکل از زبان مصحف شریف به نیکی استنباط می شود که قرآن کریم با وضوحی شگفت انگیز ابعاد قانون توکل را با شرایط و مقدماتی چنین تبیین می فرماید:

در کارها با آنان مشورت کن و در هنگامی که تصمیم گرفتی، به خدا توکل کن، قطعا خداوند توکل کنندگان را دوست می دارد» (آل عمران/ 159)

اگر دراین آیه شریف دقت کنیم، معنای توکل حقیقی را خوب می فهمیم خداوند به پیامبر گرامیش نخست دستور مشورت می دهد، فلسفه و هدف از مشورت یعنی روشن یا روشنتردیدن واقعیات بوسیله برخورداری از فعالیت های صحیح مغزی و نیت های پاک انسانهای آگاه و خردمند.

بنابراین، معنای آیه مبارکه چنین است که ای پیامبر و ای مردم، در موردی که با مسائل نظری روبرو می شوید، استبداد و خودرأیی را کنار بگذارید و با عقول و وجدانهای خردمندان شرکت کنید.»(1)

امام علی(علیه السلام) به ما می آموزد: من استبد برأیه هلک و من شاور الرجال شارکها فی عقولهم (کسی که استبداد به رأی داشته باشد هلاک می شود و کسی که با افراد بزرگ مشورت کند در عقل آنها شریک شده است) (نهج البلاغه، کلمات قصار)

مشورت

پس عبور از دامنه مشورت و اتخاذ تصمیم برای حرکت و اقدام به سوی قله هدف باید هرگونه تردید و دودلی، ترس، استرس و وسواس را کنارگذاشت و به طور قاطع و امیدوار به قدرت بی پایان و فراگیر الهی توکل کرد.

موضوع مهم دیگر اینکه به هنگام تصمیم نهایی باید توکل بر خدا داشته باشید یعنی در عین فراهم نمودن اسباب و وسائل عادی، استمداد از قدرت بی پایان پروردگار را فراموش مکن.

قانون دوم (دعا)

«و من سأله أعطاه»

و هر کس که از او (خدا) مسألت نماید، عطایش خواهد فرمود.

دعا ازنظر لغت: «خواندن و ندا کردن، کمک خواستن، پرسش کردن، فریاد رسی کردن، تشویق و ترغیب کردن، نام گذاری کردن» معنی شده است. (المنجد و مفردات راغب)

یکی از شگفت انگیز و شکوهمندترین قوانین عالم هستی قانون دعا و مسئلت است. حالت تسلیم محض انسان خودآگاه و بصیر و با ایمان به احاطه علمی و قدرت مطلقه و مشیت الهی، سبب می شود دل خود را به اراده خالق هستی و خداوند مهربان و بخشنده پیوند زند.

حضرت امام صادق(علیه السلام) در باب اصرار و الحاح فرمود: «خداوند عزوجل دوست ندارد که مردم در خواهشی که از یکدیگر می کنند اصرار ورزند اما نسبت به خودش دوست دارد، خداوند عزوجل دوست می دارد که از او سؤال کنند و درخواست کنند از آنچه نزد اوست.»(3)

امام علی(علیه السلام) در ارتباط با مسئلت و اجابت دعا در نهج البلاغه در ضمن سفارشات به امام حسین(علیه السلام) چنین فرمود:

پروردگار با اذن دعائی که به تو داده کلید خزائش را در اختیارت گذاشته است پس هر وقت بخواهی می توانی درهای نعمتش را به وسیله دعا باز کنی و ابرهای رحمتش را به ریزش درآوری و مبادا کندی در اجابت، تو را مأیوس و ناامید کند، زیرا بخشش به اندازه نیت و خواست قلبی است و بسا تأخیر در اجابت برای این است که بنده خواستار پاداش بزرگتر و آرزومند بخشش فراوان تر گردد و چه بسا چیزی را درخواست کرده ای و به جای آن چیز دیگری که سودش در دنیا و آخرت برایت بیشتر بوده به تو عطا گردیده یا برای خاطر امر بهتری از تو بازداشته شده زیرا بسیاری از خواسته ها است که اگر عملی گردد دین را تباه می کند پس سعی کن چیزهائی را بخواهی که خوبی و جمالش باقی و عیب و وبالش فانی باشد و متوجه باش که مال برای تو نماند و تو نیز برای آن نخواهی ماند.

بیشتر لغت شناسان و مفسران، قرض را به معنای قطع کردن گرفته اند. این معنا شاید بدان جهت است که گویا کسی که پول خود را قرض می دهد، ارتباط یا مالکیت خود را تا مدتی، از ن پول قطع می کند

قانون سوم (قرض)

«و من اقرضه قضاه»

و هرکس که به او (خداوند) قرض دهد، آن را ادا می فرماید.

