تبیان، دستیار زندگی
علاوه بر داشتن احاطه کامل بر رشته تخصصی خود، با زمینه های مختلف علمی و فکری دنیا نیز آشنایی داشته باشد. تبیان: لطفاً شرح حال مختصری از زندگی خود را برای بینندگان سایت اینترنتی تبیان، بیان بفرمائید. من بهمن ماه سال 1299 (ه . ش...
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

مصاحبه با احمد سمیعی

نخبه کسی است که علاوه بر داشتن احاطه کامل بر رشته تخصصی خود، با زمینه های مختلف علمی و فکری دنیا نیز آشنایی داشته باشد.


تبیان: لطفاً شرح حال مختصری از زندگی خود را برای بینندگان سایت اینترنتی تبیان، بیان بفرمائید.

من بهمن ماه سال 1299 (ه . ش ) در تهران متولد شدم. تحصیلات دوره ابتدائی و دبیرستان را در رشت گذراندم، سپس به تهران آمدم و با وجود این که درامتحان ورودی دانشکده فنی مقام اول را کسب کردم، به دلیل علاقه به رشته ادبی به دانشکده ادبیات دانشگاه تهران رفتم . در آنجا در محضر استادانی همچون ملک الشعرای بهار، بدیع الزمان فروزانفر، کاظم عصار و دیگران موفق به اخذ مدرک لیسانس و مدال درجه یک علمی شدم.


تبیان : گویا با وجود پذیرفته شدن در مقطع دکترا، موفق به ادامه تحصیل نشدید ، لطفاً در این مورد توضیح بفرمائید.

درآن زمان دوره فوق لیسانس وجود نداشت و استاد فروزانفر از فارغ التحصیلان مقطع لیسانس، عده ای را برای دوره دکترا انتخاب می کردند. من هم پذیرفته شدم و سال اول را با موفقیت گذراندم. سال بعد با ورود متفقین به ایران، داوطلبانه به خدمت نظام وظیفه رفتم و از همان زمان وارد جریاناتی شدم که به طور کلی تا چند سال از کار و تحصیل باز ماندم. پس ازآن یکبار دیگر خودم را برای دوره دکترا آماده نمودم که برایم مشکلی پیش آمد و چند سالی از ادامه تحصیل به دور ماندم. بعد ، نظام تحصیلی به کلی عوض شد و من تقریباً در سن 57 یا 58 سالگی توانستم دوره فوق لیسانس زبان شناسی را بگذرانم.


تبیان: چگونه با حرفه ویراستاری آشنا شُدید؟

من مدتی در موسسه انتشاراتی فرانکلین کار می کردم . در آنجا بود که با فن ویرایش آشنا شدم و به این حرفه روی آوردم.


تبیان: لطفاً در مورد سوابق کاری خودتان توضیح بفرمائید.

در همان زمان که در انتشارات فرانکلین کار می کردم ، برای تدریس در دانشگاه تهران دعوت شدم. مدتی نیز مدرس دانشسرای دانشگاه تربیت معلم بودم. هفت سال هم در دانشگاه گیلان تدریس کردم . بعد از گذراندن دوره فوق لیسانس به خدمات علمی به خصوص ویراستاری و ترجمه ادامه دادم و همزمان با بعضی از مراکز فرهنگی همکاری داشتم از جمله با مرکز لغت نامه دهخدا ، انتشارات فرانکلین ، مرکز انتشارات علمی و فرهنگی، پژوهشگاه علوم انسانی، کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، انتشارات سروش و شورای عالی ویرایش صدا و سیما . بعد از تشکیل فرهنگستان زبان و ادبیات ، به عضویت پیوسته آن در آمدم. در حال حاضر هم علاوه برعضویت در بعضی از شوراهای فرهنگستان، سرپرستی فرهنگ و آثار تألیفی در انتشارات سروش را نیز بر عهده دارم و همزمان مشاور پژوهشگاه علوم انسانی و نیزمشاور تحقیقاتی در شورای عالی ویرایش صدا وسیما هستم . مدتی نیز ویراستار مرکز نشر دانشگاهی بودم . هم اکنون جزء استادان دوره ویراستاری آنجا هستم. همچنین با سازمان برنامه ریزی آموزش و پرورش نیز همکاری دارم.


