تبیان، دستیار زندگی
لباس او را از بدن مقدسش درآوردند و بر او لباس شهادت پوشاندند و پرشقاوت‏ترین شخص او را به شهادت رساند! بعد از شهادت بدن مقدسش را به دار زدند! سپس سنگسار کردند! و آنگاه جسم بى‏جانش را سوزاندند! که آثارى از او باقى نماند.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :
پیوند با ابدیت

سفر سرخ

شهادت در راه تبلیغ

در سال 784 (ه. ق) حکومت شامات در دست فردی به نام «بیدمر» بود که توسط «برقوق»، اولین پادشاه سلسله چراکسه به این منصب گمارده شده بود. در آن سال شهید اوّل بر اثر حسادت و دشمنی بدخواهان به زندان افتاد و مدت یک سال شاگردان و دوستانش از فیض حضورش بی نصیب ماندند. او در زندان از خود دفاع کرد و در ضمن اشعاری به شاه چنین گفت: «به جانم قسم! هیچ گاه جنایتی را مرتکب نشده ام و کسی که ظلم و جنایتی را مرتکب نشده است، چرا عذرخواهی کند؟ شما نباید به گفتار سخن چینان که به دروغ و از روی دشمنی گفته اند ترتیب اثر دهید! خدا را گواه می گیرم که من از این اتهامات به دور هستم. عقیده خالص من دوستی و محبت پیامبر صلی الله علیه و آله و عشق ورزیدن به کسانی است که پیامبر صلی الله علیه و آله را دوست دارند و دوستدار صحابه و همراهان راستین پیامبر صلی الله علیه و آله می باشم.

او سپس آزادی خویش را درخواست کرد؛ امّا مورد موافقت قرار نگرفت. عاقبت، مجلس محاکمه اسوه ایمان و تقوا و قلّه فقاهت و دانش با حضور شاه و عباد بن جماعه قاضی القضاة دمشق و سایر قضاة درباری برگزار شد و دفاع شهید نیز سودی نبخشید. بالاخره حکم از پیش تعیین شده قاضی مبنی بر قتل آن راد مرد الهی اعلام شد. لباس او را از بدن مطهرش بیرون آوردند و لباس شهادت پوشاندند. بعد از شهادت بدن را به دار زدند و سپس سنگسارش کردند و آنگاه جسم بی جان را سوزاندند تا آثاری از آن باقی نماند.

پیوند با ابدیت

گرچه معاندان و مخالفان فرهنگ اهل بیت علیهم السلام جسم شهید را به دار زدند و سوزاندند تا به خیال خام خود اندیشه های اهل بیت علیهم السلام را از میان بردارند؛ امّا افکار ناب محمدی صلی الله علیه و آله و معارف اهل بیت علیهم السلام با تلاشهای آن مجاهد خستگی ناپذیر در مناطق وسیعی از جهان اسلام انتشار یافته و ابدی گشته بود.

شاید آن روز دستان پلیدی که او را به شهادت رساندند، تصور نمی کردند که با شهادت مجسمه تقوا و استاد فقیهان، او را جاودانه کرده، با ابدیّت پیوند می دهند؛ آری، محمد بن مکی تمام نوشته ها، افکار و عقاید خود را با خون خویش امضا کرد و جاودانگی اش را اثبات نمود.

امروزه شهید اوّل در قلب شیفتگان دانش و معرفت اهل بیت علیهم السلام جای دارد.

هرگز نمیرد آنکه دلش زنده شد به عشقثبت است در جریده عالم دوام ما

گو نام ما زِ یاد بعمدا چه می بریخود آید آنکه یاد نیاری ز نام ما

آری

لباس او را از بدن مقدسش درآوردند و بر او لباس شهادت پوشاندند و پرشقاوت‏ترین شخص او را به شهادت رساند!

بعد از شهادت بدن مقدسش را به دار زدند! سپس سنگسار کردند! و آنگاه جسم بى‏جانش را سوزاندند! که آثارى از او باقى نماند. ولى بسى کوراندیشى! گرچه از بدن مقدس شهید اول اثرى نیست و آرامگاهى ندارد که از تربت پاکش تبرّک جویند، روحش و فقه و دانشش در قلب شیعیان و شاگردانش در طول تاریخ جاى دارد و نام مبارکش بر منابر و کرسیهاى درس در حوزه‏هاى علوم اسلامى پیوسته یاد مى‏شود و هر مسجد و مَدرسى آرامگاه و مزار اوست.

سلام بر او که مظلوم زیست و مظلومانه به شهادت رسید.

سلام بر فقه نگار نهضت سربداران، که به جرم همدردى با سربداران، بدن بى‏جانش بردار رفت.

سلام بر خورشید فقاهت گلگون که با خون مطهرش اُفق فقاهت را سرخ فام کرد.

سلام بر شهید اول، که با شهادتش به فقه و دانش حیات مجدد بخشید.

سلام بر او روزى که در آستان قدس ربوبى برانگیخته مى‏شود.


منبع: سایت دانشنامه نیکان

تهیه و تنظیم: فریادرس گروه حوزه علمیه