واژه «قرض» از باب «قرض یقرض» و مصدر آن «قرض» است. در بیشتر کتاب های لغوی، قرض به معنای قطع کردن یا بریدن معنا شده است. راغب اصفهانی در تعریف قرض آورده است: «چیزی که [ قرض دهنده] از مالش، به شرح رد مثلش به انسان می دهد » (مفردات/ 400) نویسنده مجمع البیان، قرض را به معنای قطع کردن گرفته است. (4)

همان گونه که گذشت، بیشتر لغت شناسان و مفسران، قرض را به معنای قطع کردن گرفته اند. این معنا شاید بدان جهت است که گویا کسی که پول خود را قرض می دهد، ارتباط یا مالکیت خود را تا مدتی، از آن پول قطع می کند.

در تعریف اصطلاحی قرض می توان گفت: قرض، چیزی است که مردم میان خود، رد و بدل می کنند و با آن، نیازهای یکدیگر را برطرف می سازند.

قرض الحسنه

خداوند منان در قرآن شریف می فرماید:

اگر به خداوند قرض حسن بدهید، خداوند چند برابر آن را به شما اداء خواهد فرمود و شما را خواهد بخشید. (تغابن/ 17)

دامنه قرض الحسنه

با دقت در سیاق آیات مربوط به قرض الحسنه می توان چنین نتیجه گرفت که در بیشتر سیاق های مربوط به آیات قرض، در کنار بحث قرض حسن، مسائلی مانند صدقه دادن، زکات دادن، کمک و شرکت در جهاد، ایمان به رسول خدا، قرآن خواندن، احسان و انفاق کردن مطرح شده است.

بیشتر احادیث که در زمینه قرض دادن از پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله) و ائمه معصوم(علیهم السلام) به یادگار مانده، مسلمانان را در عمل به سنت حسنه قرض تشویق می کند، در این گونه احادیث، به موضوع های زیر پرداخته شده است: پی آمدهای قرضی، فایده های قرض، ثواب قرض، نوع رفتار قرض دهنده و قرض گیرنده، داشتن نیت ادای قرض (از سوی گیرنده قرض)، کمک خداوند، پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله) و فرشتگان و اولیای الهی در ادای قرض، نتایج دنیوی و مضاعف قرض، مدارا کردن بر قرض گیرنده و گذشت بر او، و برخی مسائل دیگر.

خداوند منان در قرآن شریف می فرماید: اگر به خداوند قرض حسن بدهید، خداوند چند برابر آن را به شما اداء خواهد فرمود و شما را خواهد بخشید

قانون چهارم(شکر)

«ومن شکره جزاه»

(و هر کس که او را سپاسگزاری کند، پاداشش دهد)

«راغب اصفهانی» در «مفردات» می گوید «شکر» همان تصور نعمت و اظهار آن است.

گفته شده: اصل کلمه «شکر» از «شکری» به معنی «پر» است.

بنابراین شکر عبارت است از: پرشدن از یاد کسی که به او نعمت داده است.

مرحوم علامه طباطبایی مفسر کبیر قرآن درباره شکر مطلق در تفسیر گرانسنگ المیزان نوشته است:

«شکر مطلق این است که انسان همواره به یاد خدا باشد بی هیچگونه فراموشی، و در راه او گام بردارد بدون هیچگونه معصیت، اطاعت فرمان او کند خالی از هرگونه سرپیچی، و مسلم است که این اوصاف در کمتر کسی جمع می شود و این که بعضی اصولا آن را محال پنداشته اند، بی اساس است و دلیل بر عدم آشنایی آنها به مفاهیم و این مراحل از عبودیت است».(6)

و نیز در فلسفه شکر و اینکه نتیجه شکر به شاکر می گردد در سوره لقمان به ما می آموزد:

و قطعا ما به لقمان حکمت دادیم. شکرگزار خدا باش و هر کس کفران بورزد (هیچ ضرری به خدا نخواهد زد بلکه به ضرر خودش تمام خواهد گشت) زیرا خداوند بی نیاز و همه صفات و افعالش شایسته و محمود می باشد.» (لقمان/12)

پی نوشت ها :

1) جعفری، محمدتقی، ترجمه و تفسیر نهج البلاغه، ج15، دفتر نشر فرهنگ اسلامی

3) صحیحه وسائل، ج 4، ص .1109

4) طبرسی، مجمع البیان، کتابخانه اسلامیه، بی تا، ج 6 ص .255

6) طباطبایی، محمدحسین، تفسیر المیزان، ج 4، ص .38

فرآوری : زهرا اجلال

بخش نهج البلاغه تبیان


منبع :

روزنامه کیهان ، نوشته علیرضا مزروعی

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.