تبیان، دستیار زندگی
چند وقت است برای نوجوانان می نویسید و شعر می گویید؟ تقریبا 17 سال است که به صورت حرفه ای برای کودکان و نوجوانان شعر می گویم و نقد و نثر می نویسم . اما اولین شعرم شعری بود که در اسفند 1365 در مراسم اربعین پدر شهیدم خواندم
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

یحیی علوی فرد شاعر و نویسنده کودک و نوجوان
یحیی علوی فرد شاعر و نویسنده کودک و نوجوان

1- چند وقت است برای نوجوانان می نویسید و شعر می گویید؟

تقریبا 17 سال است که به صورت حرفه ای برای کودکان و نوجوانان شعر می گویم و نقد و نثر می نویسم . اما اولین شعرم شعری بود که در اسفند 1365 در مراسم اربعین پدر شهیدم خواندم . شاید اولین لبخند های او از توی قاب عکسش مرا به شعر گفتن ترغیب کرد.

2-چه شد که شعر را برای ارتباط با مخاطبان تان انتخاب کردید؟

من شعر را انتخاب نکردم . در واقع این شعر بود که مرا انتخاب کرد. ملکه شعر است که شاعران را انتخاب می کند . چون هر کسی توانایی شعر گفتن ، شاعر شدن ، و شاعرزندگی کردن را ندارد. زندگی عاطفی و شاعرانه داشتن در این روزگار سخت ، کاری دشوار است که هر کس نمی تواند از عهده آن بر آید.

3-چطور شعر می گویید ؟ تمرین می کنید یا قبلش مثلا شعرهای دیگران را می خوانید؟ یا مثلا یک تصویر خوب برای شعر گفتن کافی است؟

تقریبا همه این مواردی را که اشاره کردید زمینه خوبی است برای شعر گفتن ، اما من بیشتر ترجیح می دهم از طبیعت الهام بگیرم ؛ زیرا طبیعت دروغ نمی گوید . هر آنچه دارد بدون منت می بخشد.

4- بچه ها چطور می توانند شعر بگویند یا از طریق نوشتن به دنیای ادبیات وارد شوند؟

شعر یک قریحه است و با تمرین به تنهایی به دست نمی آید. پس من کسی را نمی توانم به شعر گفتن توصیه کنم . اما نوشتن ، چیزی است که با تمرین و مطالعه زیاد ، روز به روز بهتر می شود . برای نویسنده شدن باید مطالعه کرد و مطالعه کرد و بعد بدون ترس و دلهره شروع کرد به نوشتن . در مرحله بعد داشتن یک استاد و راهنما می تواند راه را برای نویسنده شدن هموار کند. بعضی از بچه ها دسترسی به استاد در زمینه نویسندگی ندارند .  مجلات کودک و نوجوان می توانند  با راهنمایی بچه ها به آن ها کمک کنند تا در آینده نویسندگان خوبی برای ایران باشند.

5-شعرهای تان با زندگی واقعی چه قدر ارتباط دارند؟

من با بسیاری از شعرهایم زندگی می کنم ، گریه می کنم ، شادی می کنم . گاهی مدت ها می نشینم و به یک درخت خیره می شوم . گاهی با دیدن یک گل در یک اتوبان شلوغ ذوق زده می شوم . همیشه سعی کرده ام سوژه های شعرم را از این ها بگیرم . بچه ها را خیلی دوست دارم و با بچه های همسایه ها بیشتر از باباهای شان دوست هستم. شعر همه زندگی من شده است.

6- از نوجوانی تان بگویید! زندگی چطور می گذشت ؟ نوجوانی تان چطور بود؟

نوجوانی من در روستایی سرسبز در دامنه کوهستان قره بلاغ گذشت . روستایی که پلکانی بود و وقتی در ایوان خانه مان می نشستم شهر بجنورد را در فاصله نه کیلومتری زیر پایم احساس می کردم.  روستایی که هر دره و کوه وچشمه و باغش شعر زیبایی از خدا بود . روستایی که دیگر از دیدنش خوشحال نمی شوم چون تبدیل به شهرک شده است و آن چهره روستایی اش را از دست داده است.

7- خلاصه یک کتاب خوب را برای مان بگویید!

من آخرین کتابی که خواندم یک مجموعه شعر بود از دوست شاعرم آقای فریدون سراج به نام "آخرین باران آبان" شعرهای خوبی داشت . موضوع شعر ها متنوع بود ، برای همین نمی توان خلاصه ای از آن ارائه کرد.

8- آینده برای ماست ، نوجوانی دارد می گذرد ، برای ما بچه های ایران چه صحبتی دارید؟

بگذارید حرف پایانی ام را با زبان شعر بگویم . این حرف من برای تمام نوجوانان خوب و دوست داشتنی ایران است

یحیی علوی فرد شاعر و نویسنده کودک و نوجوان

آینده را باید بسازی

آینده مال توست جانم

"اما" و "شاید" را رها کن

حالا بگو من می توانم

این حس زیبا می تواند

آینده را روشن نماید

آینده ای که پیش پایت

هر بار راهی می گشاید

آن وقت می بینی خودت را

در شکل فردی که جوان است

بر قله ی دنیا نشسته

در فکر فتح آسمان است

بخش کودک و نوجوان تبیان


منبع:یاران امین

مطالب مرتبط:

پرستویی به دنبال رسم پرواز

مصاحبه با یکی از ملائکه

شاعری از دامنه های الوند

گفت و گو با ثمینه باغچه بان

مصاحبه با نویسنده خانواده ی آقای چرخشی

نویسنده ی شب

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.