تبیان: شما علاوه بر ویرایش متون مختلف ، آثاری به تألیف و ترجمه هم دارید ، لطفاً در این مورد توضیح بفرمائید.

ضمن ترجمه در دانشکده ادبیات دانشگاه تهران بین سالهای 1321 - 1318 ، اشتغال جدی به این کار را از سال 1342 با ترجمه کتاب " سالامبو" اثــر " گوستاو فلوبر" که بسیار مورد توجه قرار گرفت و نیز آثاری از" دیدرو" شروع نمودم. بعد از سال 1345 هم به کار ترجمه و مقاله نویسی ادامه دادم . به طوری که تا امروز ، دوازده اثر ترجمه کردم و سه اثرِ تألیفی دارم به نام های آیین نگارش ، دانش نامه جهان اسلام ، نگارش و ویرایش و حدود صد مقاله هم در مجله های معتبر منتشر کرده ام.


تبیان: تعریف شما از تعهد در ادبیات چیست و آیا ادبیات امروز چنین تعهدی دارد؟

ادبیات واقعی ادبیاتی است که به اندیشه یا نگرش و یا جریانی ملتزم باشد. در غیر این صورت بی ارزش است. در حقیقت نقش اصلی ادبیات ، التزام است . خوشبختانه در بسیاری از آثار ادبی عصر حاضر این تعهد وجود دارد .


تبیان: آیا ادبیات درعصر الکترونیک جایگاه خود را حفظ کرده است؟

کاملاً - زحمت های بسیاری که برای پرورش استعداد های ادبی صورت گرفته و آثار متعدد و متنوعی که در این زمینه خلق شده ، همه مُبین این مسئله است که ادبیات توانسته در این عصر جایگاه عظیم خود را حفظ کند.


تبیان: جایگاه ادبیات کهن را در جامعه امروز چگونه ارزیابی می کنید؟ ادبیات امروز ما بیشتر تحت تأثیر عامل تعقل بوده است یا تحت تأثیر احساس؟

ادبیات کهن ما گنجینه بی نظیری از فرهنگ ، تاریخ و معارف است و ما برای رسیدن به بُن مایه ذوقی و ادبی ، نیاز به مطالعه و تتبع در آثار ادبی گذشته داریم و از آنجا که خوشبختانه در ساختار خط و زبان فارسی تغییر اساسی روی نداده ، دسترسی به این منبع عظیم ، آسان است.

در ادبیات امروز ، تعقل بیشتر در ساختار است و محتوای آثار ادبی احساسی است ؛ یعنی در آن از تجارب روانی ، ذوقی ، هنری و ... بهره گرفته شده است.


تبیان: آیا روند فوق ، درستی است یا نیاز به اصلاح دارد؟

در حوزه ادبیات داستانی ، رُمان های مشهور ، بیشترین مایه تعقلی دارند و نوعی جهان بینی یا نگرش و اندیشه تازه ای را بیان می کنند . ما نیز در کشورمان استعداد های بسیار خوبی در این زمینه داریم که اگر به درستی هدایت شوند ، به خوبی می توانند جلوه کند.


تبیان : در پایان لطفاً نظر خود را راجع به تأثیر گذاری نخبگان برجامعه بیان بفرمائید.

موهبت عظیمی که نخبه دارد ، این است که می تواند دنیای خودش را به دیگران عرضه کند. یعنی می تواند دریچه جهان بینی ، علم ، نگرش و اندیشه اش را به روی دیگران بگشاید. البته نخبه زمانی می تواند این گونه بر جامعه و تاریخ تأثیر گذارد که فقط به رشته تخصصی خود اکتفا نکند و حداقل آشنایی با جریان های مهم فکر و علمی جهان داشته باشد و دانش خود را در رشته های دیگر نیز گسترش دهد.

nokhh2egan@teh2yan.net